به وقتِ صبحانه، ناهار، شام.....

عکاس خونه/ ارسالی از mahtab__banoo امروزازدیروزبدترشدم.نه حوصله ی آشپزی داشتم نه بدن دردشدیداجازه ی کارکردن میداد!ولی وقتی مادری یعنی هرچی سوسول بازی داشتی وُداری رابزارتوی تختت وپاشوناهارِاهل منزل رامهیاکن!ماکارونی درست کردم امامیلم بهش نبود!نگاه ته دیگش که میکردم حس میکردم گلوم میسوزه ازشدت تردبودن وچربی ته دیگ!الان ازشدت معده دردگفتم بساط صبحانه به پاکنم!اون شکرپاچ قدیم رم پارسال بهمراه عتیقه جات دیگه ازاسباب مادرهمسر بااجازه شون کِش رفتم.جون دوبارپاشدن وچای آوردن نداشتم،داخل پیاله ژله چای ریختم!مربابه هام عجیب،غریب خوشمزه شدن
"مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."