نماد آخرین خبر

ده علامت برای پایان یک رابطه عاشقانه

منبع
نمناک
بروزرسانی
ده علامت برای پایان یک رابطه عاشقانه
نمناک/گ اهي در رابطه عاشقانه بين شما و همسرتان اتفاقاتي مي افتد که نبايد از آنها ساده گذشت، ممکن است شما رفتارهاي بدي را از کسي که دوستش داريد ببينيد اما چون در ابتداي ربطه عاشقانه هستيد از اين رفتارها به سادگي بگذريد و آنها را براي خودتان توجيه کنيد. ولي با گذر زمان اين اتفاقات تکرار مي شود و شما واقع بين تر مي شويد و به اين نتيجه مي رسيد که خيلي خوشبين هستيد. و کار رابطه شما وخيم شده است. شايد فکر مي کنيد زندگي کردن نيازي به مهارت ندارد و همه ما ذاتا مي دانيم چگونه زندگي کنيم اما اگر اين طور بود هيچ مشکلي را در زندگي زناشويي خود تجربه نمي کرديم در صورتي که هر کدام از ما در زندگي دچار مشکلات کوچک و بزرگي هستيم که نمي دانيم چگونه به وجود آمده اند و چگونه مي توانيم آنها را برطرف کنيم.شايد داشتن مهارت به زندگي و رابطه شما کمک کند اما علائمي وجود دارد که نشان مي دهد اين رابطه عاشقانه به انتهاي خط رسيده و با هيچ مهارتي امکان بازسازي آن وجود ندارد. ۱. براي شاد کردن طرفتان، بايد خود واقعي تان را تغيير دهيد. همه ما وقتي با فرد جديدي آشنا مي شويم کمي تغيير مي کنيم. براي اينکه نامزدمان دوست دارد مجبور به تماشاي فوتبال مي شويم و يا چند ماه گياهخوار مي شويم چون طرفمان سال هاست که گياه خوار است. مشکل زماني ايجاد مي شود که متوجه شويد براي راضي کردن او بايد هسته وجودي خودتان را تغيير دهيد. ويرجينيا گيلبرت، مشاور خانواده و ازدواج، مي گويد، «اگر مي بينيد مجبوريد ارزش ها، اعتقادات و حتي طرز لباس پوشيدنتان را بخاطر طرف مقابلتان تغيير دهيد، بدانيد که مشکلي وجود دارد. اگر مجبوريد همه کلماتي که مي خواهيد به زبان بياوريد را چندبار ويرايش کنيد و همه رفتار و اعمالتان را بارها و بارها ارزيابي کنيد، فقط به اين دليل که تصور مي کنيد طرفتان مي خواهد به شما نمره دهد، دست از اين رابطه بکشيد.» ۲. بايد دربرابر دوستان و خانواده تان از طرفتان دفاع کنيد. مطمئناً قرار نيست کسي به اندازه شما نامزدتان را دوست داشته باشد اما اگر مي بينيد که تمام اعضاي خانواده و دوستانتان از او خوششان نمي آيد، بدانيد که مشکلي وجود دارد. دکتر گري نيومن، روانشناس، مي گويد، «وقتي همه دوستان و خانواده تان با فرد موردنظر شما راحت نيستند و تصور مي کنيد که او را به اندازه شما نمي شناسند، بايد روي رابطه تان بازنگري داشته باشيد. » ۳. انتقاد و گله و شکايت جزء مولفه هاي اصلي رابطه تان شده است. اس ام اس زدن هاي چند ساعت يکبار شما براي او غيرقابل تحمل شده است و اين را بارها به شما گفته است. به موفقيت هاي زندگي شما هميشه با عينک بدبيني و انتقاد نگاه مي کند. اگر احساس مي کنيد اين ديد منتقدانه طرفتان کم کم بر اعتمادبه نفس شما اثر مي گذارد، زمانش رسيده است که با او در اين رابطه صحبت کنيد. دکتر تينا سويتين، متخصص روابط، مي گويد، «اين انتقاد مي تواند مقايسه هاي خيلي ملايم هم باشد که به زباني کمتر خشن و عادي ارائه مي شود. حتي همين نوع مقايسات و انتقادات هم بر اعتمادبه نفس شما اثر گذاشته و در آخر سلامت رابطه تان را به خطر مي اندازد.» ۴. هميشه به اين فکر مي کنيد که وقتي پيش طرفتان نيستيد، او چه مي کند. تازمانيکه شک و ترديد درمورد اينکه طرفتان کجاست و چه مي کند در ذهنتان باشد، هيچوقت نمي توانيد با هم کنار بياييد. دکتر مارينا اسبروچي، مشاور روانشناس براي روشن کردن اين موضوع مثال مي زند، «شايد نامزدتان تلفن همراهش را روي حالت بيصدا قرار مي دهد. هميشه. اين را به اين واقعيت که فقط چند مرتبه در هفته مي تواند بيرون برود و ترجيح مي دهد بيشتر با شما به صورت پيامک در ارتباط باشد اضافه کنيد. حواستان باشد! شما کارآگاه نيستيد اما مطمئناً وقتي قضيه بودار مي شود مي فهميد. اگر به نظرتان دو بعلاوه دو چهار نمي شود، زمانش رسيده که از آن رابطه بيرون بياييد و به دنبال کسي باشيد که بتوانيد به او اعتماد کنيد.» ۵. اين طرفتان است که تصميمات بزرگ رابطه تان را مي گيرد. فقط وقتي همديگر را مي بينيد که طرفتان امکانش را داشته باشد و فقط هم با دوستان و خانواده او معاشرت مي کنيد. مجبوريد هر جايي که او مي خواهد حضور داشته باشيد اما برايتان روشن کرده است که هيچ علاقه اي به مراوده با دوستان شما ندارد. به نظرتان آشنا مي رسد؟ اگر اين طرفتان است که همه تصميمات رابطه را مي گيرد و شما فقط از او متابعت مي کنيد، زمانش رسيده است که رابطه تان را دوباره ارزيابي کنيد. ۶. رابطه جنسي شما دچار مشکلاتي است. رابطه نبايد فقط برمبناي ارتباط جنسي باشد اما رابطه جنسي بخشي از آن است. دکتر اسبروچي مي گويد، «اگر احساس مي کنيد همسرتان از لحاظ تمايلات جنسي با شما تفاوت بسياري دارد، پيش مشاور جنسي برويد. راهکارهاي مختلف را امتحان کنيد تا شايد زندگي جنسي تان تکاني بخورد. براي بادوام شدن ازدواج، نياز به ارتباط جنسي خوب و باکيفيت داريد.» ۷. شما به زمان تنهايي بيشتر ولي طرفتان به زمان با هم بودن بيشتر نياز دارد. شديداً به دنبال زماني هستيد که بتوانيد تنها باشيد. اما نامزدتان مدام از اين شکايت مي کند که وقت کمي را با هم مي گذرانيد. دکتر جين گرير، مشاور خانواده و ازدواج مي گويد، «به عبارت ديگر، تداوم ارتباط تان معمولاً يا خيلي زياد يا خيلي کم است، چه از طريق پيامک باشد، يا تلفن يا ديدن همديگر. اگر به نظر مي رسد که هيچوقت درمورد ميزان مناسب اين تماس ها به توافق نمي رسيد، حتماً مشکلي وجود دارد.» ۸. خودتان را مسئول شادي و خوشبختي طرفتان احساس مي کنيد. دکتر گيلبرت اعتقاد دارد، به محض اينکه احساس کرديد طرفتان براي ايجاد تعادل احساسي خود شديداً به شما و فقط به شما، تکيه کرده است، زنگ هشدارتان بايد به صدا دربيايد. او توضيح مي دهد، «طرفتان چه غرق در نااميدي باشد چه خشم، کاري مي کند که احساس کنيد شما مقصريد و اين وظيفه شماست که او را از اين وضعيت بيرون بياوريد. هرچه که براي درست کردن اين اوضاع مي گوييد يا انجام مي دهيد، اشتباه است و باعث بدتر شدن حال طرفتان مي شود که البته تقصير شماست. چنين نوع ارتباطي سم است و بايد بلافاصله از آن بيرون بياييد.» ۹. طرفتان افرادي که مي بينيد و کارهايي که مي کنيد را کنترل مي کند. اين مي تواند مهمترين علامت هشدار باشد. دکتر سويتين مي گويد، «اگر احساس مي کنيد که طرفتان مي خواهد زماني که با خانواده و دوستانتان مي گذرانيد، مسائل مالي شما، انتخاب هايتان براي لباس پوشيدن يا ميزان آرايشتان را کنترل کند، بايد آن را خيلي جدي بگيريد.» ۱۰. مدام با خودتان فکر مي کنيد که مبادا در رابطه اشتباهي باشيد. شايد به طور دردناکي مشخص باشد اما ميل شما به خاموش کردن اين شک و ترديدها بعدها باعث پشيماني تان خواهد شد. دکتر اسبروچي مي گويد، «خيلي وقت ها وقتي به عقب به رابطه بد قبلي مان نگاه مي کنيم، نشانه هاي چيزي که واقعاً بود را واضح مي بينيم. و وقتي که فکر مي کنيد مي بينيد که در آن زمان دوست داشتيد به هر طريقي که شده اين نشانه ها را ناديده بگيريد.» شما بايد نسبت به مشکلات و نگراني هاي رابطه تان دقيق تر باشيد و حتماً درمورد آنها با طرفتان صحبت کنيد و يا قبل از اينکه صدمه ببينيد، از رابطه بيرون بياييد. دکتر اسبروچي مي گويد، «هر چيزي که اذيتتان مي کند را در ذهنتان حک کنيد. اگر دوباره اتفاق افتاد، زمانش رسيده است که يک قدم به عقب برداريد.»