عکاس خونه/ ارسالی از Laya_
با دلخوشی و خنده ی لب فاصله دارم🎀
گویند که شب میرسد آخر به سپیده
ترس ازگذرِ عمر از این مرحله دارم🎀
عمریست که همزاد غم و غصه و دردم
خو کرده به درد و دلِ بی حوصله دارم🎀
با صبر دگر ز غوره حلوا نتوان ساخت
دل خسته ام و پای پر از آبله دارم🎀
گفتند که چون میگذرد هیچ غمی نیست
عمریست که با میگذرد مسئله دارم🎀
از دوست دل آزرده ام از غیر چه گویم
من چهره یِ ویرانیِ آن زلزله دارم🎀
ای کاش بدانم به چه جرمیست اسیرم
صدها گله ازقِرقی و از چلچله دارم🎀
میسوزم و میسازم و چون سنگ صبورم "مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."