یکی بود و یکی نبود..یه آب بود یه آتیش 👇

عکاس خونه/ ارسالی از maheila یه آب بود و یک آتیش هر دو عاشق اما منکرهر دو پیدا اما پنهان آتیش کوه غرور و آب بی سرزمین تر از بادآتیش نگرون آب و آب نگرون تر آتیش خلاصه هر دو نزدیک اما خیلی دورهر وقت آب یک جا بود و بی حوصله آتیش نزدیک میشدآب به جنب و جوش در میومدبعددآتیش با خیال راحت می‌رفت‌هر وقت آتیش گر می‌گرفت آب نزدیک میشدسرما میدادآتیش آروم میشدولی اونا باید دور میموندن از هم اگر هم بغل می کردندمرگ هم رقم می زدندچون آب آتیش خاموش میکرد و آتیش آب بخارو این شد که آب رفت تا نبینه آتیش قسم خورد که تا ابد بسوزون و سوخت وسوزوند
"مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."