باحجاب/ وقتي يک مردي حالا در هر سني چشمش به يک خانم بيفتد که حجاب ندارد و يا پوششش نامناسب است؛ تحريکاتي که توسط اين تصوير در ذهن مرد ايجاد شده به آميگدال اين فرد ميرود و آميگدال اين فرد را براي انجام عمل جنسي آماده ميکند. حالا اگر امکان پاسخ اين مسأله نباشد آميگدال اين فرد فعال باقي ميماند که اين امر موجب استرس بسيار خطرناک ميشود، که اين استرس خودش را به انواع مختلف ظاهر ميکند مثلا در جايي با خشم و در جاهاي ديگر با عمل هاي ديگر.
علم نوروبيولوژي يا زيست شناسي عصبي از علومي است که در سال هاي اخير بسيار مورد توجه صاحبان سلطه قرار گرفته و با رازداري و سلطههاي مافيائي مواجه شده است؛ به طوري که به گفته کارشناسان اطلاع از آخرين دست آوردهاي پژوهشي در اين زمينه حتي براي بسياري از متخصصين اين رشته نيز مشکل است. علت اين امر را در اين نکته بايد جستجو کرد که اين علم ارتباط کامل با عمکرد ذهن داشته و مي تواند امکان کنترل ذهن انسان را فراهم آورد. چند وقتي است که کتابي با موضوع «حجاب و عفاف از ديدگاه علم نوروبيولوژي» به همت چند تن از متخصصان و پژوهشگران در اين رشته توسط مؤسسه فرهنگي شهيد آويني منتشر شده است که به ارتباط اين علم با مقوله حجاب و لزوم داشتن پوشش در زنان و کنترل نگاه توسط مردان مي پردازد. در ادامه مقاله به بخشي هاي از اين کتاب از زبان نويسندگان اشاره مي کنيم.
همه رفتار هاي انسان پايه نوروبيولوژيکي دارند
دکتر هدايت صحرايي يکي از گردآورندگان اين کتاب در ارتباط با اين علم بيان داشت: «نوروبيولوژي علمي است که تمام جنبههاي عملکرد دستگاه عصبي از سطح مولکولي تا سطح کل دستگاه عصبي را دربر ميگيرد. يعني هرآنچه که در دستگاه عصبي داريم در اين علم ميتوان مطالعه کرد.
نوروبيولوژي عملکرد دستگاه عصبي را ميسنجد و عملکرد دستگاه عصبي خود را در پديدهاي به نام رفتار نشان ميدهد؛ يعني هر رفتاري که از انسان سر ميزند؛ حتما ريشه و پايه آن دستگاه عصبي و نوروبيولوژيکي ميباشد مثل رفتارهاي پرخاش، خنده، قضاوت، هدف دار، بي هدف و… .
پس بر اساس اين تعريف، از نظر نوروبيولوژي شخصي نميتواند بگويد که فلان رفتار که از من سر زد تقصير من نيست يا به اصطلاح بگويد “من نبودم دستم بود؛ تقصير آستينم بود “. در واقع شخصي اين حرف را ميزند که ميخواهد مسئوليت رفتارش را از خود سلب کند که اين رفتار در شخصي صادق است که دستگاه عصبياش کار نميکند يا اينکه خوب کار نميکند وگرنه در افراد عادي اين چنين ادعايي صحت ندارد.»
حجاب پديده بيولوژيکي است نه ديني !!
ايشان بيان داشت: «ما در مرکز تحقيقات علوم اعصاب دانشگاه بقيه الله، به دنبال يک هدف بزرگ يعني شناخت بيولوژيک رفتارهاي اجتماعي هستيم و از ميان اين رفتارها، رفتار پوشش انتخاب شد چرا که براي مسئله پوشش و مقابله با آن دنيايي از امکانات براي ايجاد جنگ نرم نهفته است. پوشش در جانوران وجود ندارد و اين يک رفتار انساني است مثلا در مورچه چنين چيزي نداريم که برگي دور خود بپيچد يا مثلا در پرندگان از چيزي براي پوشش خود استفاده نميکنند. ولي در انسان اين رفتار پوشش وجود دارد. مثلاناحيهاي به نام قشر پيشاني (frontal cortex) که رفتار پوشش توسط عملکرد اين ناحيه از مغز صورت ميگيرد، مخصوص دستگاه عصبي انسان است. قشر پيشاني در حيوانات وجود دارد ولي ضعيفتر از انسان است و بسيار جزيي و تکامل نيافته است. در رفتار پوشش خيليها حجاب را تنها پديدهاي ديني ميدانند. در صورتي که اين طور نيست حجاب پديدهاي است انساني و بيولوژيکي.
مثلا فرض کنيد با يک خانم در خيابان برخورد بکنيد و به او بگوييد که خدا در قرآن فرموده خودتان را بپوشانيد و او به شما بگويد من اصلا خدا را قبول ندارم. اما همين خانم ديگر نميتواند بگويد من علم نوروبيولوژي را قبول ندارم؛ افرادي که خود را به خواب زدهاند را اگر با تلنگرهاي ديني نشود بيدار کرد با تلنگر هاي علمي ميتوان بيدار کرد و اين کمکي است به برهان قاطع که خداوند در کتابش آورده است.
چه ارتباطي ميان علم نوروبيولوژي و حجاب وجود دارد؟
استاد دکتر هدايت صحرايي در پاسخ به اين سوال که چه ارتباطي ميان علم نوروبيولوژي که علمي است تجربي و حجاب و عفاف که بحثي است کلامي و ديني پاسخ دادند: «هرجا از انسان صحبت ميشود بحث نوروبيولوژي مطرح است و حجاب هم يک رفتار انساني است که در علم نوروبيولوژي وجود دارد. در مغز مراکز مهمي در ارتباط با پروسه عفاف و حجاب وجود دارد که از مهمترين آن ها مي توان به مرکز کنترل هيجانات (آميگدالا)، مرکز کنترل تصميمگيري و قضاوت (پري فرونتال) و مرکز تشکيل حافظه (هيپوکمپ) اشاره کرد، تمام عملکرد مغز تحت تأثير فعاليت اين مراکز است و رفتارهايي که از فرد بروز مي يابد در واقع برآيند عملکرد اين مراکز مي باشد.
در اسلام از مردان خواسته شده که چشم هاي خود را از ديدن نامحرم نگه داشته و زنان نيز خودشان را بپوشانند و طوري که باعث جلب توجه آقايان ميشود حرکت نکنند؛ اين مسأله دقيقا علت آناتومي دارد و به ساختار و آناتومي مغز مرد ارتباط دارد.
بزرگتر بودن آميگدال در مردان و تحريک پذيري بيشتر آن ها
وقتي چشم توسط محرک هاي بينايي که بين ۶۸ تا ۸۱ درصد از ورودي هاي انسان را تشکيل مي دهند، تحريک ميشود براي تفسير آن فقط به قشر بينايي نميرود، بلکه قسمتي از آن به يک ناحيه به نام آميگدال که مرکز هيجانات در مغز بوده و در آقايان به لحاظ اندازه بزرگتر و همراه با پاسخ هاي شديدتري است مي رود. علاوه بر اين آميگدال داراي قسمتي است به نام آميگدال مياني کهرفتارهاي جنسي جنسِ نر را کنترل ميکند و داراي تعداد گيرنده هاي هورمون هاي جنسي بيشتري نسبت به زنان است و اگر قشر مخ به اين ناحيه دستور ندهد اين ناحيه خاموش نميشود، بلکه فعاليت آن بيشتر هم ميشود. همچنين آميگدال يک مدير اجرايي نيز دارد به نام هيپوتالاموس که مي تواند ترشح برخي هورمون ها از جمله کورتيزول را موجب شود، هيپوتالاموس نيز در آقايان بزرگتر است؛ در نظر بگيريد يک فرمانده به جاي يک گردان ۱۰ گردان زير دستش باشد زماني که فرمان مي دهد اجراي فرمان خيلي قويتر اتفاق مي افتد.
تحريک آميگدال در اثر بدحجابي زنان و اثرات آن بر مردان
دکتر صحرايي بيان داشت: «وقتي يک مردي حالا در هر سني چشمش به يک خانم بيفتد که حجاب ندارد و يا پوششش نامناسب است؛ تحريکاتي که توسط اين تصوير در ذهن مرد ايجاد شده به آميگدال اين فرد ميرود و آميگدال اين فرد را براي انجام عمل جنسي آماده ميکند.
حالا اگر امکان پاسخ اين مسأله نباشد آميگدال اين فرد فعال باقي ميماند که اين امر موجب استرس بسيار خطرناک ميشود، که اين استرس خودش را به انواع مختلف ظاهر ميکند مثلا در جايي با خشم و در جاهاي ديگر با عمل هاي ديگر. حالا اتفاقي که براي اين فرد ميافتد اين است که اين فرد مغزش دچار مشکل ميشود و قشر فرونتال کورتکس که از قضا محل قضاوت و تصميمگيري هم هست تحت تاثير آميگدال قرار ميگيرد و از کار ميافتد، و اين فرد که تحت تاثير صحنهاي قرار گرفته تا مدتها توانايي تفکر و تصميمگيري صحيح را ندارد. پس به همين دليل است که قرآن خطاب به آقايان مي فرمايد: «قل للمؤمنين يغضوّامن ابصارهم و يحفظو فروجهم» و به خانم ها ميگويد: «و قل للمومنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لايبدين زينتهن» تاکيد بر زنان براي آشکار نکردن زينت هايشان دقيقا به همين علت است؛ که زينت هاي خانم ها موجب برانگيخته شدن مرکز هيجان در مغز آقايان مي شود. با اين وجود مي توان دريافت که تاکيد اسلام براي کنترل نگاه به چه علت است.
آيا محرک هاي بينايي بر روي خانم ها به اندازه مردان اثر دارد؟
در خانم ها نيزآميگدال وجود دارد. ولي قدرت و تاثير آن به اندازه مردان نيست. خانم زينب اختري عضو هيئت علمي مرکز تحقيقات علوم و اعصاب دانشگاه بقيه الله(عج)، دکتراي تخصصي فيزيولوژي و يکي از گردآورندگان اين کتاب در اين رابطه بيان داشت: «ممکن است خانمي بگويد من با ديدن صحنه هاي نامناسب يا همان ورودي هاي حسي جنسي هيچ مشکلي برايم پيش نمي آيد و مثل يک آقا تحريک نمي شوم. پاسخ اين سوال را مي توانيم دربخش جانبي «کمپلکس آميگدالا» که قابليت تشکيل حافظه هيجاني را دارد و در خانم ها گسترده تر و بزرگتر است جستجو کنيم، اين حافظه در خانم ها بهتر تشکيل شده و ماندگاري بالاتري را داراست. مثلا خانمي با آقايي به سفر ماه عسل مي روند پس از چند سال بويي در فضا پخش شده است که يادآور خاطرات آن زمان براي خانم است؛ اما چون چنين حافظه اي در مرد تشکيل نشده است، نسبت به آن بي اعتنا است. اين موضوع به دليل حافظه هيجاني بويايي است که در آميگدالاي خانم تشکيل شده است. که ممکن است در ارتباط با طعم و مزه غذاها هم اتفاق بيفتد. يا با ديدن صحنه و يا شنيدن صدايي باز هم خاطره اي را برايشان تداعي کند. و اين به دليل حافظه هيجاني قوي است که خانم ها دارند.
آميگدال و علت افسردگي بيشتر زنان نسبت به مردان
وي در ادامه اين مطلب تصريح کرد: «اين حافظه تا کجا خوب است، تا زماني که از حد طبيعيش خارج نشود اما مداومت بر ورودي هاي بينايي جنسي با استفاده از فيلم، عکس يا حضور در مکان هاي نامناسب که به شدت حافظه هيجاني ايجاد مي کند، موجب فعاليت بيش از حد آميگدالا مي شود و روشن ماندن اين بخش از مغز، اجازه فعاليت صحيح را به مرکز تشکيل حافظه يا هيپوکمپ نمي دهد و در نتيجه حافظه کلي دچار اختلال مي شود. فعاليت بالا و بيش از اندازه آميگدال موجب بيماري افسردگي در فرد مي شود و اين موضوع همان علت آمار افسردگي بالاي خانم ها نسبت به آقايان است؛ ميزان افسردگي خانم ها نسبت به آقايان ۲ برابر است؛ ممکن است در خانم ها به لحاظ جسمي اتفاقاتي که در آقا رخ مي دهد، به وجود نيايد اما به خانم ها نيز آسيب جدي وارد مي شود؛ به طور مثال خانم فکر و ذهنش جاي ديگري است و مثلا مي خواهد درس بخواند کتاب را باز مي کند اما نمي تواند بر موضوع کتاب تمرکز پيدا کند.»
بعد بويايي در نوروبيولوژي و ارتباط آن با اختلاط بين محرم و نامحرم
خانم اختري، دکتراي تخصصي نوروبيولوژي بيان داشت: «کموسيگنال ها يا پيام رسان هاي شيميايي در عرق، ادرار و ترشحات دستگاه تناسلي وجود دارد و ما آن ها را از طريق سيستم بويايي درک مي کنيم. در واقع کموسيگنال ها مشابه با فرمون ها در حيوانات است، بسياري از ارتباطات حيوانات با همنوع خود از اين طريق برقرار مي شود همچنين صياد صيد را از اين طريق به دام مي اندازد، در جفت گيري هم بسيار مؤثر است و نقش ويژه اي را برعهده دارد.
به جا ماندن کموسيگنال ها در محيط و تحريک شدن زنان و مردان
به گفته دکتر اختري: «سيستم بويايي در حيوانات قوي تر از انسان است و در انسان خيلي محدود شده است، اما وجود دارد و اثرات منحصر به فردي را نيز دارد، اين کموسيگنال ها در زنان و مردان متفاوت است. اين سيگنال ها توسط جنس مخالف جذب مي شود؛ همچنين اين کموسيگنال ها در جنس مخالف اثراتي را بر بدن و عملکرد آن دارد. به طور مثال دختري که به سن بلوغ نرسيده در مواجهه با کموسيگنال مردان مي تواند دچار بلوغ زودرس شود، همانطور که شاهد هستيم امروزه سن بلوغ بچه ها پايين آمده است.
کموسيگنال ها دو جزء دارند، يک جزء فرار و ديگري غيرفرار، جزء غيرفرار در عرق و ادرار فرد مي تواند در محيط باقي بماند، ممکن است شما وارد محيطي شويد که به صورت فيزيکي شخص نامحرمي را نمي بينيد اما اثرات او يعني جز غير فرار کموسيگنال او آنجا وجود داشته باشد و اثرات خود را بگذارد، شايد اين يکي از دلايلي باشد که در اسلام توصيه شده است که اختلاط بين محرم و نامحرم نبايد صورت بگيرد. به طوري که در احاديث آمده که وقتي حضرت زهرا (س) در خانه بودند و مردي نامحرم و نابينا وارد خانه ميشوند آن حضرت خود را ميپوشانند که وقتي از ايشان سؤال ميشود، ميفرمايند من ترسيدم بوي من به مشام ايشان برسد.»
خانم دکتر اختري بيان داشت: «براي هر حکمي که در اسلام آمده است، حکمتي وجود دارد که انجام دادن آن به نفع انسان است و چنانچه فردي بخواهد در اين دنيا زندگي سالم، آرام و بي تنشي داشته باشد و در کنارش احساس خوبي هم داشته باشد و احساس پشيماني نکند مي بايست اين موارد را رعايت کند؛ در واقع رعايت اين احکام به سود انسان است؛ چرا که هر انساني براي آفريدگار مهم است و تأکيداتي که در دين آمده و علم هم آن را به اثبات رسانده است بر اين امر صحه مي گذارد.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد