عکاس خونه/ ارسالی از nari_21
روی قبرم بنویسید؛ که از شهر وفا آمده بود
هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود؟
بنویسید ؛ نفهمید کسی دَردش را
هیچکس درک نمیکرد ، دل سَردش را
بنویسید ؛ که یک عمر خدا را کم داشت
در دو چشمش اثر از گمشدهای مبهم داشت
بنویسید ؛ دمادم دل او اَبری بود
بنویسید ؛ که اسطورهی بیصبری بود
بنویسید ؛ دلش مثل ِدل ِشیشه شکست
آن زمانی که دلی بر دل رویاها بست
بنویسید ؛ که با عدل ِخدا مسئله داشت
بنویسید ؛ که از خلقتِ خود هم گله داشت
بنویسید ؛ که در بیکسیاش سوخت پرَش
بنویسید ؛ غمی بود به چشمان تَرش
... "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."