سفر نامه زمستانی ( 2 )

عکاس خونه/ ارسالی از nazanin_zahra__ تنورِ گوشهٔ حیاط مثل راز کوچیک خونه اس. غذای ساده، اما اون قدر خوشبو که آدم یادش می‌ره ساده اس. سیب زمینی هایی که به دیوارش چسبیدن نه فقط غذا، که وعدهٔ یه خوشحالی کوچیکن. بچه‌ها دور و برش با چشم های منتظر، سر اینکه مالِ کی زودتر( سُر می خوره ) کل کل می کنن. خنده هاشون تو هوای سرد بخار میشه و میره بالا. اونجاس که می فهمی بعضی لذت ها، نه به امکانات ربط دارن، نه به مدرن بودن؛ نه با هم بودن، که به صبر کردنه، و به همون سیب زمینی ساده‌ای که هنوز داغه و باید فوتش کنی. ❄️🌨️
"مخاطبان گرامی آخرین خبر؛ برای ارسال تصاویر؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آیکون دوربین در بالای صفحه را انتخاب نموده و تصویر خود را ارسال فرمایید."