مهرخانه/ شايد بتوان گفت محبوبيت سريالهاي ترکيهاي در ايران با سريال «عشق ممنوع» و پخش آن از شبکه Gem TV شروع شد که در آن به موضوع روابط خيانتآميز در خانواده پرداخته شد. از آن پس شبکه Gem به پخش سريالهاي ترکيهاي ادامه داد و مخاطبين بيشتري را از آن خود که کرد.
اين علاقه به حدي است که در ايران در سالهاي اخير تعداد علاقهمندان به يادگيري زبان ترکي استانبولي به يکباره افزايش زيادي پيدا کرد. به نقل از روزنامه ترکي ديليصباح (Daily Sabah) قريب به اتفاق کساني که به دنبال يادگيري زبان ترکي استانبولي هستند-80 درصد- زنان خانهداري هستند که علاقهمندند سريالهاي ترکي را به زبان اصلي مشاهده کنند. بهنقل از مرکز فرهنگي امره يونس در تهران، سالانه 550 نفر در اين مؤسسه زبان ترکي را ياد ميگيرند. اين مؤسسه که در سال 2009 بنيانگذاري شده، هدفش توسعه زبان و فرهنگ ترکيه در سراسر جهان است و در بيش از 36 کشور مراکزي را تأسيس کرده است. رييس اين مؤسسه سميل آکال از استقبال وسيع ايرانيان تعجب کرده و ابراز داشته است که امکانات اين مرکز نميتواند پاسخگوي استقبال علاقهمندان ايراني باشد (1).
البته محبوبيت سريالهاي ترکيهاي تنها به مردم ايران محدود نميشود. اين سريالها توانستهاند مخاطبان گستردهاي را از کشورهاي عربي و شمال آفريقا، تا آسياي مرکزي، قفقاز و شبهجزيره بالکان به خود اختصاص دهند. بر اساس نظرسنجي که بنياد مطالعات اقتصادي و اجتماعي ترکيه (2) از 16 کشوره خاورميانه انجام داده است، از هر چهار نفر که مورد پرسش قرار گرفته بودند، سه نفر يک سريال ترکي را دنبال ميکردند. بسياري از اين سريالها به زبانهاي مختلف دوبله شده و به همراه زيرنويس به راحتي در دسترس مخاطب قرار دارند.
موفقيت اين سريالها سود هنگفتي را براي کشور ترکيه به ارمغان آورده است. هرچند که هزينه توليد سريالهاي ترکيهاي در مقايسه با نمونههاي عربي آن بسيار بالاتر است، با اين حال باز هم درآمد بيسابقهاي نصيب سازندگان فيلمهاي ترکيهاي ميشود.
بهعنوان مثال از سال 2001، 65 سريال تلويزيوني ترکيهاي به کشورهاي خاورميانه، آفريقا و بالکان فروخته شده است. تنها در سال 2012 صادرات سريالهاي ترک به 130 ميليون دلار رسيده است (اين رقم در سال 2007 تنها يک ميليون دلار بوده است). يکي از موفقترين اين سريالها، سريال «حريم سلطان» (سده شکوهمند) است که در 43 کشور جهان پخش و بيش از 200 ميليون مخاطب را از آن خود کرد (3).
موفقيت اين سريالها علاوه بر سود مالي حاصل از فروش فيلم، صنعت توريسم ترکيه را نيز متحول کرده است. همه ساله ميليونها نفر از کشورهاي منطقه به ترکيه ميروند و در تور مخصوص تنگه بسفر شرکت ميکنند تا بتوانند خانههايي را که سريالها درآن ساخته شدهاند، از نزديک ببينند. بازديد توريستها ازکاخ توپکاپي به دليل فيلمبرداري سريال حريم سلطان (قرن باشکوه) نيز پس از پخش اين سريال، افزايش بيسابقهاي يافته است. علاوه بر سود حاصل از فروش سريالها و توريسم، بسياري از فيلمها لباسهاي ترک، مبلمان و محصولات خانگي اين کشور را به شکل گستردهاي تبليغ ميکنند که فروش محصولات ترک را در منطقه بسيار بالا برده است.
هرچند سريالهاي ترکيهاي مخاطبان زيادي را به خود اختصاص دادهاند، اما واکنشها و انتقاداتي را نيز برانگيختهاند. بهعنوان مثال سريال «نور» واکنش برخي رهبران مذهبي عرب را برانگيخت؛ تاحديکه يک مفتي عربستان فتوايي را در مورد ممنوعيت تماشاي اين فيلم صادر کرد. همچنين مضمون اصلي اين سريالها که اکثراً خيانت است، بارها مورد انتقاد قرارگرفت. براي مثال هيئت عالي راديو و تلويزيون ترکيه، سريال عشق ممنوع رابه خاطر صحنه حاوي رابطه غيراخلاقي، جريمه و وزير امور زنان و خانواده ترکيه از آن به خاطرداشتن صحنههاي شهواني انتقادکرد.رييس خدمات اصلاح و تربيت خانواده کشور امارات بالا رفتن آمار طلاق در اين کشور را به تماشاي سريالهاي ترک توسط زنان اين کشور نسبت ميدهد. جاسمين المکي معتقد است که اين فيلمها با فرهنگ و سنت کشورهاي حاشيه خليج فارس همخواني ندارد و پيامهاي غلطي را به مخاطبان انتقال ميدهد.العربيه نيز معتقد است که سريالهاي ترک تصوير غلطي از زندگي زناشويي را در ذهن زنان عرب بهوجود آورده است که باعث بالا بردن آمار طلاق در اين کشورها شده است.
اخيراً شبکه الجزيره مستندي را در مورد سريالهاي ترکيهاي و محبوبيت آن در کشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا پخش کرد که در آن علت محبوبيت فيلم را نشاندادن امکان زندگي مدرن در کشور اسلامي و دادن نقشهاي مهم و فعال به زنان فيلم ميدانست. اين مستند علت محبوبيت سريالهاي ترکي در ميان زنان خاورميانه را نشاندادن سبک جديد زندگي براي زنان مسلمان ميداند. اين سبک جديد شامل شغل، پوشش و رفتار زنان ميشود . اين فيلمها باعث شده است سابقه بد مردان ترک در رفتار با زنان و آمار بالاي خشنونت خانگي در آن ناديده گرفته شود و بسياري، روابط عاشقانه زن و مرد در اين سريالها را به شکل رفتاري مطلوب و ايدهآل تصور ميکنند.
در مورد اين سريالها که به لحاظ روانشناختي و فرهنگي با فضاي خانواده در ايران منافات دارند و در عين حال طرفداران زيادي را به خود جلب کردهاند، بايد تحليلهاي روانشناختي دقيقي صورت گيرد. همچنين علت جذابيت سريال هاي ترکيهاي در ميان مخاطبين ايراني نياز به بررسيهاي دقيقتر و نظرسنجي از مخاطبين اين سريالها دارد، اما شايد بتوان به برخي از آنها اشاره کرد: دکوراسيونهاي مجلل، لباسهاي مد روز و البته باز زنان، کاراکترهاي جذاب و خوشسيما، نشان دادن سبکزندگي به اصطلاح مدرن، تصاوير روابط عاشقانه و رمانتيک مردان و زنان، جاذبههاي طبيعي و توريستي ترکيه (که البته در سريالها بيشتر در استانبول متمرکزاست)، روابط آزاد زن و مردخارج از ازدواج، از دلايل جذب مخاطب در ميان کشورهاي خاورميانه و احتمالاً ايران است.
اکثريت قريب به اتفاق اين فيلمها بر موضوع روابط عاشقانه/ جنسي پس از ازدواج، روابط خارج از ازدواج، خيانت و گاهي تجاوز جنسي متمرکز هستند. هرچند بسياري از اين موضوعات را ميتوان در فيلمهاي غربي به وفور ديد، با اين حال بهنظر ميرسد شکل به تصوير کشيدن اين حوادث با نوع ديدگاه مردم منطقه و ايران نزديکي بيشتري دارد. در اين فيلمها چنين روابطي از يک طرف به شکل تابو و از طرف ديگر جذاب نشان داده ميشود و باعث ميشود بيننده به دنبالکردن داستان ترغيب شود.
درباره تماشاي اين سريالها با توجه به مضمون سريالها، نکتهاي که بيش از همه باعث تعجب است اين موضوع است که با اينکه خانوادههاي ايراني هنوز هم تا حد زيادي در نوع روابط خود با همسرشان در مقابل کودکان خود مقيد هستند، اما کنترلي بر تماشاي اين نوع سريالها توسط کودکانشان ندارند.
بسياري از خانوادهها و والدين کودکان تماشاي اين فيلمها را بد نميدانند و حتي در کنار بچهها به تماشاي آنها مينشينند؛ درحاليکه بسياري از مسايل مطرحشده، چه به صورت مفهومي و چه به لحاظ بصري، مناسب سن و سال بچهها نيست. تصاوير و روابطي که از کودکي در ذهن شکل بگيرد، به سختي در بزرگسالي قابل تغيير خواهند بود. در عين حال کودکان در معرض روابط، رفتار و پوششيهايي قرار ميگيرند که در جامعه ايراني نمود خارجي ندارد و با عرف جامعه و حتي خانوادهها به شدت در تناقض است.
اين حالت باعث ميشود که کودک با جامعه و رفتاري همذاتپنداري کند که با واقعيت محيط زندگي او تناقض شديدي دارد و تعارضهاي مختلفي را در او به وجود ميآورد.
در اين فيلمها نمايش دادن چهره مثبت از زني که حجاب دارد، تقريباً وجود ندارد. همچنين اکثر زنان محجبه در اين سريالها زنان مسن يا روستايي هستند که به بيننده اين طور القا ميکند که زن مدرن و امروزي نميتواند حجاب داشته باشد.
بهعلاوه تماشاي اين فيلمها در کنار خانواده ميتواند در شکل دادن معيارهاي زيبايي در ايران و ميان خانوادههاي ايراني نقش داشته باشد. براي مثال بيشتر بازيگران ترک اين سريالها، معيارهاي زيبايي اروپايي دارند و ظاهر خاورميانهاي در ميان آنها کمتر ديده ميشود.
همچنين در ميان برنامهها تبليغات محصولات آرايشي به شکل گستردهاي ديده ميشود که اکثر آن براي سفيدکردن رنگ پوست، رنگکردن موها به رنگهاي روشن، لختکردن موها، استفاده از آرايشهاي رنگ روشن، استفاده از لنزهاي رنگي و گرفتن رژيمهاي سخت براي کمکردن وزن است.
هر چند سريالهاي ترک طرفداران زيادي در منطقه پيدا کردهاند و بسياري از کشورهاي مسلمان، ترکيه را از لحاظ زندگي اجتماعي مدرن (به دليل نزديکبودن به بهاصطلاح معيارهاي اروپايي) پيشرفته ميدانند، اما در عمل اين سريالها همان ديدگاه جهان سومي به شرق و به خصوص زنان را دنبال ميکنند.
بازنمايي زنان در سريالهاي ترک؛ «حاشيهاي قابل شناسايي»
نوع بازنمايي زنان در اکثر سريالهاي ترک بسيار شبيه به بازنمايي زنان شرقي در غرب است و به گفته اسپيوک آنها را در «حاشيهاي قابل شناسايي» قرار ميدهد. به اين شکل که بسياري از زنان اين سريالها مشابه تصويري که معمولاً در مورد زنان در کشورهاي خاورميانه وجود دارد، قربانيان يک جامعه مردسالار بازنمايانده ميشوند؛ هر چند مقاومت و عامليت زنان در تحولات اجتماعي نيز بعضاً درسريالها ديده ميشود، ولي اين نقشها بسيار ضعيف هستند و عامليت زنان معمولاً به پيشپاافتادهترين نوع آن تقليل پيدا ميکند. بهعنوان مثال زنان در بسياري از سريالها حرفه و کارکرد مفيدي جز دنبالکردن مردان، رقابت با ساير زنان براي بهدست آوردن مرد دلخواه و يا درگيري با شکستهاي عشقي ندارند. بهندرت زنان در سريالها درحرفههاي مفيد و سازنده و يا حتي شاغل به تصوير کشيده ميشوند. معمولاً بالاترين مزيت براي زنان اين سريالها زيبايي ظاهري آنهاست که ميتواند آنها را در انواع رقابتها پيروز کند. تمام اينها باعث شده است که تصوير زن شرقي (هرچند با ظاهر غربي) در اين سريالها نه تنها به چالش کشيده نشود، بلکه تقويت شود.