چتهای همسرم با همکارش صمیمانه است

خراسان/زنی ۳۵ ساله هستم و شوهرم ۴۰ سال دارد؛ هرچند به او اعتماد دارم اما گاهی گوشیاش را چک میکنم و بعد از آن حس بدی نسبت به کارم دارم، از طرفی اگر چت او با همکار خانمش را ببینیم که کاری اما کمی صمیمانه است نمیتوانم چیزی بگویم چون نباید گوشی را چک میکردم.
شما در شرایطی هستید که میان اعتماد و اضطراب نوسان وجود دارد؛ رابطهای آرام که گاهی زیر سایه تردید قرار میگیرد. هرچند به همسرتان اعتماد دارید، اما میل به بررسی پنهانی گوشی او، بیش از آنکه نشانه بیاعتمادی باشد، بازتابی از اضطراب دلبستگی است. در روانشناسی بالینی، این اضطراب وضعیتی است که ذهن نمیتواند بهطور کامل در امنیت عاطفی آرام بگیرد؛ در نتیجه برای رسیدن به آرامش، به رفتارهای کنترلی روی میآورد. چنین رفتارهایی ممکن است لحظهای آرامش بدهند اما بلافاصله احساس گناه و خودسرزنشی در پی میآورند. این چرخه هم اضطراب را حفظ میکند و هم عزتنفس را خسته میسازد.
احساس گناه و سلامت عاطفی
احساس بدی که در شما پس از این رفتار ایجاد میشود، نشانه سلامت اخلاقی و عاطفی شماست، نه ضعف شخصیت. این احساس یعنی هنوز درک درونی از احترام متقابل و مرزهای عاطفی سالم در زندگی مشترک وجود دارد. اما اگر دعوای ذهنی میان «کار درست» و «کنجکاویِ آرامشمحور» ادامه پیدا کند، تکیهگاه درونی شما تحلیل میرود. در این مرحله بهتر است منشأ اضطراب را درون خود بشناسید، نه در رفتار همسر. ممکن است تجربههای گذشته در روابط یا فقدان احساس امنیت عاطفی، ذهن شما را در حالت آمادهباش نگه داشته باشد. ذهن در چنین وضعیتی دایم با خود میگوید: «اگر دوباره همان اتفاق تکرار شود چه؟» و همین گفتوگوی ناآرام، به سرککشیدن و جستوجوی نشانهها منتهی میشود.
بازسازی امنیت عاطفی
برای شکستن این چرخه نیازی نیست اعتراف مستقیم به رفتار خود داشته باشید؛ مهمتر این است که احساس پنهان را به زبان بیاورید. به جای گفتن «من گوشیات را چک میکنم»، میتوانید بگویید «گاهی حس میکنم میخواهم مطمئن شوم هنوز برایت مهمم». این شیوه بیان، دفاع روانی همسر را پایین میآورد و گفتوگو را امنتر میکند. شفافیت داوطلبانه هم مؤثر است. اگر درباره ارتباطهای کاری و روزمره گفتوگوهای عادی برقرار کنید، شفافیتی طبیعی شکل میگیرد که میتواند نیاز به کنترل را کاهش دهد. در واقع، شفافیت انتخابی، کنترل درونی را جایگزین کنترل بیرونی میکند.


















