عکاس خونه/ ارسالی از N4600133
**من گم شدم**
درمیان دروغ هایی که شیبه لبخند بودند*
درمیان آدم هایکه نقاب خوبی برچهره داشتند*
درمیان چال وفریب وتظاهر*
درلابلای واژه های دروغین نشان*
در درد هایی که پشت لبخند ها پنهان بود*
من گم شدم
من خودم را می خواهم، آن من سابق را، اونی که بی دلیل می خندید؛ اونی که
آرزویش لبخند دیگران بود، اونی که با رویا های کوچک اما روشنش قد کشید؛
اونی که به زندگی خوش بین بود؛ وساده چشم بسته به آدم ها اعتماد می کرد؛
اما حالا ؛ فهمیدم زندگی هم دو رو دارد و آدم ها گرگ هایی در پوست بره اند به ظاه "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."