عکاس خونه/ ارسالی از mahtab__banoo
اینقدری که من توی سالن انتظار کلاس زبان وُ کلاس موسیقی هنگ درام نشستم،مجنون به پایِ لیلیش ننشست.عجیب که هرچی از عمر من میگذره ،هرچی به شادابی وُ زیبایی وُ وقار و جوانیِ پرنسسِ مهتاب بانو افزوده میشه،بیشتر دلم واسش می تپه.بااینکه ۱۴ بهار و تابستان و پاییز و زمستان را دیده،ولی هربار که مامان مهتاب یا مامانمهتابی صدام میکنه،هنوز باورم نمیشه که من مادرش باشم وُ ایشون یکی یدونه نازگلِ زندگانیم....🧿♥️ "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."