زندگي ايده آل/ شايد شما هم از مادربزرگهايتان شنيده باشيد که «فلاني زن سر به راه و حرفگوش کنيه، رو حرف بقيه حرف نميزنه، هر چي بهش ميگي گوش ميکنه و. . . » شايد ساليان قبل اگر زنان چنين ويژگيهايي داشتند بيشتر تحسين ميشدند اما امروزه معيارها کمي فرق کرده است.
درواقع جراتورزي و جسارت داشتن ويژگي مثبتي است که اگر در حد متعادل وجود داشته باشد تاثيرات خوبي همراه دارد. دکتر سيما قدرتي، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه معتقد است جرأتورزي و جسارت يک ويژگي شخصيتي مثبت است اما به شرطي که افراد جسور بتوانند با رعايت اعتدال و داشتن مهارتهاي لازم، درست و بجا آن را به کار گيرند. در ادامه از چند و چون جسارت آن هم از نوع زنانهاش برايتان ميگوييم.
افراد جسور ويژگيهايي دارند که آنها را از سايرين متمايز ميکند
سختکوش و باانگيزهاند
جسارت در زبان فارسي به معناي بيباکي و بيپروايي است. شايد عدهاي آن را با پررويي، گستاخي و پرخاشگري اشتباه بگيرند اما جسارت به معني جرأتورزي و ابراز وجود است. جسارت يا جرأتورزي يعني دفاع از حقوق خود و بيان افکار و احساسات خويش به شيوهاي مستقيم، صادقانه و مناسب.
افراد جسور پشتکار زيادي دارند و باانگيزه هستند. اگر حين انجام کار با مانعي برخورد کنند به اين راحتيها کوتاه نميآيند و دست از تلاش برنميدارند. اين دسته متوجه اشتباهاتشان ميشوند و مسووليت آن را ميپذيرند و در عين اينکه ميدانند شايد در مواردي اشتباه کنند آن را برابر با تمام شخصيت و وجودشان نميدانند و در کل احساس مثبتي نسبت به خودشان دارند.
جسورها ابراز احساسات ميکنند
افراد جسور در ابراز احساساتشان هم جسارت دارند. آنها احساسات خودشان را ميشناسند و هيجانات را حل و فصل ميکنند؛ مثلا يک فرد جسور هم ممکن است اگر حرف زور بشنود عصباني و ناراحت شود اما اين قدرت را دارد که در آن لحظه عواطف و احساسات خودش را مديريت کند و بهترين و مناسبترين رفتار را از خودش نشان دهد. افراد جسور علاوه بر اينکه احساسات خود را به خوبي ميشناسند، احساسات طرف مقابلشان را هم به خوبي درک ميکنند از اين رو در برقراري ارتباطات ميانفردي سالم و بهنجار توانايي و مهارت بالايي دارند.
افراد جسور تمايل دارند روابطشان با ديگران حسنه باشند بنابراين کمتر در ارتباطاتشان با ديگران دچار تنش ميشوند. همين ايجاد و حفظ روابط حسنه و مسالمتآميز با ديگران آنها را در رسيدن به اهدافشان ياري ميکند.
جسارت با پرخاشگري چه فرقي دارد؟
يک فرد جسور در موقعيتهاي خاص ميتواند احساساتش را به خوبي کنترل کند اما افراد پرخاشگر اين توانايي را ندارند و در موقعيت يکسان رفتارهاي هيجاني و نامناسب از خود نشان ميدهند. فرد جسور اکثرا در روابط با ديگران موضع برنده – برنده دارد؛ يعني هم تلاش ميکند به خواسته خود برسد و هم حقي از طرف مقابل ضايع نشود.
درواقع در راه رسيدن به خواستههايش به احساسات و خواستههاي ديگران هم احترام ميگذارد اما يک فرد پرخاشگر در روابط با ديگران در موضع برنده – بازنده قرار ميگيرد؛ يعني جنگي راه مياندازد و حتي به قيمت صدمه زدن و توهين کردن به طرف مقابل و ديگران تلاش ميکند به خواسته خود برسد. افراد جسور با اطرافيانشان ارتباطات خوبي دارند اما افراد پرخاشگر اينطور نيستند.
رابطه جسارت و تکروي
گاهي ديده ميشود که افراد جسور براي انجام امور کمتر از ديگران کمک ميگيرند. افرادي که خود را قويتر از آنچه واقعا هستند تصور ميکنند با کمک خواستن از ديگران دچار نوعي احساس خودکمبيني ميشوند. احساس ميکنند اگر از ديگران کمک بگيرند تواناييهايشان زير سوال ميرود و اعتماد به نفسشان افت ميکند. يک فرد جسور بايد واقعبين باشد و بپذيرد که او هم مانند هر انسان ديگري ضعفهايي داشته و به کمک ديگران نياز دارد. از اين رو هر جا که احساس ميکند لازم است، بايد از ديگران کمک بگيرد و با اين کار دچار احساس حقارت و خودکمبيني نشود.
افراد جسور ويژگيهايي دارند که آنها را از سايرين متمايز ميکند
خانواده مهمترين کانوني است که سبب ميشود يک ويژگي در فرد به وجود بيايد، رشد کند و نهادينه شود و برعکس يک ويژگي در يک نفر از بين برود. هنگامي که درباره يک فرد جسور صحبت ميشود نخستين کانوني که احتمال داده ميشود زمينه شکلگيري اين ويژگي را در فرد ايجاد کرده خانواده و بعد از آن جامعه است.
ويژگي جسارت بيشتر در افرادي وجود دارد که در محيط، زمينه ابراز وجود براي آنها فراهم بوده است يا به عبارتي به آنها اجازه داده شده که درباره خواستههايشان صحبت کرده و براي رسيدن به آنها تلاش کنند. از اين رو کمتر پيش ميآيد در خانوادههايي با شيوه تربيتي سختگيرانه – که بيشتر نظرات والدين اعمال ميشود و کمتر به خواستهها و نظرات فرزندان بها داده ميشود- فرزندان جسوري پرورش يابد. بالعکس در خانوادههايي با شيوه تربيتي مقتدرانه – نه سختگيرانه و نه سهلگيرانه- از آنجا که به فرزندان اين فضا داده ميشود که خواستههايشان را ابراز کنند، ويژگي جسارت بيشتر در فرزندان ديده ميشود.
اگر والدين تفاوت جنسيتي زيادي بين فرزندان قائل شوند؛ مثلا به فرزند دختر بيشتر از پسر اهميت دهند يا اينکه فرهنگ حاکم بر جامعه بهگونهاي باشد که مردان فضاي بيشتري براي ابراز وجود و رسيدن به خواستههايشان داشته باشند، اين ويژگي در آن جنس بيشتر رشد ميکند و پرورش مييابد بنابراين بسته به سبک تربيتي خانواده و فرهنگ حاکم بر جامعه جسارت ميتواند در زنان هم رشد کند.
دو فرد جسور در يک اقليم ميگنجند؟
هنگامي که دو فرد جسور با يکديگر در ارتباط هستند اگر هر دو نفر يا يکي از آنها نتوانند تعادل را در اين خصيصه رعايت کنند امکان اينکه رابطهشان به شکلي ناسالم پيش برود و جنگ قدرت بين آنها ايجاد شود بسيار زياد است. اگر جنگ قدرت بين دو فرد جسور که هيچکدام از آنها حاضر نيست در برابر ديگري کمي ملايمت به خرج دهد و از موضعش کوتاه بيايد در بگيرد به احتمال زياد اين روند تا طولانيمدت ادامه پيدا ميکند و رابطه هر روز ناسالمتر ميشود. اما اگر هر دو نفر بتوانند تعادل را رعايت کنند رابطه به شکل سالم پيش خواهد رفت و نيازهاي دو فرد در اين ارتباط بهطور کامل برآورده ميشود و هردو احساس رضايت ميکنند.
مرزها را بشناسيد
مرز بين پرخاشگري و جسارت و ابراز وجود خيلي باريک است. افراد در برابر واکنشهاي نامناسب ديگران سه عکسالعمل ممکن است از خودشان نشان دهند:
منفعلانه برخورد کنند: در اين حالت فرد به دلايل مختلفي مثل ترس از عواقب بعدي، نداشتن اعتماد به نفس کافي و. . . در برابر واکنشهاي نامناسب ديگران سکوت ميکند و واکنشي از خود نشان نميدهد اما از درون احساس ناخوشايندي را تجربه ميکند.
دست به پرخاشگري بزنند: در اين حالت فرد احساس خشم ناشي از رفتار طرف مقابل را نميتواند به خوبي کنترل کند، دست به توهين، فحاشي و پرخاشگري ميزند. درواقع اين افراد روشهاي کنترل خشم را نياموختهاند و چون قادر نيستند آن را به شيوه صحيحي مديريت و کنترل کنند براي تخليه هيجانات خود دست به پرخاشگري زده و اعمال خشونت ميکنند.
افراد جسور ويژگيهايي دارند که آنها را از سايرين متمايز ميکند
ابراز وجود کنند: وقتي که فرد بتواند حد فاصل بين برخورد منفعلانه و پرخاشگرانه را به خوبي در رفتارش کنترل و مديريت کند يعني نه برخورد منفعلانه از خود نشان دهد و دچار خشم فروخورده شود و نه کنترلش را از دست بدهد و دست به پرخاشگري بزند توانسته ابراز وجود کند. در اين حالت فرد نسبت به احساسات و هيجانات خود کاملا آگاهي دارد، ميتواند آنها را به خوبي و با استفاده از کلمات مناسب بيان کند و واکنش عجولانه و نامناسبي هم از خود نشان ندهد. در عين حال خواستههاي طرف مقابل را هم ميشنود و از ديد او هم به مساله نگاه ميکند و به همين دليل بهتر ميتواند احساسات او را درک کند.
اصلا جسارت خوب است يا بد؟
جسارت يک ويژگي شخصيتي مثبت و سازنده محسوب ميشود؛ البته اگر آگاهانه، بجا و در حد تعادل استفاده شود. مرز بين جسارت و پرخاشگري بسيار باريک است و اگر فرد زيادهروي کند و شدت آن از تعادل خارج شود به پرخاشگري تبديل ميشود که يک رفتار منفي و نامناسب به شمار ميرود. يک فرد جسور بايد موقعيتشناس باشد؛ يعني گاهي لازم است فرد بسته به شرايط، موقعيت و ويژگيهاي شخصيتي اطرافيان آگاهانه و هوشمندانه از اعلام خواسته و نيازها و ابراز وجود چشمپوشي کند يا آن را به تعويق بيندازد.