تنهای غزل۱۲۴۲ 🫥چون کشته شوی در او بمانی
من مات من الهوی فقد
عکاس خونه
بروزرسانی
عکاس خونه/ ارسالی از HAzaM
گر لاش نمود راه قلاش
ای هر دو جهان غلام آن لاش
ای دیده جهان و جان ندیده
جانست جهان تو یک نفس باش
گردیست جهان و اندر این گرد
جاروب نهان شدست و فراش
این مشعله از کجاست بینی
آن روز که بشکنی چو خشخاش
عشقی که نهان و آشکارست
خون ریز و ستمگرست و اوباش
چون کشته شوی در او بمانی
من مات من الهوی فقد عاش
عشقست نه زر نهان نماند
العاشق کل سره فاش
لا حسن یلد حیث لا عشق
شاباش زهی جمال شاباش
"مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."