فردا/ سوره نور دعوت به حجاب دارد و حجاب، نوري است که سرچشمهي پاکيها و زائل کنندهي انواع بيماريهاي جوامع انساني است.
سورهي نور، سورهاي است که شروع آن با نهي از بيعفتي و دعوت به پاکدامني است و قسمت عمدهي اين سوره هم دستور به پاک سازي جامعه از آلودگيهاي جنسي است.
شايد دليل آمدن موضوع حجاب در اين سوره، همين باشد که وقتي حجاب آمد؛ آلودگيهاي جنسي هم جايگاهي ندارند؛ چون حجاب يک حايل است در مقابل بيعفتيها و هرزگيها.
و اين فرياد حجاب است که به زبان بيزباني، گوش ناپاکيها را کر ميکند و نسل آنها را به انقراض ميکشاند.
قُل لِّلْمُۆْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ
آيه ۳۰ سوره نور:
به مردان با ايمان بگو: «ديده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که اين براى آنان پاکيزه تر است، زيرا خدا به آنچه مى کنند آگاه است.
وَقُل لِّلْمُۆْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُۆْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۳۱)
در روايات، هم توصيه شده که زنان، سورهي نور را ياد بگيرند مانند روايتي که از امام علي(عليهالسلام) است که ميفرمايد: «وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَهَ النُّورِ فَإِنَّ فِيهَا الْمَوَاعِظَ؛ به زنان خود سورهي نور را ياد دهيد که در آن، پندهايي (براي آنها) وجود دارد.»
آيه (۳۱) سوره نور:
و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که [طبعاً] از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همکيش] خود يا کنيزانشان يا خدمتکاران مرد که [از زن] بىنيازند يا کودکانى که بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نکردهاند، آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمين] نکوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مىدارند معلوم گردد. اى مۆمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنيد، اميد که رستگار شويد.
مفاد آيه اول و دوم اين است که مۆمنين نبايد سرزده و بدون اجازه به خانه کسي داخل شوند.
در آيه سوم مکانهاي عمومي و جاهايي که براي سکونت نيست از اين دستور استثناء ميگردد. سپس دو آيه ديگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با يکديگر که شامل چند قسمت است:
۱. هر مسلمان، چه مرد و چه زن، بايد از چشم چراني و نظر بازي اجتناب کند.
۲. مسلمان، خواه مرد يا زن، بايد پاکدامن باشد و عورت خود را از ديگران بپوشد.
۳. زنان بايد پوشش داشته باشند و آرايش و زيور خود را بر ديگران آشکار نسازند و در صدد تحريک و جلب توجه مردان برنيايند.
۴. دو استثناء براي لزوم پوشش زن ذکر شده که يکي با جمله «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» بيان شده است و نسبت به عموم مردان است و ديگري با جمله «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ» ذکر شده و نداشتن پوشش را براي زن نسبت به عده خاصي تجويز ميکند. نور
مقايسهاي بين حجاب و نور
حجاب هم نور است و چون خاصيتهاي نور را دارد ، ما در اينجا مقايسهاي بين نور و حجاب انجام ميدهيم:
اول اينکه: نور آفتاب نابود کننده انواع ميکروبها و موجودات موذى است و اگر تابش اشعه اين نور پر برکت نبود، کره زمين، تبديل به بيمارستان بزرگى مىشد که همه ساکنانش با مرگ؛ دست به گريبان بودند، اين خاصيت نور حجاب را در جوامعي که از اين موهبت، برخوردار نيستند؛ مييابيم که با انواع بيماريهاي جسمي و روحي به سر ميبرند که ناشي از عدم حجاب، و تحريکات فراوان جنسي است و با نبودن نور حجاب، گرفتار اين آلودگيها و بيماريها شدهاند.
دوم: انرژيهاى موجود در محيط ما، از نور آفتاب سرچشمه مىگيرند، انرژيهاي مثبت جامعه هم ناشي از نور حجاب است؛ زيرا جامعه از تکتک خانوادهها تشکيل ميشود و زمانيکه خانوادههاي سالم و پر انرژي داشته باشيم، در نتيجه جامعهاي پر از انرژي مفيد خواهيم داشت.
سوم: نور، وسيلهي تشخيص اجسام و مشاهدهي موجودات است، حجاب نيز همين خاصيت را دارد زيرا اگر حجاب، رعايت نشود اشخاص، در حقيقت کور ميشوند و چيزي غير از فرونشاندن آتش شهوت نميبينند، يعني در واقع چيزي جز شهوت را نميبينند.
چهارم: نور در دنياى ما، پرورش دهنده گل ها و گياهان، بلکه رمز بقاى همه موجودات زنده است و ممکن نيست موجودى بدون استفاده از نور (به طور مستقيم يا غير مستقيم) زنده بماند. حجاب هم چنين نقشي را دارد چون با بيحجابي، گلها و گياهان زندگي که فرزندان خانوادهها هستند، رو به ناپاکي و گمراهي و در حقيقت، رو به پژمردگي و نابودي ميروند.
پنجم: امروز ثابت شده که تمام رنگهايى را که ما مىبينيم نتيجه تابش نور هستند وگرنه موجودات، در تاريکى مطلق رنگى ندارند و اين وجود حجاب در مقابل نامحرم است که مانع تاريک شدن و بيرنگي خانوادههاست.
ششم: نور، بالاترين سرعت را در جهان ماده دارد، حجاب هم چنين است و اجتماعي که در آن، رعايت حجاب ميشود از روابط سالمي برخوردار است و با شکوفا شدن همهي استعدادهاي بشري ميتواند جامعه را به سرعت نور، به بالاترين مراحل پيشرفت جوامع بشري برساند.
هفتم: نور، زيباترين و لطيف ترين موجودات در جهان ماده است و سرچشمه همه زيبايي ها و لطافت ها است؛ حجاب هم از اين لطافت برخوردار است و جامعهاي که معتقد به رعايت حجاب کامل است و آن را اجرا ميکند، پاک ترين اجتماع است و با داشتن خانوادههاي سالم و با طراوت؛ ميتواند همهي اجتماع را زيبايي و لطافت ببخشد.[ با استفاده از تفسير نمونه، ج۱۴، ص۴۷۳]
نتيجه گيري
سورهي نور، دعوت به حجاب دارد و حجاب، نوري است که سرچشمهي پاکيها و زائل کنندهي انواع بيماريهاي جوامع انساني است.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار