بچههایم بدجور معتاد شبکههای اجتماعی شدند

خراسان/ پدری هستم ۵۲ ساله. دو فرزند دارم. تازه بازنشسته شدم. بچههایم مدام مشغول بررسی تلگرام و اینستاگرام هستند. بدجور معتاد شبکههای اجتماعی شدند. نگرانشان هستم. چه کنم؟
مخاطب گرامی، هر تفریح و سرگرمی، رقیبی دارد. پیدا کردن جایگزین آنها یکی از روشهای کارآمد متعادل کردن میزان مشغولیت به سرگرمیهای افراطی از جمله انواع بازیهای رایانهای و شبکههای اجتماعی است. البته این کار بیشک آزمون و خطاهای بسیاری میطلبد و نیاز به تلاش و حوصله دارد. برای مثال یک نوجوان یا بزرگسال برونگرا نیاز جدی به ارتباطات اجتماعی، عاطفی، خانوادگی و به خصوص دوستانه دارد که اگر این فضا فراهم نباشد با رفتن به دنیای مجازی تا حد امکان آن را تامین میکند. فراهم کردن چنین فرصتهایی که روابط فعالانه بین فردی جای روابط منفعلانه با تلفن همراه و رایانه را پر کند، یکی از کاهندههای مفید اعتیاد به دنیای مجازی خواهد بود.
مقررات سختگیرانه تعیین کنید
راهحل دیگر که گاه ممکن است نتیجهبخش باشد و بسیاری از پدران و مادران مسن به آن عمل میکنند، مقررات سختگیرانه استفاده از تلفنهمراه است. فرزندان در بدو ورود به خانه، موظف هستند تلفنهمراه را در مکان خاصی بگذارند و فقط تماسهای مهم را پاسخ دهند. البته این روش ممکن است چالشهایی داشته باشد. برای مثال اگر یکی از فرزندان رعایت نکند، دیگران ممکن است رعایت نکنند و اگر فشار بیاورید احتمال کدورت میرود ولی روشی مناسب برای رسیدن به نتیجه سریع است.
خودتان را هم معتاد شبکههایاجتماعی نشان دهید!
راهکار جالب دیگر این است که والدین نیز درست مثل فرزندان به عمد نشان دهند به شدت وابسته به صفحات اجتماعی هستند و آثار و پیامدهای این رفتار افراطی را در امور خانه و ارتباط با آنها نشان دهند. برای مثال از بدو ورود و استقبال از آنها؛ دایم سرتان در تلفن همراه باشد و برخلاف معمول همیشه دیگر خبری از پذیرایی داغ و صمیمانه نباشد. بوی مطبوع قرمهسبزی و چای خوشرنگ قند پهلو، بازی با نوهها، گپوگفت وگوی مادرانه و پدرانه نباشد! گهگاهی آنها را حتی ترک کنید و در اتاق دیگر به گفتوگو یا چت خود بپردازید و سپس برگردید، عذرخواهی کنید و علت را توضیح دهید. اگر اعتراضی رخ داد، خیلی خنثی و آرام بیان کنید که شما هم نیاز دارید از صفحات اجتماعی استفاده کنید. فقط دقت کنید این روش را از سبک به شدید در طول چند هفته پیش ببرید تا متوجه افراط تئاترگونه آن نشوند و واقعی بودن آنرا بپذیرند تا جایی که کمکم نگران شما شوند، اعتراض کنند و شاکی شوند که شما دیگر آن پدر و مادر قبلی نیستید. به این نقطه که رسیدید، وقت طرح خواسته شما میرسد تا توضیح دهید داستان چه بوده و هدف شما، تغییر رفتار آنها بوده نه بی محلی یا راندن آنها از خانه پدریشان.
نویسنده: رضا زیبایی | روانشناس بالینی