نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

افشین سنگ چاپ: به تلویزیون ایمان دارم

منبع
همشهري آنلاين
بروزرسانی
افشین سنگ چاپ: به تلویزیون ایمان دارم

همشهری آنلاین/ مجموعه طنز «طعم طمع» هر روز از شبکه یک سیما پخش می‌شود. این مجموعه که تا کنون ۲۷ قسمتش پخش شده مجموعه‌ای حدوداً ۳۰ قسمتی است. در این مجموعه افشین سنگ‌چاپ بازیگر و بازیگردان است. با او درباره این سریال و بازی‌اش در تلویزیون و اهمیت طنز در تلویزیون صحبت کرده‌ایم.
  افشین سنگ چاپ از تئار تا تلویزیون و  از سینما تا شبکه نمایش خانگی بازیگر قابل اعتنایی است. کافی است به خاطر بیاوریم: در فیلم «بوتیک» یکی از آدمهای زیر دست آقا شاپوری بود، در تئاتر «فولاد هرگز زنگ نمی‌زند» نقش جانبازی که موج انفجار او را گرفته بود و در «متهم گریخت» و در شبکه نماش خانگی «آفتاب پرست» و... حافظه خاطره بدی از بازیهای افشیم سنگ چاپ ندارد. از او به تازگی سریال «طعم طمع» به کارگردانی امیرحسین عنایتی روی آنتن شبکه یک سیماست، می‌گوید: «به تلویزیون ایمان دارم، چون ارزان‌ترین و ساده‌ترین وسیله ارتباط است.». افشین سنگ‌چاپ، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون از معدود بازیگرانی است که در پیشنهادی همزمان بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون مکث نمی‌کند و بازی در تلویزیون را می‌پذیرد.گفت‌وگوی ما را با این بازیگر بخوانید:

چه شد که بازی در «طعم طمع» را پذیرفتید؟
آقای عنایتی یکی از دوستان قدیمی‌ام بوده و هست که طی ۸ تا ۱۰ سال اخیر چند کار مشترک را با هم انجام داده‌ایم. ایشان همواره به من لطف داشته‌اند. یک روز سریالی به او پیشنهاد می‌شود که همین «طعم طمع» است. از ابتدا قرار شد چند هنرپیشه حرفه‌ای در کنار بچه‌های اصفهان بازی کنند. کار تصویبیه مرکز استان بود.

مربوط به استان اصفهان؟
بله. ما واحدی داریم به نام مرکز استان‌ها که همه طرح‌ها به آنجا می‌رود و از همه مراکز استان از آنجا می‌آید. اگر متن طرح قابل توجه و قابل ساختی باشد، آن را می‌پذیرند و بررسی می‌کنند که متعلق به کدام استان است. با دست‌اندرکاران آن طرح صحبت می‌کنند و وارد مذاکره می‌شوند که چه می‌خواهند. ما هم می‌گوییم چون کار مربوط به بافت آن منطقه است، لهجه و آداب و رسوم آن اقلیم باید حفظ شود و قدری طنز چاشنی کار می‌کنیم تا فضای زندگی آن منطقه، آدم‌ها و معضلاتش را نشان دهیم. این گونه کارها البته شمول هم هست. یعنی سلسله‌ای از مسائل عنوان می‌شود که همه بینندگان ایرانی با آن ارتباط برقرار می‌کنند.
اما قرار بود که به شکل اختصاصی در این سریال درباره خشکسالی و دلالی سخن به میان بیاید. در مجموع قرار بود طمع آدم‌ها به تصویرکشیده شود. این‌ها تم‌های اصلی سریال بود که خدمتتان عرض کردم.

مجموعه قرار بود از ابتدا چند قسمتی باشد؟
از ابتدا قرار بود ۲۶ قسمتی باشد اما وقتی که وارد کار می‌شویم و فیلمبرداری‌ها زیاد می‌شود، به عینه می‌بینیم که در تدوین، کار ۲۶ قسمت خروجی نمی‌دهد و ناچار می‌شویم که سه قسمت دیگر اضافه کنیم که این مهم هم همواره برای فیلمساز و عوامل خوب است. دو سه قسمت اضافه شدن به ماحصل کار، معمولاً طبیعی است. روال کار چنین است که کمتر نمی‌شود اما بیشتر می‌شود. به همین دلیل حدوداً ۳۰ قسمت خروجی خواهیم داشت. اما آنچه در «طعم طمع» اتفاق افتاد این بود که من بازیگردان بودم.

وضع پرداختی‌ها به چه شکل است؟ از دستمزدهای تلویزیون راضی هستید؟
آنچه مثل همیشه اتفاق افتاد این بود که پول کم بود و کارگردان و مغز هنری کار در مضیغه قرار داشت و نمی‌توانست آنچه را می‌خواهد اجرا کند. منابع مالی به هر حال محدود بود.

چرا؟ دلیل اصلی محدودیت‌های مالی چه بود؟
به هر حال در شرایط خوبی قرار نداریم. تحریمیم و آقای عنایتی تصمیم گرفت که با این شرایط کنار بیاید. یعنی با کسانی کار را پیش ببرد که می‌توانند با او در این شرایط کنار بیایند. من هم یکی از آن اشخاص بودم. ایشان دوستم بود و نیاز داشت که همراهی‌اش کنم.


چقدر دلبسته اصفهان هستید که لوکیشن در آنجا قرار داشت؟
عاشق اصفهانم. البته همه جای ایران را دوست دارم اما اصفهان را به شکل خاص دوست می‌دارم. چون قرار بود حدود ۶ ماه آنجا باشیم برایم خوشایند بود. اما آنچه در چشم می‌زند، بازی بازیگران در کنار حرفه‌ای‌هاست. بازیگر حرفه‌ای وظیفه‌اش بازیگردانی است اما فراموش نکنیم که بازیگردانی بازیگرانی که کار را بلدند. حال برخی توضیحات و اتفاقات لازم است نه اینکه کسی که به اصطلاح صفر کیلومتر است و نه در کلاسی شرکت کرده و نه در عرصه بازیگری مراحلی را پشت سر گذاشته، صرفاً به دلیل مشکلات مالی‌اش وارد این عرصه شود.

واکنش اطرافیان چه بود؟
برخی‌ها به من گفتند که کار ضعیف شده اما من گفتم که این واقعیتی است که با آن روبه‌روییم. باید تکلیفمان با یکدیگر در چنین عرصه‌ای و در چنین شرایطی روشن باشد. از سوی دیگر کار دولتی است و از سویی هم در موارد مشابه می‌گویند سرمایه‌تان را خودتان جور کنید. از دیگر سو به سرمایه‌گذار سخت می‌گیرند. ما هم پا در هوا می‌مانیم که چه کار کنیم؟ فیلم نسازیم؟ اگر فیلم و سریال ساخته نشود که همین می‌شود. بسیاری از چهره‌ها در غیبت به سر می‌برند و چیزی نمی‌سازند، به ویژه برای تلویزیون که برخی‌ها نحوه مدیریت آن را هم نمی‌پسندند.

نظر مردم درباره طنز فیلمنامه چه بود؟
ابتدای امر فیلمنامه طنز قابل توجهی با معیارها و استاندارهای متعارف و معمولش نداشت. گویی می‌خواهد به شکلی ظریف، گوشه و کنایه‌هایی را که قدری طنز نهفته دارد منتقل کند که آن هم وظیفه امثال من بود که آن را منعکس کنیم یا با توانایی‌ها و خلاقیت‌های بازیگری و کارگردانی آنها را بروز دهیم. مجموع این عوامل روی ریتم کار و کاراکتر سازی تأثیر داشت. اما پایه و بیس کار به قصد طنز نبود اما ما با تلاش کارگردان، مجموعه «طعم طمع» را کلید زدیم و حاصل این شد که در جعبه جادویی می‌بینید. تنها نکته‌ای که می‌توانم توضیح دهم این است که اصولاً در شرایط فعلی کار سخت است و هنرمندان ناچارند که به دلیل نداشتن بودجه افرادی را وارد پروژه کنند که اگر کار را پیش نمی‌برند، معدل کار ضعیف می‌شود.

بازی شما را از سریال «متهم گریخت» به یاد دارم. تا به امروز در نقش‌های مختلف بازی کرده‌اید. علاوه بر این در تئاتر هم نقش جدی بازی می‌کنید. کار طنز در وهله نخست باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که مخاطب را جذب کند؟ این روزها چه چیز در اعماق وجودتان باعث می‌شود که کار طنز را همچنان ادامه دهید. چرا که از معدود کسانی هستید که همچنان در تلویزیون بازی می‌کنید.
طنز با کمدی متفاوت است. کمدی می‌تواند کارش صرفاً خنداندن باشد. البته نمی‌خواهم این دو را در مقام مقایسه قرار دهم اما طنز در یک کلام برگرفته از اجتماع پیرامون است که در آن زندگی می‌کنید با یک نگاه طنازانه که گاهی خنده‌ای هم به لب مخاطب می‌نشاند. کاریکاتور جزوی از آن است. فکاهی و جوک جزوی از آن است و در بحث نمایشی هم موضوعی بدعت شد به نام فیلمنامه‌های طنز که در کل، مشکلات اجتماع، هنجارها و ناهنجاری‌ها و در مجموعه مسائل و مصائب اجتماعی از نگاه یک هنرمند طناز، که با افکارش همه این‌ها در ذهنش به لحظات ملیح تبدیل می‌کند، به تصویر کشیده می‌شود.
کار طنزپراز واقعی این است که محتوای یک کار طنز را دستکاری نمی‌کند چون محتوایش به اندازه کافی تلخ است اما برای اینکه آن تلخی را به آن شکل سیاه و گزنده‌اش ارائه ندهد، فرم‌های شادی‌گونه و لبخندآور در آن وارد می‌کنند و از آدم‌هایی که کارشان طنز است، استفاده می‌شود. ابزارش در واقع آدم‌های طناز و بانمک است. به همین دلیل است که شما می‌بینید بسیاری از بازیگران طنز نمی‌توانند جدی بازی کنند و بسیاری از بازیگران جدی نمی‌توانند طنز اجرا کنند چون در وجودشان باید آن طنازی و کاریکاتوری نگاه کردن به جامعه‌شان وجود داشته باشد. این عناصر طنز است؛ حال چه روی کاغذ باشد چه در اجرای نمایش. یعنی در کلام مسائل تلخ اجتماعی در قالب خنده، شوخی، متلک و کنایه و جوک تبدیل به تصویر می‌شود. نمونه بسیاری هم دارم که در میان سریال‌ها یک جوک را تبدیل به نمایش کرده‌اند و اتفاقاً کار هم درخشان از آب در آمده اما محتوای حقیقی‌اش همچنان تلخ و گزنده و طعنه‌آمیز است.
اما اگر قرار باشد از خودم بگویم، وقتی پا به این عرصه گذاشتم در تعاریف بازیگری و تعاریف زندگی حرفه‌ای مشکل داریم. هم خودم جوانی کرده‌ام و هم زندگی جوانان امروز را دیده و می‌بینم. با این وصف نمی‌توانم فرمولی پیش بکشم و بگویم چون پا در این چارچوب گذاشتی هنرمندی. اما هنر واقعی چون خلق دارد کار را دشوارتر می‌کند و آدم‌های خاصی را می‌طلبد. نمی‌خواهم برخی حرف‌ها را زد که گوهر هنر و هنرمند بودن ارثی است، ژنتیک است یا غیره.
به هر حال قریحه لازمه کار در گام نخست است. در گام‌های بعدی هم باید آن قریحه را پرورش داد.
حال آن قریحه چیست و از کجا به وجود می‌آید بستگی به لحظه به لحظه زندگی انسان دارد. اینکه فرد کجا بزرگ می‌شود و پدر و مادرش چه کسی‌اند. مختصات خانواده‌ای که آن بچه را بزرگ می‌کنند، چیست. مختصات محل و شهری که در آن زندگی می‌کند، به او نوعی فلسفه در زندگی می‌دهدو همین مسائل خرد و کلان، او را می‌سازد. مجموعه این عوامل برای یک هنرپیشه باعث می‌شود که او با طنز همه چیز را نشان دهد یا با کُندی یا تیزی و زبلی. این‌ها همه به نوعی تعریفی از قریحه در زندگی را به وجود می‌آورد و حتی بازیگری و هنری زیستن را معنا می‌کند. اینکه من چه کسی هستم و کجای جهان ایستاده‌ام و انرژی‌ام را چگونه و کجا می‌توانم خالی کنم، بخش دیگری از موضوع را شامل می‌شود. به طور مثال یکی خودش را پزشک می‌بیند و می‌خواهد انرژی‌اش را صرف طبابت کند. یکی می‌خواهد مهندس یا خلبان شود... حرفه‌هایی که در قدیم مُد و آمال آدم‌ها بود.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar