طلاق توافقی؛ ضرورتی برای خانواده یا پدیدهای متأثر از فرهنگ؟

نی نی سایت/ طلاق توافقی یعنی هر دو نفر، یعنی زن و شوهر، با هم به این نتیجه میرسن که دیگه نمیتونن کنار هم زندگی کنن و روی همه چیز، از مهریه و نفقه گرفته تا بچهها، با هم توافق میکنن تا مسیرشون رو جدا کنن.
سوال مهمی که پیش میاد اینه: این که اینقدر آمار طلاق توافقی بالا رفته، واقعاً به خاطر اینه که آدمها به یک بلوغی رسیدن که میتونن مسالمتآمیز از هم جدا بشن و صلاح خانواده رو در این میبینن؟ یا شاید تحت تأثیر فرهنگ جدید قرار گرفتیم؟
چیستی و مبانی طلاق توافقی
اول دقیقتر بفهمیم که طلاق توافقی یعنی چی و قانون ما در موردش چی میگه.
طلاق توافقی در چارچوب قانون
مهمترین نکته اینه که هر دو طرف باید قلباً و رسماً راضی به جدایی باشن و این رضایت رو اعلام کنن. یعنی نمیشه یکی بخواد و اون یکی نه، بعد اسمش رو بذارن طلاق توافقی. شرایط اصلی برای اینکه بتونین برای طلاق توافقی اقدام کنین، اینه که روی همه مسائل مالی و غیرمالی به یک تفاهم کامل رسیده باشین.
باید اول در سامانهای که برای این کار هست ثبتنام کنین و بعد دادگاه شما رو به جلسات مشاوره میفرسته. این مشاورهها طبق قانون حمایت از خانواده اجباری هستن و هدفشون اینه که شاید هنوز راهی برای سازش وجود داشته باشه یا حداقل با چشم بازتری تصمیم بگیرین.
پس میبینی که حتی طلاق توافقی هم مراحل خودش رو داره و هدف قانون اینه که حتیالامکان از تصمیمهای عجولانه و آسیب به خانواده جلوگیری بشه، هرچند که ذات این نوع طلاق بر اساس سرعت بیشتر و درگیری کمتر بنا شده.
جنبههای مثبت و منفی طلاق توافقی از دیدگاه قانون
هر چیزی در دنیا دو رو داره، طلاق توافقی هم مستثنی نیست، حتی اگر اسمش «توافقی» باشه.
مزایای طلاق توافقی
وقتی دو نفر با هم کنار میان، دیگه لازم نیست ماهها و شاید سالها در راهروهای دادگاه بالا و پایین برن و با هم دعوا و مرافعه داشته باشن.
وقتی خودتون روی همه چیز توافق میکنین، احتمال اینکه بعداً هم به اون توافق پایبند باشین بیشتره تا اینکه یه قاضی برای شما تصمیم بگیره و شاید یکی از شما از اون تصمیم راضی نباشه. اینجوری اعضای خانواده با تنش کمتری از هم جدا میشن.
معایب طلاق توافقی
یکی از بزرگترین چالشها اینه که شاید یکی از طرفین، مثلاً خانم یا آقا، تحت فشار روحی یا به خاطر خلاص شدن سریعتر از وضعیت، عجولانه تصمیم بگیره و از بعضی از حقوق قانونی خودش بگذره بدون اینکه دقیقاً بدونه داره چی کار میکنه.
یک نگرانی دیگر اینه که اگر یکی از طرفین اطلاعات قانونی کافی نداشته باشه، ممکنه طرف مقابل که آگاهتره، از این ناآگاهی سوءاستفاده کنه و توافقی رو به ضرر فرد دیگر تمام کنه.
عوامل مؤثر بر افزایش طلاق توافقی
چرا اینقدر طلاق توافقی زیاد شده؟ این افزایش فقط به خاطر خود آدمهاست یا عوامل دیگهای هم نقش دارن؟ بیاین یکم عمیقتر به این موضوع نگاه کنیم و ببینیم چه چیزهایی باعث شدن طلاق توافقی این روزها اینقدر به چشم بیاد.
تحولات فرهنگی و اجتماعی و اثر آن بر نهاد خانواده
یکی از مهمترین دلایلی که این روزها بیشتر شاهد طلاق توافقی هستیم، تغییراتیه که در فرهنگ و نگاه جامعه ما به طلاق و خانواده به وجود اومده. قبلاً، طلاق گرفتن، مخصوصاً برای خانمها، بد حساب میشد و مردم سعی میکردن به هر قیمتی که شده زندگیشون رو حفظ کنن.
اما امروز، نگاهها خیلی عوض شده. دیگر اون قبح و زشتی گذشته رو نداره و مردم راحتتر در موردش حرف میزنن و به عنوان یک راهحل بهش فکر میکنن.
استقلال فردی، چه برای خانمها چه آقایون، خیلی بیشتر شده. دیگر مثل قدیم نیست که زنها کاملاً وابسته به مردها باشن یا مردها تنها تصمیمگیرندههای خانواده. هر کسی برای خودش نظر و برنامه داره و انتظارات از زندگی مشترک هم خیلی فرق کرده.
رسانهها و شبکههای اجتماعی هم بیتأثیر نیستن. مدام الگوهای جدیدی از زندگی و روابط رو میبینیم و میشنویم. گاهی وقتها اینقدر داستانهای مختلف از جداییها و شروعهای جدید مطرح میشه که طلاق عادی به نظر میاد.
منظور این نیست که این چیزها بده، اما وقتی زیاد در معرضش باشی، ممکنه ناخودآگاه روی تصمیماتت اثر بذاره.
نقش عوامل اقتصادی در انتخاب طلاق توافقی
این روزها مشکلات مالی روی زندگی خیلی از خانوادهها سایه انداخته و گاهی وقتها همین فشارها، اختلافها رو بیشتر و عمیقتر میکنه. وقتی دخل و خرج با هم نمیخونه، وقتی نگرانی آینده مالی وجود داره، آدمها بیحوصلهتر میشن، آستانه تحملشون پایین میاد و ممکنه سر مسائل کوچیک با هم جر و بحث کنن. اگر این وضعیت ادامه پیدا کنه، بعضیها به این نتیجه میرسن که دیگر نمیتونن این فشار رو تحمل کنن و شاید جدایی، راه بهتری برای خلاص شدن از این تنشها باشه.
ارزیابی طلاق توافقی؛ نیاز واقعی یا انتخاب سطحی؟
طلاق توافقی، واقعاً یک ضرورت و راه حل منطقی برای مشکلات پیچیده خانوادههاست، یا گاهی وقتها یک انتخاب عجولانه و شاید حتی سطحی به حساب میاد؟ این سوال خیلی مهمه، چون جوابش میتونه به خیلیها کمک کنه که قبل از هر تصمیمی، خوب فکر کنن.
موقعیتهایی که طلاق توافقی میتواند یک راهکار منطقی باشه
باید قبول کنیم که بعضی وقتها، ادامه دادن یک زندگی مشترک واقعاً دیگر ممکن نیست و به صلاح هیچ کدوم از اعضای خانواده هم نیست. مثلاً فرض کنین زن و شوهری تمام تلاششون رو کردن، پیش مشاور رفتن، با هم حرف زدن، اما باز هم به هیچ نتیجهای نرسیدن و فقط دارن همدیگه رو آزار میدن.
یا مثلاً یک خانوادهای هست که در اون خشونت وجود داره، یا اعتیاد ویرانگری هست که هیچ تلاشی برای درمانش صورت نمیگیره. در این شرایط، موندن در اون رابطه نه تنها کمکی به حل مشکل نمیکنه، بلکه میتونه آسیبهای جدی و جبرانناپذیری به طرف مقابل و بچهها بزنه.
نتیجهگیری
طلاق توافقی به خودیِ خود نه خوبه و نه بد. مثل خیلی از امکانات دیگهای که قانون در اختیار ما گذاشته، طلاق توافقی هم یک ابزاره که نحوه استفاده ما از اون مهمه. نمیشه گفت هر کی طلاق توافقی میگیره، کار درستی کرده یا برعکس، کار اشتباهی کرده. همه چیز بستگی به شرایط اون خانواده خاص داره.