طلاق و شکست در ازدواج دوم و سوم ! چرا؟
سواد زندگی/ احتمال موفقیت رابطه های شتابزده و هیجانی که به ازدواج ختم می شود، بسیار کم است، مگر آن که طرفین دو سال یا بیشتر برای شناخت هم وقت گذاشته باشند و بعد ازدواج کرده باشند.شتابزدگی در کنار عواملی دیگر منجر به طلاق در ازدواج دوم و سوم می شود.
متاسفانه یکی از مشکلاتی که برخی از افراد امروزه با آن دست و پنجه نرم میکنند، طلاق و شکست در ازدواجهای دوم یا سوم شان است.
یعنی کسانی که از همسر خود طلاق گرفته اند و دوباره ازدواج کردهاند اما در ازدواج های بعدی شان نیز نتوانستند به موفقیتی دست پیدا کنند.
دلایل این امر متفاوتند؛ از عدم وجود مهارتهای صحیح و کافی برای برقراری یک زندگی زناشویی در خود فرد گرفته تا مناسب نبودن طرف مقابل شان. قرار گرفتن در چنین شرایطی قطعا باعث دلسردی و ناامیدی در افراد میشود و ما این حس و حال را به خوبی درک میکنیم.
اما بهتر است بدانید که شما تنها نیستید و کسانی نیز مانند شما بودهاند که توانستند با پی بردن به مشکل خود انتخاب درستی برای زندگی کنند.
در این مقاله با دلایل رایج شکست در ازدواج های خود آشنا میشوید و متناسب با آن میتوانید بهترین راه حل را برای خود پیدا کنید.
“یکبار طعم طلاق را چشیده ام و زنده مانده ام، باز هم می توانم”
اگر کسی قبلاً طلاق را تجربه کرده باشد و بداند که می تواند با این شکست غم انگیز کنار بیاید، ترسش از این که دوباره با چنین اتفاقی در زندگی روبه رو بشود، کمتر می شود.کسی که یک بار طعم طلاق را چشیده است، با خودش فکر می کند که: “یک بار این سختی را پشت سر گذاشته ام و جان به سلامت به در برده ام . پس باز هم می توانم”.
کوله بار طلاق
وقتی دو نفر از هم جدا می شوند و طلاق را به چشم فرصتی برای درس گرفتن نمی بینند و تمام باورهای منفی نسبت به رابطه و خشم و نفرتشان را با خود به ازدواج بعدی می برند، طبیعی است که شکست در ازدواج دوم و سوم نیز بعید نباشد.
اگر همسر سابقتان به شما خیانت کرده باشد، ممکن است به همسر جدیدتان هم نتوانید اعتماد کنید.
ابتدا باید چاره ای برای عزت نفس پایین، خشم و آزردگی هایتان بیاندیشید و بعد به ازدواج دوم فکر کنید.
ازدواج کردن بنا به دلایل اشتباه
بسیاری بعد از طلاق به شدت احساس تنهایی می کنند یا فکر می کنند که به تنهایی نمی توانند از پس زندگی شان بربیایند و در نتیجه شتابزده و نسنجیده برای ازدواج بعدی تصمیم می گیرند.
فردی که دوباره وارد زندگی زناشویی می شود، بدون آن که اول عاقلانه درباره مشکلات و نقص هایش فکر کند، خود را در معرض تجربه یک شکست حتی شکست در ازدواج دوم و سوم قرار می دهد.
رابطه های عاشقانه کوتاه مدت بعد از طلاق بسیار رایج است، چرا که توجه و علاقه خواستگار جدید، مانند ماده مخدر سرمست کننده است.
زمان نگذاشتن برای شناخت طرف مقابل
قبل از آن که با فردی پیمان ازدواج ببندید، باید ابتدا تمام جنبه های شخصیتی او را بشناسید.
هیچ کس نمی تواند همیشه رفتاری ایده آل داشته باشد و همواره بهترین نسخه از شخصیت خود را به نمایش بگذارد، قبل از آن که سرنوشت تان را به سرنوشت دیگری گره بزنید، باید با روی دیگر او هم آشنا شوید و ببینید که چطور با استرس، انتقاد، بدشانسی، سختی، جواب رد شنیدن و شکست کنار می آید.
شناخت همسر قبل از ازدواج دوم و سوم نیز مانند ازدواج اول لازم است. آرام و آهسته پیش بروید تا تصمیمی آگاهانه بگیرید که پشیمانی به بار نیاورد.در غیر این صورت شکست در ازدواج دوم و سوم ناگزیر است.
فرزندان در نقش عامل پیوند دهنده
استحکام ازدواج های دوم و سوم و چهارم به اندازه ازدواج اول نیست. ازدواج و خانواده از ابتدای تاریخ به عنوان یک نهاد و در اصل به عنوان ساختاری برای پرورش نسل بعدی در نظر گرفته شده است.
از آنجایی که در اکثر ازدواج های بعدی فرزندی به دنیا نمی آید، هیچ عاملی نیست که زوجین را به هم پیوند دهد.
همسرانی که فرزند مشترک ندارند، وقتی مشکلی پیش می آید، انگیزه ندارند تا به خاطر فرزندانشان در کنار هم بمانند و برای بهبود زندگی شان تلاش کنند.
شکست های مداوم
اگر با فردی آشنا شدید که هم در کسب و کارش و هم در روابط خانوادگیش شکست خورده است و از کیلومترها دورتر هم شبیه یک بازنده واقعی است، بهتر است قبل از ازدواج با او بیشتر فکر کنید.
عجله کردن در ازدواج
احتمال موفقیت رابطه های شتابزده و هیجانی که به ازدواج ختم می شود، بسیار کم است، مگر آن که طرفین دو سال یا بیشتر برای شناخت هم وقت گذاشته باشند و بعد ازدواج کرده باشند.
آقایان بعد از طلاق به سرعت ازدواج می کنند، چون دوست ندارند تنها بمانند.خانم ها هم چون خواهان ثبات و امنیت اقتصادی هستند، به سرعت دوباره ازدواج می کنند. هر دو دلیل برای ازدواج مجدد اشتباه است.
بعد از طلاق باید به خودتان زمان بدهید تا زخم هایتان التیام پیدا کند، خودتان را بشناسید و این واقعیت را بپذیرید که برای خوشبخت و راضی بودن نیازی به ازدواج کردن ندارید.
تنهایی بعد از طلاق معلم بسیار خوبی است. از این فرصت طلایی استفاده کنید و یاد بگیرید که از همنشینی با خودتان لذت ببرید.
مهارت های ارتباطی جدیدی را در این مدت یاد بگیرید. در خلوت خودتان به تدریج متوجه می شوید که برای زندگی کردن لزوماً به شریک نیاز ندارید، اما وقتی زمانش فرابرسد و دلتان بخواهد که روزهایتان را با دیگری قسمت کنید، دست به کار می شوید تا شریک مناسبی را برای خودتان پیدا کنید.
ازدواج دوم و فرزندان ناتنی.
فرزندان در ازدواج اول عامل هایی هستند که پدر و مادر را، حتی در سخت ترین روزها کنار هم نگه می دارند، بالعکس فرزندان ناتنی در ازدواج های بعدی مانند حلالی هستند که چسب ارتباط بین همسران را در خود حل می کنند و منجر به جدایی آنها می شوند.
فرزندان ازدواج های قبلی باعث پیچیده تر شدن ازدواج های بعدی والدین شان می شوند. هرچه پای فرزندان بیشتری در میان باشد، شرایط پیچیده تر می شود. یاد گرفتن زندگی با فرزندان دیگری اصلاً آسان نیست.
مشکلی به نام همسر سابق
افرادی که برای بار دوم و سوم ازدواج می کنند، باید با همسران سابق یکدیگر نیز در ارتباط باشند، به خصوص اگر پای فرزندان مشترک نیز در میان باشد.
به طور کلی هر چه شخصیت های بیشتری درگیر باشند، زندگی در چنین خانواده مختلطی دیوانه کننده تر می شود. هماهنگ شدن با این روابط مشکلات جدیدی را ایجاد می کند و دشمنی هایی را به وجود می آورد تا پویایی خانواده جدید هر چه پیچیده تر شود.
به علاوه در حالی که بعضی از ازدواج مجدد همسر سابق شان خوشحال می شوند، به خصوص اگر دیگر مجبور به پرداخت نفقه نباشند، عده دیگری نیز ناراحت می شوند و از فکر این که همسر سابق شان به آنها خیانت کرده است، خونشان به جوش می آید.
مسائل مالی
همسری که با خود بدهکاری به زندگی جدید می آورد یا خرج های زیادی می تراشد، تخم نفرت و آزردگی را در دل همسر تازه اش می کارد. خانمی که به تازگی برای بار دوم ازدواج کرده است، از قطع شدن نفقه اش ناراحت می شود.
آقایی هم که به تازگی با خانمی بچه دار ازدواج کرده است، فکر می کند بیش از حد برای بچه های زنش خرج می کند و از مبلغ اندکی که برای خودشان باقی می ماند، ناراضی است.
موضوعات پیچیده خانوادگی و ارتباط با خانواده های یکدیگر
خانواده ها و به طور کلی وابستگان همسران جدید هم به نوبه خود شرایط را سخت تر می کنند. زندگی گذشته و فعلی و روابط با خانواده همسر در ازدواج های بعدی مشکل ساز می شود، به خصوص اگر هر دو طرف فرزندانی از ازدواج قبلی شان داشته باشند.
اگر قصد ازدواج مجدد دارید، بهتر است هوشیار باشید و با چشمان باز تصمیم بگیرید. از موانع فراوانی که ممکن است سر راه تان سبز شود، آگاهی داشته باشید و سعی کنید این موانع را قبل از آن که به آنها برخورد کنید، دور بزنید.
نکاتی در خصوص ازدواج دوم یا سوم
● شتابزده برای ازدواج دوم یا سوم تصمیم نگیرید.
● قبل از تصمیم گیری برای ازدواج مجدد به مشاور مراجعه کنید. مطمئن شوید که تصمیم تان عاقلانه است و فرد مناسبی را برای ازدواج پیدا کرده اید.
● اوضاع مالی تان روبه راه است؟ حتی الامکان درباره وضعیت مالی همسر آینده تان اطلاعات کسب کنید. مخارج زندگی را چطور می خواهید تقسیم کنید؟
همسر آینده تان چه دارایی ها و بدهی هایی دارد؟ درآمد و پس اندازش چقدر است؟ قرار است هر دو نفر کار کنید؟ یکی از شما می خواهد که استعفا بدهد؟ حقتان است که قبل از گره زدن سرنوشت تان به سرنوشت دیگری اول این سوالات را از او و از خودتان بپرسید.
● فرزندان: چه برنامه ای برای زندگی کردن در کنار فرزندان تان دارید؟ احتمالاً بهتر است این موضوع را به کمک مشاور حل کنید. حتماً وضعیت را به فرزندان تان توضیح بدهید تا ناگهان به آنها شوک وارد نشود.
● توافقنامه قبل از ازدواج غالباً برای ازدواج های دوم یا سوم لازم است. انعقاد این توافقنامه برای محافظت از دارایی ها و فرزندان، در صورت مرگ هر یک از همسران یا جدایی آنها بسیار مهم است.