عکاس خونه/ ارسالی از Alzaimer
دومادمون میگفت: بچه بودم و میدیدم که ماه از پشت کوه شلم بیرون میاد اما از خونه ما خیلی دور بود اون موقع دوس داشتم که یه روز برم روی کوه شلم و ماه رو از نزدیک ببینم؛ و یه روز بالاخره رفتم روی کوه شلم و منتظر طلوع ماه موندم تا از نزدیک ببینمش ولی وقتی ماه طلوع کرد باز دیدم که از پشت یه کوه دورتر طلوع میکنه و فهمیدم اگر برم روی اون کوه باز هم ماه از جایی دور تر طلوع میکنه و چه بسا خیلی از ادما هم همینن و هر چقدر بهشون نزدیک بشی تو فقط فکر میکنی بهشون نزدیک شدی و اونا در جایی دیگه هستن در حقیقت "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."