تا نکنی شناس او از دل خود قیاس او
او دگر است و تو دگر هان که
عکاس خونه
بروزرسانی
عکاس خونه/ ارسالی از TaNINAnDaZ
ای که لب تو چون شکر هان که قرابه نشکنی
وی که دل تو چون حجر هان که قرابه نشکنی
عشق درون سینه شد دل همه آبگینه شد
نرم درآ تو ای پسر هان که قرابه نشکنی
هر که اسیر سر بود دانک برون در بود
خاصه که او بود دوسر هان که قرابه نشکنی
آن صنم لطیف تو گر چه که شد حریف تو
دست به زلف او مبر هان که قرابه نشکنی
تا نکنی شناس او از دل خود قیاس او
او دگر است و تو دگر هان که قرابه نشکنی
چونک شوی تو مست او باده خوری ز دست او
آن نفسی است باخطر هان که قرابه نشکنی
مست درون سینهها بر سر آبگینهها
نیک سبک تو برگذر هان که… "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."