فراديد/
تاريخ ايران پر از زناني است که فداکارانه براي پيشرفت و تعالي کشور تلاش کرده اند و با وجود مشکلات فراوان و بدون هيچ گونه چشمداشتي کوشيده اند تا ميهنشان سرفراز و آباد باشد با اين وجود در بين زنان تاثير گذار تاريخ چهره هايي هم مشاهده مي شود که زيان هاي جبران ناپذيري را به بار آوردند.
1- مهد عليا مقتدر و توطئه گر
در سال ۱۲۲۰ هجري (۱۸۰۵ پس از زايش مسيح) دختري در خانواده امير محمد قاسم خان قاجار و بيگم خانم دختر فتحعليشاه به دنيا آمد که او را ملک جهان نام نهادند. جهان خانم نوه فتحعليشاه، زن محمد شاه سومين پادشاه از سلسله قاجار، مادر ناصرالدين شاه، و مادر زن امير کبير صدر اعظم ايران بود. جهان خانم به چند عنوان آراسته بود، او را مهد عليا ميخواندند. اين عنواني بود که نخستين بار به همسر سلطان محمد خدابنده داده شد.
فريدون آدميت درباره خوي و منش او چنين مينويسد:
«جهان خانم…بسيار باهوش بود، جاه طلب و تجمل دوست، و از زيبائي بيبهره، خط و ربطي داشت، و به شيوه چليپا خوب مينوشت. به علاوه در فن مکر زنانه استاد بيبديل بود. منش او را قدرت پرستي و جنون جنسي ميساخت. زندگي او پرورده آن دو عنصر بود»
مهد عليا در شانزده سالگي با پسر دائي خود به نام محمد ميرزا که چهارده ساله بود پيوند زناشوئي بست و از اين پيوند ناصرالدين ميرزا (شاه ايران) و ملک زاده خانم (همسر امير کبير) به دنيا آمدند.
او در تمام عزل و نصب هاي در بار نظارت داشت و در شيوه اداره امور کشور دخالت مي کرد.
امير کبير از نفوذ و سلطه گري اين زن جلوگيري کرده و تلاش مي کرد از دخالت او در امور مملکتي جلوگيري کند. او هم که به هيچ عنوان حاضر به از دست دادن قدرت نبود بر عليه امير کبير شوريد و با حيله گري فرمان قتل او را از ناصر الدين شاه گرفت.
2-تاج الملوک آيرملو(ملکه مادر)
تاج الملوک ايرملو در سال ۱۲۹۵ش به عقد رضاخان ميرپنج درآمد. در آن هنگام رضاخان چهل سال و تاج الملوک ۲۵ سال داشت.
تاج الملوک در دوران سلطنت رضاشاه يک بانوي درباري و ملکه ايران بود و به هيچ وجه اجازه ورود در مسائل سياسي را نداشت و تنها در امور مالي فعاليت مي کرد.
تاج الملوک از طرفداران ترويج فرهنگ غربي در دربار ايران بود. اين طرفداري به ويژه، پس از سفر او در سال ۱۳۱۲ به آلمان، سويس و فرانسه به جهت ديدار محمدرضا افزون گشت. وي در بازگشت ميهماني هاي پر خرج به شيوهٔ اروپايي در ايران باب کرد. در ابتدا ميهماني ها شامل زنان و شاهزادگان دربار مي شد اما پس از کشف حجاب که خود تاج الملوک نقش اساسي در آن ايفا نمود، اين ميهمانيها مانند دربار اروپايي به صورت مختلط تشکيل مي گشت. وي در عروسي هاي پسر و دختران خود و همچنين در شکست و جدايي آنان نقش بسزايي داشت به ويژه در مورد پسرش محمدرضا پهلوي حرف اول را مي زد.
پس از شهريور ۱۳۲۰ و خروج رضاشاه از ايران به ” ملکه مادر " مشهور گشت و نامه هاي ملتمسانه رضاشاه به وي مبني بر بزرگ فاميل بودن و حفظ خاندان پهلوي بر قدرت و اعتبار او افزود. او از ۱۳۲۰ش در امور سياسي نيز دخالت نمود و با بزرگاني چون قوام، بيات، و ساعد آشنايي و رفت و آمد پيدا کرد، به طوري که پاره اي از تقاضاهاي وي پذيرفته مي شد. تاج الملوک پس از فوت رضاشاه به عقد شخصي به نام غلامحسين صاحبديواني درآمد. صاحب ديواني از مالکان شيراز بود و خواستار نمايندگي مجلس، پس از نفوذ همسر استفاده کرد و به خواهش تاج الملوک در دوره حکومت قوام نام او از صندوق فسا بيرون آمد و به وکالت مجلس رسيد.
اما عمر روابط حسنه او با ملکه نيز چندي نپاييد و تدريجاً بين آن دو جدايي افتاد. ملکه مادر در امور سياسي خود گاه با کمک شمس به فعاليت مي پرداخت و گاه با کمک اشرف.
به عنوان مثال انتصاب هژير به وزارت دربار از اقدامات او و شمس بود. بعدها در عصر حکومت دکتر مصدق ملکه مادر از مخالفين سرسخت او شد و با اشرف پهلوي به تشکيل جناح مخالفين درباري پرداخت. او با عده اي از مخالفين مصدق در مجلس ارتباط داشت و يکي از قطبهاي مهم فشار عليه مصدق به حساب مي آمد. از جمله افرادي که جزو ياران ملکه مادر به حساب مي آمدند جمال امامي، محمدعلي نصرتيان، محمدعلي شوشتري، منوچهر تيمورتاش و مهدي پيراسته بودند. شدت اين اقدامات به حدي بود که به دستور دکتر مصدق ملکه مادر و دخترش اشرف از ايران تبعيد گشتند.
پس از کودتاي ۱۳۳۲ ملکه زندگاني جديد خود را در رفاه کامل شروع کرد و اين بار علاوه بر دخالت در امور زندگي فرزندان خويش، به معاملات و سرمايه گذاريهاي داخلي و خارجي پرداخت و ظرف مدت کوتاهي يکي از سرمايه داران بزرگ ايران گشت.
او مدت ۳۵ سال با قدرت کامل در دربار پهلوي زندگي کرد و در زمان انقلاب ۱۳۵۷ به کاخ خود در امريکا فرار نمود و همراه فرزندش شمس در آنجا ساکن شد. اندکي بعد به بيماري مبتلا شد و چندي در بيمارستان بستري گشت. و بالاخره در ناباوري اخراج و فوت فرزندش محمدرضاشاه در يکي از بيمارستانهاي امريکا در حالي که در تنهايي کامل بسر مي برد بدرود حيات گفت.
3- اشرف پهلوي
اشرف در روز چهارم آبان ۱۲۹۸ ه- ش چند ساعت پس از تولد محمدرضا پهلوي در خانه اي واقع در کوچه ضلع شمال شرقي ميدان حسن آباد تهران به دنيا آمد.
انواع قمار در دربار پهلوي به شکل يک تفريح روزمره درآمده بود. اما در دربار هيچ کس در قماربازي به پاي اشرف نميرسيد.
ترانزيت مواد مخدر از ديگر سرگرمي هاي خواهر دوقلوي شاه بود که خودش مي گويد به خاطر اينکه به همراه وليعهد و پادشاه ايران به دنيا آمده بود هيچ گاه انتظار محبت ويژه از سوي خانواده نداشت و اين امر بر مشکلات روحي او مي افزود.
ازدواج اجباري او با محمد قوام که به دستور پدرش انجام شد در شکل گيري بي بندو باري او نيز موثر بود.
4- مريم رجوي
مريم رجوي، با نام اصلي مريم قجر عضدانلو، در سال ۱۳۳۲ متولد شد. او پس از دوران تحصيل دبستان و دبيرستان وارد دانشگاه صنعتي شريف شد و در رشته مهندسي متالورژي فارغ التحصيل شد. او در يک خانواده مسلمان غير سنتي متولد شده و تا دوران آشنائي با مجاهدين بي حجاب بود.
او ابتدا با ابريشم چي يکي از اعضاي گروهک مجاهدين ازدواج کرد اما بعد ها در يک اقدام انقلابي! در يک روز از او طلاق گرفت و با مسعود رجوي ازدواج کرد.
گروه منافقين که مريم و مسعود رجوي رئيس آن بشمار ميآيند، جناياتشان براي تمامي مردم ايران شناخته شده است و نيازي به توضيح نيست.
اين گروه در طي دوران جنگ تحميلي و پيش از آن با همکاري صدام دست به جنايات متعددي در مرزهاي ايران زدند و همچنين برنامه هاي متعدد ترور را نيز در ايران اجرا کرده اند.
با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar