هفت صبح/ دماغ طبيعي من؛ کمپين متفاوتي است که به تازگي در شبکه هاي مجازي راه افتاده. در اين کمپين، قرار است زنان ايراني که بيني شان را به تيغ جراحي نسپرده اند، با فرستادن عکسي براي اين صفحه، از طبيعي بودن، معمولي بودن و همرنگ نشدن با جماعت، طرفداري کرده و کساني را که در دوراهي عمل جراحي زيبايي يا مقاومت در برابر اين وسوسه هستند به مکث بيشتر براي تصميم گيري دعوت کنند.
در اين فراخوان آمده است: «معمولا تلقي از زيبايي را برآيندي از سليقه هاي عمومي شکل مي دهد که نسبي و به تناسب جامعه و زمان متفاوت است. گاه معيارهاي زيبايي از طريق تبليغات، رسانه ها يا شيوه هاي ديگر، چنن بر اذهان تحميل مي شود که رسيدن به زيبايي قراردادي به هر قيمت ممکن به خواسته و آرزويي همگاني تبديل مي شود.
زيبا بودن، گويي که وظيفه ازلي و ابدي زنان باشد، فشار رواني زيادي را بر زنان جامعه تحميل مي کند. البته اين مشکل مختص جامعه ايران و زنان ايراني نيست اما مشمار بالاي جراحي هاي زيبايي خصوصا زيباسازي بيني، نمايشگر عمق مسئله در کشور ماست. چند درصد از دختران و زنان ايراني هنوز بيني خود را به تيغ جراح نسپرده و تن به تعريف هاي تحميلي نداده اند؟
اگر علاقه منديد، عکسي از بيني طبيعي و جراحي نکرده خود بگيريد و براي ا بفرستيد. لزومي براي نمايش تمام چهره خود نداريد. عکس هاي شما در آلبوم عکس اين صفحه به نمايش گذاشته خواهد شد. با تشکيل آلبومي از عکس بيني هاي طبيعي اعتراض مي کنيم به باوري که زيبايي را تنها در يک شکل و فرم خاص تعريف مي کند و آن را با تيغ جراحي بر صورت هاي ما مي نشاند.»
در پي اين دعوت، افراد زيادي با فرستادن عکس، بازنشر اين مطلب در صفحه شخصي شان و لايک زدن و نظر گذاشتن، از چنين حرکتي استقبال کرده اند و البته مخالفت هايي هم با آن صورت گرفته است.
مخالفان اين حرکت، به «حق تسلط فرد بر بدن» اشاره کرده و معتقدند نبايد افراد را از چنين تصميم هايي که درباره بدن خودشان مي گيرند بازداشت. بعضي از مخالفان که در اين صفحه نظر گذاشته اند به مواردي اشاره مي کنند از جمله اينکه «از نظر چهره شناسي، ايراني ها تقريبا بيني هاي بزرگي دارن»، «وقتي علم اونقدر پيشرفت کرده که ميشه با جراحي زيبايي بيني که مشکل داره رو بهتر کرد چه اشکالي داره»، «عقيده دارم هر کسي حق داره براي ظاهر خودش تصميم بگيره و اگر جراحي بيني بهش حس بهتري مي ده هيچ مخالفتي باهاش ندارم...»
در مقابل، حاميان اين حرکت مي گويند مسئله فراتر از سليقه شخصي افراد بوده و انواع عمل جراحي زيبايي که روز به روز هم دايره وسيع تري پيدا مي کند، از طرف جامعه به افراد تحميل مي شود.
بعضي از نظرها به مواردي از اين فشارهاي هنجاري اشاره مي کنند: «من بيني ام رو عمل کردم، نه به خاطر اينکه خوشگل بشم؛ دليل اول به خاطر اينکه از دست متلک گفتن هاي بعضي از هم استاني هاي بي فرهنگم راحت بشم»، «در جامعه ما، آدم ها دقيقا براساس شکل و ظاهر برخورد و رفتار مي کنند و هر چي خوشگل تر باشي انگار بهتر هستي»، «شوهر من معتقده چند وقت ديگه منو مي ذارن تو موزه، چون احتمالا تنها کسي ام که هم بينيم زشته و هم علاقه اي به عملش ندارم».
در واقع به عقيده حاميان اين چالش، چنين حرکت هايي لازم است تا تلنگري به زنان و مردان جامعه زده شود و آنها را درباره اينکه چقدر از اين عمل ها به افراد تحميل شده و حتي کساني که تمايلي به اين کار ندارند را درگير مي کند، آگاه کند.
مشکل ما، نپذيرفتن تفاوت هاست
مريم رسوليان، روانپزشک با بيان اينکه اقدامي مثل فراخوان عکس چهره هايي با بيني عمل نشده مي تواند در طرح اجتماعي موضوع موثري باشد، به خبرآنلاين مي گويد: «با اينحال نبايد توقع داشته باشيم که با چنين تلنگرهايي، وضعيت کاملا تغيير کند. شرايطي که امروزه با آن مواجهيم و شاهد روند رو به رشد انواع جراحي زيبايي، تزريق ژل و بوتاکس و ليپوساکشن هستيم تنها به يک علت به وجود نيامده که حالا تنها با چنين حرکتي متوقف شود.»
اين روانپزشک درباره اينکه چرا گرايش به جراحي زيبايي مخصوصا جراحي بيني در بين زنان ايراني به اين ميزان رو به افزايش است، مي گويد: «به نظر مي رسد جامعه ما در شرايطي قرار گرفته که پذيرش عقيده روش زندگي و حتي سليقه متفاوت افراد نيز وجود ندارند، در چنين وضعيتي افراد سلب هويت شده، تفاوت هاي فردي کمرنگ مي شوند و تنوع قابل پذيرش نيست، همه بايد همانند هم باشند تا مورد مقبوليت قرار بگيرند.»
نه تحميل کنيم نه سرزنش
عبدالجليل کلانتر هرمزي، فوق تخصص جراحي پلاستيک نيز با اشاره به پيشينه عمل جراحي بيني و فراگير بودن آن در کشورهاي مختلف مي گويد: «ما با موارد متعددي از درخواست براي عمل جراحي زيبايي بيني روبرو هستيم که اصلا لزومي براي جراحي در کار نيست و از نظر علمي و پزشکي نيازي به انجام عمل نيست. اين موارد بنا به تمايلات و درخواست اشخاص است و افراد گمان مي کنند با اين کار مي توانند وضعيت شغلي يا ارتباطي شان را بهبود بخشند. موفقيت هاي بيشتري به دست بياورند. زيباتر شوند و روحيه بهتري داشته باشند.»
کلانتر هرمزي همچنين از آرام تر شدن روند جراحي بيني خبر مي دهد: «در سه، چهار سال گذشته شاهد فروکش کردن تب جراحي زيبايي بيني در بين زنان هم هستيم که نشان مي دهد آگاهي رساني ها بيشتر بوده است. الان مشورت پذيري مراجعه کنندگان بيشتر شده و هنگامي که با مراجعه کننده اي صحبت کرده و به او مي گوييم نيازي به عمل جراحي ندارد، از اين کار منصرف مي شود؛ در حالي که در گذشته با اصرارهاي بسيار بيشتري روبرو بوديم.»
او همچنين از اين مي گويد که بعضي از افراد مراجعه کننده به ويژه زنان، خودشان راضي به انجام عمل نيستند و به اصرار دوست، همسر يا ساير اعضاي خانواده براي جراحي زيبايي مراجعه مي کنند.
دماغ طبيعي من؛ بدن طبيعي من
گفته هاي متخصصان درباره آرام تر شدن موج جراحي بيني در ايران، اظهار اميدواري درباره اينکه مي توان از اين فضاي ايجادش ده عبور کرد و مثال ملموس تر آن يعني طراحي صفحه اي اعتراضي به نام «دماغ طبيعي من» و استقبال و همراهي زنان در فرستادن عکس هاي بيني طبيعي شان به اين فراخوان؛ مي توانند اين اميدواري را ايجاد کنند که زنان ايراني در حال گذر از التهابي به نام جراحي زيبايي بيني هستند که چندين سال است ايجاد شده و شدت گرفته است؛ با اينحال نگراني هاي ديگري مطرحند که از کنار آنها هم نمي توان به سادگي گذشت؛ نگراني از رواج انواع جراحي هاي زيبايي در نقاط ديگر بدن، کاشت ها و تزريق هاي گوناگون، انواع و اقسام روش هاي لاغري و رژيم هاي افراطي و ...
اگر کمي جدي تر به هر کدام از اين موارد که به وفور در اطراف مان تبليغ مي شوند نگاه کنيم، مي بينيم هشدارهايي هستند که گوشزد مي کنند بايد ريشه اي تر به اين مسئله نگاه کرد. گوشزد مي کنند ببينيم فضاهاي علمي، فرهنگي، ورزشي و اجتماعي چرا و چقدر خلوت شده که مطب متخصصان زيبايي اينطور شلوغ شده؟ ببينيم مشکل کجاست و اعتماد به نفس زنان ايراني کجا کم شده که مي خواهند آن را در کلينيک هاي جراحي زيبايي پيدا کنند؟
ببينيم چه شده که مقاومت در برابر عمل زيبايي روحيه اي قهرمانانه لازم دارد؟ در رسانه هايمان، در تلويزيون و سينما، چقدر زنان موفق معرفي مي شوند که به جاي پروتز و ليزر و تيغ جراحي، با نتيجه تلاش هايشان احساس رضايت مي کنند؟ چقدر فرصت براي ديده شدن پيش پاي افراد گذاشته مي شود که توجه افراطي به ظاهرشان نداشته باشند و هويت فردي شان را از روش هاي ديگري نشان دهند و تقويت کنند؟
اين حرکت ها گوشزد مي کنند که ببينيم بايد چه کار کرد که در آينده، به جاي کمپيني براي دفاع از «بيني طبيعي»، نياز نباشد به حرکتي اجتماعي براي دفاع از «بدن طبيعي» برسيم؟