نماد آخرین خبر

پیامدهای مختلف عشق و عاشقی در زندگی روزمره

منبع
فراديد
بروزرسانی
پیامدهای مختلف عشق و عاشقی در زندگی روزمره
فراديد/ وقتي حس عشق و عاشقي در شما پديد مي آيد با چه تغييراتي مواجه خواهيد شد چه دگرگوني هايي در روحيات و احساسات شما به وقع خواهد پيوست نظر محققين در اين زمينه چيست ابراز علاقه و احساساتي شدن چگونه در زندگي ما تاثير ميگذارد حالات مختلف بدن ناشي از دوست داشتن و دوست داشته شدن چگونه است آنها که طعم عاشقي را چشيده‌اند، خوب مي‌دانند که اين احساس پر تب و تاب با انسان چه مي‌کند. اما عشق دقيقا چيست؟ آيا مي‌توان آن را اندازه گرفت يا در بدن ديد؟ دانشمندان سال‌هاست که به دنبال حل معماي عشق هستند.آنها که طعم عاشقي را چشيده‌اند، خوب مي‌دانند که اين احساس پر تب و تاب با انسان چه مي‌کند. اما عشق دقيقا چيست؟ آيا مي‌توان آن را اندازه گرفت يا در بدن ديد؟ دانشمندان سال‌هاست که هستند. آن اندامي که افسار عشق را در دست دارد، مغز انسان است در سال ۱۹۹۲ دکتر جان گري، نويسنده و مشاور خانوادگي، کتابي به نام “مردان مريخي‌، زنان ونوسي” به رشته تحرير درآورد که بيش از ۵۰ ميليون نسخه از آن در جهان به فروش رفت و براي ۱۲۱ هفته در فهرست کتاب‌هاي پرفروش جاي داشت. اين نويسنده آمريکايي در اين کتاب مشکلات رايج در روابط زن و مرد را ناشي از اختلاف بنيادين روانشناختي ميان جنس مذکر و مؤنث دانسته و از اين استعاره استفاده مي‌کند که مردان و زنان هر کدام از دو سياره مختلف مي‌آيند؛ مردان از مريخ و زنان از ونوس. بدن انسان چگونه با عشق روبرو مي‌شود؟ اما مردان مريخي و زنان ونوسي اگر در بسياري از موارد با يکديگر اختلاف داشته باشند، دستکم در يک برهه از زندگي شباهت بسياري به هم پيدا مي‌کنند و آن هم زماني است که عاشق مي‌شوند. عشق وقتي که مي‌آيد، روح و جسم را بي‌قرار مي‌کند و به تسخير خود در مي‌آورد. انسان‌ها تا هزاران سال بر اين باور بودند که عشق معمايي راز‌آلود و هديه‌اي از جانب خدايان است. در دوران معاصر اما دانشمندان در تلاش براي پرده برداشتن از اين سحر و جادوي عشق و “بلايي” بوده‌اند که اين احساس بر سر بدن مي‌آورد.عشق دقيقا چيست؟ آيا قابل اندازه‌گيري است؟ آيا مي‌توان آن را از طريق اسکن کردن مغز يا آزمايش کردن خون بررسي کرد؟ آيا مي‌توان مثلا با عکس‌برداري “ابتلاي بيمار به عشق” را تشخيص داد؟ اصلا عشق با بدن ما چه مي‌کند؟ در ادبيات، هنر يا زبان عادي مردم کوچه و بازار هر گاه صحبت از عشق شده، پاي قلب به ميان آمده است؛ قلبي که با ديدن معشوق به تپش افتاده و در حال بيرون زدن از سينه است يا با از دست دادن معشوق، زخم خورده و شکسته شده است. هرچند در اين تعبير جاافتاده قلب و عشق پيوندي ناگسستني با يکديگر دارند، اما در حقيقت آن اندامي که افسار عشق را در دست دارد، مغز انسان است.دوناتلا مارازيتي، استاد دانشگاه پيزا، که خود دو بار عاشق شده و قدرتي را که عشق ايجاد مي‌کند، به شخصه تجربه کرده بود، علاقمند شد که پديده‌ي عشق را بيشتر کنکاش کند.او در سال ۱۹۹۹ نتايج تحقيقي را منتشر کرد که در آن نشان داده شده بود، سطح سروتونين، از ناقل‌هاي عصبي که نقش آرام‌بخش‌‌ دارد، در کساني که به گفته خود عاشق هستند بسيار پايين‌تر از ميزان طبيعي است. طبق اين تحقيق سطح سروتونين در بدن اين افراد درست در همان سطحي بوده است که در بدن افراد مبتلا به اختلال وسواس ديده مي‌شود.در اين تحقيق که در مجله New Scientist به چاپ رسيد، ذکر شده بود که هر دو گروه (عاشق‌ها و مبتلايان به اختلال وسواسي فکري يا عملي) به طور افراط‌ گونه‌اي نسبت به يک چيز يا يک شخص احساس نگراني و وسواس از خود بروز مي‌دهند.پژوهش‌هاي علمي نشان داده‌اند که عاشق شدن واقعا چشم انسان را بر کم و کاستي‌هاي معشوق مي‌بندد. اين گروه تحقيقاتي با تکيه بر يافته‌هاي خود عنوان کردند که شيمي مغز کساني که رفتارهاي وسواس‌گونه از خود نشان مي‌دهند، مثلا روزانه به دفعات بسيار زياد دست‌هاشان را مي‌شويند يا به‌طور غيرعادي تمايل به نظافت يا کنترل مدام شعله‌هاي گاز دارند، با افرادي که تازه عاشق شده‌اند، شباهت دارد.دوناتلا مارازيتي و تيمش ۲۴ زن و مرد را که در طول ۶ ماه پيش از اين تحقيق عاشق شده بودند با ۲۴ زن و مرد داوطلب ديگر که يا تنها يا در رابطه عاشقانه طولاني مدت و با ثبات بودند، مقايسه کردند.نخستين يافته اين دانشمندان اين بود که در بدن زنان و مردان عاشق به طور قابل ‌توجهي ميزان هورمون کورتيزول که در هنگام استرس ترشح مي‌شود، بالاتر از گروه ديگر است. آيا عشق آتشين نوعي اعتياد است؟ تا کنون تحقيقات متعددي نشان داده‌اند که هنگام شکل گرفتن احساس عشق آتشين به وضوح بخش‌هايي از مغز فعال شده و فعاليت بخش‌هاي ديگر کمتر مي‌شود. سمير زکي و آندرياس بارتلز از کالج دانشگاهي لندن دو تن از نخستين پژوهشگراني بودند که موفق به شناسايي اين بخش‌ها شدند.آنها به داوطلبان شرکت‌کننده در اين تحقيق عکس‌هايي از کساني را که عاشق‌شان بودند، نشان دادند و همزمان مغز آنها را با دستگاه ام آر اي اسکن کردند. در اين تحقيق ديده شد که بيش از همه ۴ نقطه در سيستم ليمبيک (سامانه عصبي احساسي) فعال بودند. پژوهشگران مشاهده کردند که اين واکنش بسيار شبيه به واکنشي است که هنگام مصرف کوکائين در مغز ايجاد مي‌شود. دکتر بارتلز مي‌نويسد: «بين عشق و اعتياد همپوشاني‌هايي وجود دارد. به نظر مي‌رسد که اعتياد از بخش‌هايي از مودول‌هاي مرتبط با عشق در مغز سوءاستفاده مي‌کند.»يافته‌هاي علمي مشخص کرده‌اند که در دوران عاشقي دوپامين، از ناقل‌هاي عصبي، مرکز لذت مغز را فعال مي‌کند. اين درست شبيه به فرايندي است که مواد اعتيادآور نظير کوکائين، هروئين، نيکوتين، آمفتامين يا ديگر داروهاي اعتيادآور ايجاد مي‌کنند. اين پژوهشگران همچنين با شگفتي دريافتند، هنگامي که به مادران عکس کودکانشان را نشان مي‌دهند، درست همان بخش‌هايي که در مغز افراد عاشق در اسکن به رنگ روشن درآمده بود، در مغز مادران نيز روشن مي‌شود.البته نتيجه اين “آزمايش عشق” را نمي‌توان صد در صد پذيرفت، زيرا اگر فرد داوطلب عاشق کس ديگري باشد و به هنگام ديدن عکس معشوق به آن فرد ديگر فکر کند، درست همان بخش‌هاي مغزي به رنگ روشن درمي‌آيد.به اين ترتيب نمي‌توان نتيجه قطعي گرفت که با ام آر اي مغز مي‌توان عشق ديوانه‌وار فرد به معشوق را تخمين زد. به گفته دکتر بارتلز هر چند احساس در پي فرايندهاي فيزيولوژيکي به وجود مي‌آيد، اما اين فرايندها نمي‌توانند به طور کامل عشق را تعيين کنند. رنگ رخسار خبر مي‌دهد از سر درون رنگ رخسار عاشق به خوبي از بي‌تابي دروني او خبر مي‌دهد. هنگام مشاهده معشوق يا چيزي مرتبط با وي، تصوير به مغز عاشق مخابره و در آنجا آناليز مي‌شود. پس از آن مغز پيام‌هايي را به رگ‌هاي خوني در صورت مي‌فرستد که موجب شل شدن عضلات آنها مي‌شود.به اين ترتيب مويرگ‌ها منبسط شده، خون بيشتري در آنها به جريان مي‌افتد و در نتيجه صورت قرمز مي‌شود.عرق کردن کف دست‌ها نيز يکي ديگر از نکات جلب توجه‌کننده است. مغز پيام‌هايي را به غدد عرق به ويژه در ناحيه زيربغل و کف دست‌ها مي‌فرستد تا عرق بيشتري توليد کنند. اين واکنش‌ها به گفته دکتر کريستان زاندر، متخصص پوست، به هنگام تحريکات ذهني در زمان دلباختگي متداول هستند. وقتي عشق چشم آدم را کور مي‌کند اين‌که قديمي‌ها معتقد بودند، عشق انسان را کور مي‌کند، ظاهرا بدون حکمت نبوده است. پژوهش‌هاي علمي نشان داده‌اند که عاشق شدن واقعا چشم انسان را بر کم و کاستي‌هاي معشوق مي‌بندد.تيم پژوهشي دکتر آندرياس بارتلز دريافتند، زماني که انسان‌ها به کساني که عاشقشان هستند، مي‌نگرند مدارهاي عصبي که در حالت معمول با ارزيابي‌هاي انتقادي از ديگران مرتبط هستند، غيرفعال هستند. عشق تنها سه سال طول مي‌کشد آنهايي که طعم عاشق شدن را چشيده‌اند، مي‌دانند که اين مرحله پر تب و تاب، مدت زمان محدودي دارد.دکتر هلن فيشر، انسان‌شناس و نژادشناس آمريکايي، که از وي به عنوان يکي از مشهورترين محققان پديده عشق در جهان نام مي‌برند، به همراه همکارانش آرتور آرون و لوسي براون، سال‌ها پيش به اين نتيجه رسيدند که احساس “عشق ديوانه‌وار” به طور ميانگين تنها ۷ ماه طول مي‌کشد. پس از گذشت اين زمان بالا و پايين رفتن‌هاي هورموني آهسته کاهش مي‌يابد. نتيجه آن‌که دوراني آغاز مي‌شود که پيوند ميان زن و مرد قوي شده و آنها وارد رابطه با يکديگر مي‌شوند. هورمون‌ها در اين زمان به حد نرمال خود نرسيده‌اند اما مثل قبل نيز فعال نيستند.با توجه به تئوري‌هاي تکامل، اعتقاد بر اين است که احساس جذابيت بين ۶ ماه تا ۳ سال عمر دارد که زماني کافي است براي اين که مرد در کنار زن بماند. اين زمان لازم است تا زن بتواند باردار شده، وضع حمل کرده و نيازهاي اوليه نوزاد را برآورده کند با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد