عکاس خونه/ ارسالی از maheila
من نشسته م هنوز نه سر راه تو که سر یک عهد قدیمی با دل چنان با دیگران بی مهرم که مرا سنگ میخوانن.شنیده ای؟
سنگ شد تکه گوشتی که روزی دل نام داشت.وحال سنگ جای دل، آب شد و نیستی نکند عهدت با خدا را از یاد برده ای؟نکندای وای نکنداصلا خدارا از یاد برده ای
نکند رفتی و شده ای ساکن کوی دگری گر چنین است که ای وای به حال دگری
(نکندها )مرا کشت بیا خوب ببین
که چه کردغم این بی خبری گر چه بد کردی و عهدت راشکستی و غمت را کنج دل جا داده ای حال من را گر تو خواهی تو بدانی مرده ای هستم که زنده مانده از بی کفنی🌱 "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."