احساس خود زشت پنداری دستاورد شبکههای اجتماعی برای زنان!
جام جم/ رسانههای جمعی ممکن است تجربههای منفی همچون حس نامناسب و بیکفایتی در مورد ویژگیهای ظاهری زنان را افزایش دهد.
رسانههای جمعی چند سالی است که برای برخی روز و شب نگذاشتهاند. کسانی که با چشمپوشی از دنیای اطرافشان، با خیرهشدن به صفحهنمایش تلفنهمراه بیوقفه در رسانههای مختلف جمعی ازجمله شبکههای اجتماعی چرخ میزنند.
رسانههایی که با اسامی و عناوین مختلفی بهسرعت در زندگی روزمره ما نفوذ کرده و نهتنها بر زندگی ما موثرند، بلکه بر سلامت روان ما نیز تاثیر میگذارند. دراین بین زنان هم بیشترازهرقشر دیگری آسیبپذیرترند. همانطورکه ملیحه کیانفر، رئیس اداره سلامت میانسالان ومادران وزارت بهداشت میگوید: «تحقیقات مختلفی نشان داده است که انتقال اطلاعات ازطریق رسانههای جمعی روی رفتار سلامتمحور زنان بهویژه بانوانی که نقش مادری را باید درخانواده ایفا کنند، تاثیر بسزایی دارد.» مسألهای که درک محتواهای رسانهای را بیش از پیش مهم جلوه میدهد.
رسانهها درحالحاضر یکی از مهمترین منابع، در افزایش اطلاعات مخاطبان محسوب میشوند. این درحالیاست که طی این سالها، گسترش ضریب نفوذ اینترنت در کشور و عضویت در شبکههای اجتماعی مختلف را هم شاهد بودیم. فراگیر شدن حضور افراد در رسانههای جمعی از یک طرف و حضور زنان در این فضاها و تاثیر این شبکهها بر زندگی آنان مخصوصا سلامت روانشان از سوی دیگر در این بخش اهمیت فراوانی پیدا میکند، چراکه بسیاری از پژوهشگران معتقدند رسانهها و فضای مجازی مهمترین عاملی هستند که بر رفتارهای سلامت زنان تاثیر میگذارند. اما نباید فرصتها و تهدیدهای این رسانهها را هم نادیده گرفت، از خودزشتانگاریهای زنانه و کمالگراییهای افراطی گرفته تا افسردگی و انجام عملهای زیبایی برای شبیهشدن به سلبریتیها! مواردی که اگر در پشت آن یک تجزیهوتحلیل قوی نباشد، ممکن است جامعه زنان را با چالشهایی جدی مواجه کند. حالا سؤال اینجاست که رسانههای جمعی چه تاثیری بر سلامت روان زنان دارند؟
نقش بیبدیل سواد رسانهای
رسانههای جمعی ممکن است تجربههای منفی همچون حس نامناسب و بیکفایتی در مورد زندگی ظاهری زنان را افزایش دهد، حتی اگر افراد بدانند که تصویر پیش رویشان در رسانههای جمعی، دستکاری شده است. احساساتی که حس ناامنی و نارضایتی در مورد ظاهر یا جریان زندگی را برای زنان ایجاد میکند. مرتضی حیدری، مجری و کارشناس رسانه در این خصوص میگوید: «نقش سواد رسانهای بسیار مهم و به مفهوم این است که درعصر انفجار ارتباطات و اطلاعات، افراد در معرض انواع و اقسام رسانهها و پیامها قرار میگیرند. یعنی شما در طول روزشبکههای اجتماعی متعددی را در دسترس دارید.» شاید در این بین آگاهسازی بانوان و ارتقای سواد رسانهای آنان هم از اهمیت بسزایی برخوردار باشد، چراکه حیدری معتقد است همه این رسانههای جمعی، مدام درحال بمباران مخاطبان از اخبار، ویدئو، مطالب تبلیغی و محتواهای دیگر هستند و با وجود اینکه این محتواها جذابند، اما به سبب پایینبودن سواد رسانهای، افراد در برابر این بمباران رسانهای، بیدفاع هستند.
مانور معیارهای غیرواقعی زیبایی برای زنان
شاید معیارهای زیباییشناختی هم یکی از همان عواملی باشد که اثرات آن از رسانههای جمعی، بیشتر دامن زنان را گرفته است. این معیارها، امروزه بهشدت تحت تاثیر رسانهها قرار دارند. تصاویر وویدئوهای این فضاها که با استفاده از فیلترها تغییر کردند و چیزی که دنبالکنندگان میبینند فقط زیباییهای ظاهری است. استانداردهای سختگیرانهای که زنان را در برابر آن آسیبپذیرتر میکند و وضعیتی را رقم میزند که آنها در مواجهه با زندگیهای ویرایش شده و بی نقص دیگران، احساس ناکافیبودن کنند و خود را دوست نداشته باشند. حیدری نیز بر این باور است که هیچ تولید، پیام، رسانه و شبکه اجتماعیای در دنیا تاسیس نمیشود که آگاهی و دانش من وشما را بالا ببردوشاید بهعنوان یک محصول جانبی باعث افزایش آگاهی شود، اما هدف کسی که رسانهای راراهاندازیمیکنداین نیست، بلکه او اهداف گوناگون دیگری نیز دارد. ویهمچنین میافزاید: «تصویر یا الگو و استانداردهایی که از یک خانم در رسانههای جمعی طراحی و ارائه میشود، مطلقا با چیزی که مورد تایید مجامع علمی است، تطابق ندارد. اساسا افرادی که با استایلها و سبکزندگیهای خاصی معرفی میشوند در جوامع خودشان جزو قشر نرمال جامعه بهشمار نمیآیند.» هزینه عملهای زیبایی هم یکی از این موارد است و شاید میتوان گفت نگران کنندهترین اثر جنبه رسانههای جمعی و ارتباط آن با فرآیندهای زیبایی برای زنان، همین خطراتی باشد که سلامت آنان را تهدید میکند.
زنان، در معرض آسیب رسانههای جمعی
با وجود اینکه رسانههای اجتماعی بخش اجتناب ناپذیری از جامعه مدرن است، اما سپریکردن زمان در چنین فضاهایی از یکسو و درک محتوای پیام های رسانه ای از سوی دیگر، به کاربران ازجمله زنان کمک میکند تا پیامهای مورد نیاز خود را از میان انبوهی از اطلاعات انتخاب کنند. اما حیدری میگوید: «نمیتوان هر مطلب و پیامی را در شبکههای اجتماعی پذیرفت و مهمتر ازآن این است که نباید هرچیزی را ارسال کرد. زمانی که چنین اتفاقی میافتد، شما درمعرض آسیب قرارمیگیریدو سلامت روان افراد، چه زن و چه مرد، درخطرخواهدبود.» بههرحال ارتقای کیفیت زندگی که بهنظرمیرسد باسلامت روان زنان، به ویژه با توجه به نقش آنها بهعنوان مادر وهمسر، ارتباط دارد، اهمیت سواد رسانهای را بیشتر از پیش نمایان میسازد؛ بنابراین افراد مخصوصا زنان باید تلاش کنند تا قسمتهای پنهانشده در پیامهای مختلف رسانهها را پیدا و چگونگی ایجاد این پیامها را بهخوبی درک کنند.