نماد آخرین خبر

آیا شرط عدالت در قرآن، برای مخالفت با «چند همسری‌» است؟

منبع
بروزرسانی
آیا شرط عدالت در قرآن، برای مخالفت با «چند همسری‌» است؟
شهر سوال/ فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَيْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا (۳ نساء) با زناني که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنيد. پس اگر بيم داريد که نتوانيد عدالت کنيد، به يک (زن) يا به آنچه (از کنيزان) که مالک آنهاييد (اکتفاء نماييد) اين (کار) نزديکتر است به اينکه ستم نکنيد (و عيالمند نشويد). قرآن در آيه فوق حکم جواز چند همسري را بيان کرده است. و شرط رعايت عدالت را براي افراد خواهان آن بيان نموده است. اين عدالت امري محال نيست و يک مرد به راحتي مي تواند نفقه را عادلانه بين همسران خود توزيع کند و به يک ميزان در نزد همسران خود بماند کما اينکه عده بسياري از جمله پيشوايان ديني اين عدالت را در بين همسران خود محقق کرده‌اند. و اينکه تصور نماييم خداوند در آيه فوق خواسته با وضع يک شرط نشدني مانع تعدد زوجات شود، خلاف فصاحت قرآن و حتي خلاف سخن گفتن معمولي يک عاقل است و مثل اين است که گفته شود: مي‌تواني از طرف چپ يا طرف راست بروي، اما در هيچ صورتي حق نداري از طرف راست بروي! با اين حال در آيه‌اي ديگر از قرآن از محال بودن عدالت بين زنان سخن گفته شده است: وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ ۖ فَلَا تَمِيلُوا کُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ ۚ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِيمًا (۱۲۹ نساء) و هر چند بکوشيد هرگز نمي توانيد (از نظر محبت قلبي) در ميان زنان عدالت بر قرار کنيد. پس يکسره به سوي يکي ميل نکنيد، که ديگري را بلاتکليف (و سر گشته) رها کنيد، و اگر راه اصلاح پيش گيريد، و پرهيزگاري کنيد، خداوند آمرزنده‌ي مهربان است. اندک توجهي به اين آيه، متعلق عدالت محال را مشخص مي‌کند که سخن آيه از تمايل قلبي است و مشخص است که تقسيم محبت بين دو شخص به صورت کاملا مساوي ممکن نيست. و اين متعلق، غير از عدالت مشروط در چند همسري است که ناظر به امور ملموس و ممکن است. و نکته جالب اينکه چند همسري در همين آيه نيز تائيد مي‌شود. چرا که مي‌فرمايد يکي از همسران به صورت کامل رها نکنيد که اين امر يعني شخص همزمان چند زن دارد. اين مطلب در روايات نيز بيان شده است: در تفسير عياشى از هشام بن سالم از امام صادق(ع) روايت کرده که در ذيل آيه:«وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ» فرمود: اين عدالتى که مى‌‏فرمايد: شما نمى‏‌توانيد آن را بين زنان برقرار سازيد عدالت در ميل و محبت درونى است» و در کافى به سند خود از نوح بن شعيب و محمد بن حسن روايت کرده که گفت: ابن ابى العوجاء از هشام بن حکم سؤال‌هايى کرد از آن جمله گفت: مگر نه اين است که خداى تعالى حکيم است؟ هشام گفت: بله او از هر حکيمى حکيم‏تر است، ابن ابى العوجاء گفت: اگر چنين است پس بگو ببينيم چگونه از يک طرف فرموده:«فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً»، مگر گرفتن دو زن و سه زن و چهار زن حکم شرعى او نيست؟ گفت: آرى، پرسيد: پس چرا با اينکه در اين آيه مى‌‏فرمايد: اگر ترسيديد که نتوانيد عدالت را برقرار کنيد فقط به يک زن اکتفاء کنيد؟ در آيه‏‌اى ديگر فرموده:«وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا کُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ»؟ آن کدام حکيم است که اينطور سخن بگويد، از يک طرف گرفتن زنان متعدد را براى کسانى که بتوانند رعايت عدالت را بکنند تجويز کند و از سوى ديگر بگويد: اصلا شما نمى‏توانيد عدالت را برقرار سازيد؟ هشام نتوانست جواب بدهد ناگزير به مدينه کوچ کرد و به حضور حضرت صادق(ع) شرفياب شد، حضرت پرسيد: چطور در غير موسم حج به مدينه آمده‏‌اى؟ عرضه داشت: بله فدايت شوم مساله مشکلى پيش آمد، ابن ابى العوجاء سؤالى از من کرد که در جوابش ماندم، امام (ع) پرسيد: آن سؤال چه بود؟ هشام قصه را باز گفت. امام صادق(ع) فرمود: اما آيه:«فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً"، مربوط به نفقه است مى‏‌فرمايد: اگر نمى‏‌توانيد نفقه چند همسر را بطور مساوى بدهيد به يک زن اکتفاء کنيد» و اما آيه شريفه:«وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا کُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ»، مربوط به ميل درونى و محبت به زنان است که هيچکس نمى‌‏تواند محبت درونى خود را بين چند همسر بطور مساوى تقسيم کند و چنين چيزى در شرع واجب هم نشده است تا با آيه قبلى منافات داشته باشد(ترجمه الميزان، ج‏۵، ص: ۱۷۳) البته تعدد زوجات در اسلام از مسلمات است و دلايل آن بيشتر از دو آيه ذکر شده در اينجاست. و به نظر مي‌رسد کساني که اين امر را انکار مي‌کنند، بيش از آنکه شبهه نظري داشته باشند، ناشي از احساسات سخن مي‌گويند. که بايد توجه کنند تحريف آيات قرآن و انکار مسلمات اسلامي امري خطير است و بايد از شر شيطان به خداي متعال پناه برند تا با جهت دهي احساساتشان، آنان را به کفر نکشاند.