نماد آخرین خبر

زشت و زیبای ازدواج های فامیلی

منبع
ايران
بروزرسانی
زشت و زیبای ازدواج های فامیلی
ايران/ متخصصان علم ژنتيک معتقدند با جلوگيري از ازدواج‏هاي فاميلي مي‌توان از بروز بيش از 50 درصد معلوليت‏ها پيشگيري کرد. از طرفي اين نوع ازدواج در بين جوامع شرقي بويژه خاورميانه، جنوب و جنوب شرقي آسيا رواج دارد. اين موضوع به چالشي اجتماعي در برخي از اين کشورها بدل شده است. آيا مختصات اجتماعي کشور ما اجازه مهار موج ازدواج هاي فاميلي را مي‏دهد؟ براي پاسخ به اين سؤالات جامعه شناختي گفت‌و‌گويي با حسين عبدالملکي جامعه‌شناس انجام داده‌ايم به اين اميد که از گذر انديشه جمعي به پاسخي روشن براي اين چالش دست يابيم. با وجود هشدارهاي پزشکي هنوز گرايش به ازدواج فاميلي در جامعه ما بالاست. علت چيست؟ ازدواج فاميلي در بستري از روابط اجتماعي و در قالبي شکل يافته و با برخي ويژگي‏هاي فرهنگي به آن معنا بخشيده مي‏شود. بنابراين، براي درک چند و چون ازدواج فاميلي در ايران و نيز چرايي ازدياد آن، بايد به مداقه در عرصه روابط اجتماعي موجود در کشور و ملاحظات اجتماعي مربوط به آن، به‏عنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ويژگي‏هاي فرهنگي که به آن معنا مي‏بخشند، بپردازيم. به طورکلي الگوهاي مختلفي در نحوه گزينش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فاميلي يا خويشاوندي گونه‏اي ديرپا از ازدواج است که آن را ذيل الگوي درون همسري (انتخاب همسر از درون گروه، قشر يا منطقه جغرافيايي خاص) طبقه‌بندي مي‏کنند. اين نوع ازدواج به‏سبب محدوديت در ارتباطات و کوچک بودن شبکه‏هاي اجتماعي، قدرت شبکه‏هاي خويشاوندي، حفظ محدوده خانوادگي و قبيله‏اي، کسب حمايت اجتماعي طايفه و قبيله، برخي ملاحظات اقتصادي مانند حفظ مال و اموال موروثي، حفظ سرمايه وکسب و پيشه پدري و همچنين برخي ملاحظات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ديگر که از جامعه‏اي تا جامعه ديگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ايجاد تغييرات اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي، افزايش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعي، تنوع‌يابي علايق و نگرش‏ها بتدريج از رواج آن –البته با شدت و ضعف‏هاي متفاوت- کاسته شده است. اما مسأله اينجاست که با وجود تغييرات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي هنوز هم ازدواج فاميلي سهم مهمي در نوع همسرگزيني در جامعه ايراني دارد که البته اين امر تا حدي در کشورهاي منطقه خاورميانه، جنوب و جنوب شرقي آسيا ديده مي‏شود. يکي از مؤلفه هاي مهم در اين زمينه شبکه‏هاي خويشاوندي است. از ديرباز شبکه خويشاوندي نقش مهمي را در کليت زندگي هر يک از افراد جامعه بازي مي‏کرد که در جامعه ما با وجود تغييرات اجتماعي و فرهنگي فراوان و تسريع روزافزون آنها به‏علت شکل‏ نگرفتن ساخت‏هاي قدرتمند جايگزين، هنوز هم جايگاه شبکه‏هاي خويشاوندي در بسياري موارد و آن هم بيشتر در شهرهاي کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جايگاه الگوي ازدواج فاميلي نقش مهمي را ايفا مي‏کند. از سوي ديگر، با توجه به جايگاه مهم شبکه خويشاوندي در مناسبات اجتماعي بويژه در شهرهاي کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فاميلي امکان جلب حمايت اجتماعي خويشاوندان را نيز به همراه دارد. همچنين، فراواني قابل توجه الگوي ازدواج فاميلي مي‏تواند ناشي از پايين بودن اعتماد اجتماعي به‏عنوان يکي از مهم‏ترين مؤلفه‏هاي سرمايه اجتماعي در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزينش همسر به‏علت اعتماد بيشتر به نزديکان از يک‏سو و پايين بودن اعتماد اجتماعي به ساير افرادي که در دايره همسرگزيني وي قرار مي‏گيرند به ازدواج فاميلي يا خويشاوندي روي مي‏آورد. در اين ميان، ملاحظات و مقوله‌هايي چون استحکام روابط خانوادگي، تقليل مشکلات و همنوايي در تشريفات و مقدمات ازدواج در بين دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادي و نيز بيکاري يا درآمد پايين برخي جوانان و هزينه‏هاي سرسام‏آور ازدواج نقش اين عامل را برجسته مي‏سازد- استحکام بيشتر زندگي به‏دليل وجود روابط اجتماعي چند وجهي، مکانيزم‏هاي حمايتي و همگوني‏هاي ارزشي-فرهنگي و کاهش امکان طلاق از جمله عواملي است که مي‏تواند در گزينش الگوي ازدواج فاميلي بسيار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ويژگي‏هاي فرهنگي نيز در بالا بودن درصد ازدواج فاميلي در کشور نقش دارند.
چه ديد فرهنگي نسبت به ازدواج فاميلي در جامعه نفوذ دارد؟ از بُعد فرهنگي، وقتي ضرب‏المثل‏ها، آداب و رسوم و باورهاي عاميانه جامعه‏اي را مطالعه کنيد، به‏صورت خودکار چيزهايي که در جامعه پسنديده يا ناپسند است، مشخص مي‏شود. مثل همين که مي‏گويند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمان‏ها بسته شده» يا در هنجارهاي اجتماعي‌مان مي‏بينيم، مثلاً «دختر زيبايي در فاميل وجود دارد، مادربزرگ مي‏گويد حيف نيست ما دخترمان را به غريبه بدهيم»، يعني به دختر مانند يک دارايي نگاه مي‏شود. حتي در بسياري موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چنداني مابين دو طرف وجود ندارد، اما به‏علت فشارهاي اعمال شده از سوي شبکه خويشاوندي و استمرار آن، ازدواج انجام مي‏شود، يا در باوري مرسوم اين اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فاميل مانده چرا از غريبه دختر بگيريم». مقوله‏اي ديگر که در ازدواج فاميلي و ميزان گرايش به آن قابل طرح است، مقوله قوميت است. به نحوي که بنابر پژوهش‌هاي انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در ميان فاميل و خويشاوندان صورت گرفته در حالي که به شکلي کاملاً معکوس در قوم گيلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فاميلي يا خويشاوندي قرار نمي‌گيرد. اين ميزان – سهم ازدواج فاميلي- در ميان قوم کرد تقريباً بينابين بوده و 50 درصد ازدواج‌ها را ازدواج فاميلي تشکيل مي‌دهد که اين دامنه تغيير در ميان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزش‌هاي فرهنگي موجود در هر يک از آنهاست. در واقع، مجموعه اين باورها، ارزش‏ها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشي به ازدواج فاميلي نقش مهمي ايفا مي‏کنند و در موازات ملاحظات اجتماعي که ذکر شد به‏عنوان مکمل و تعيين کننده‏اي تأثيرگذار در ماندگاري اين الگوي همسرگزيني عمل مي‏کنند. حال با توجه به ملاحظات اجتماعي و نيز ابعاد فرهنگي که ذکر شد، ازدواج فاميلي با وجود هشدارهاي موجود به‏عنوان يک الگوي همسرگزيني معمول بويژه در مناطق روستايي و شهرهاي کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهي بخشي به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگي و اجتماعي آن است.
چرا حرف مشاوران ژنتيک شنيده نمي‌شود؟ ازدواج اساساً امري اجتماعي است. مسأله مهم در اين زمينه آن است که ازدواج فاميلي به عنوان يک مسأله چندوجهي درنظر گرفته نمي‏شود، چراکه وجود يک مسأله چند وجهي، راهبردي چندوجهي را براي حل يا تقليل آن مي‏طلبد و يک رويکرد تک‏وجهي مثلاً رويکرد ژنتيک محور نمي‏تواند مسأله‏اي چند وجهي چون رواج ازدواج فاميلي که ابعاد اجتماعي و فرهنگي در آن نقش مهمي را بازي مي‏کنند، حل کند.
در اين زمينه چه راهکارهايي وجود دارد؟ يکي از راهکارها در اين زمينه آن است که مشاورهايي از همان فرهنگ تربيت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزش‏ها و نگرش‏هاي آن جامعه آشنا باشند. مسأله ديگر آن است که ملاحظات اجتماعي و ارزش‏ها و هنجارهاي تقويت‌کننده ازدواج فاميلي در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافيايي نسبت به فرهنگ يا منطقه ديگر متفاوت بوده و طبعاً نمي‏توان يک نسخه واحد در راه آگاهي بخشي نسبت به عواقب ازدواج فاميلي در کل کشور پيچيد. به‏عبارتي ديگر، مشکل ما اين است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمي‏گيريم. نحوه آگاهي بخشي به جامعه درباره امتناع از ازدواج فاميلي قطعاً بايد در سيستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد. ما بايد در هر قوم، منطقه جغرافيايي و خرده فرهنگي، اول بفهميم چرا ازدواج فاميلي انجام مي‏شود و چه موارد ارزشي و نگرشي در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادي‏سازي آن ارزش‏ها و نگرش‏ها و جايگزين کردن ارزش‏هاي مؤثر بر الگوي ازدواج مطلوب و آگاهانه به جاي آنها باشيم. موضوع ديگر که بايد در اينجا به آن اشاره کرد اين است که صرف آگاهي‏بخشي به جامعه کافي نبوده و بايد در راه ملموس کردن و دروني کردن اين آگاهي‏ها به نحوي که به يک خودآگاهي اجتماعي تبديل شود، حرکت کنيم، چراکه در شرايط کنوني نيز تا حدي آگاهي به عواقب ازدواج فاميلي در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به يک خودآگاهي تبديل نشده و در افراد جامعه دروني نشده است، در تأثيرگذاري بر امتناع از ازدواج فاميلي چندان مؤثر نيست که اين امر نيز خود با توجه به بسترهاي اجتماعي و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگي امکان پذير است. بايد به اين نکته نيز اشاره کرد که به موازات آگاهي بخشي نسبت به امتناع از ازدواج فاميلي به‏عنوان يک هنجار منفي بايد الگوي ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگي و اجتماعي موجود- به‏عنوان يک هنجار جايگزين مثبت ترويج شود.
به اعتقاد شما در اين زمينه بايد کار تيمي انجام شود؟ يک مشکل اساسي ما اين است که برخلاف کشورهاي ديگر در مسائل چندوجهي، تنها از بُعد پزشکي وارد مي‏شويم و اگر علوم ديگر هم وارد مي‏شوند با سطح پاييني از آنها روبه‌رو هستيم و به مسائل چندوجهي از چند زاويه نگاه نمي‏شود اين کار يا تأثيري منفي به همراه خواهد داشت يا حداقل تأثير مناسبي نخواهد داشت. بنابراين، نه تنها بايد در اين زمينه کار گروهي انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهي نتيجه خاصي حاصل نشده يا سطحي و گذرا خواهد بود.
نقش اعتقادات ديني را در اين زمينه چگونه مي‌بينيد؟ بدون ترديد از آنجا که دين و امور مترتب بر آن سهم مهمي از فرهنگ جامعه ما را تشکيل مي‏دهد پس مقوله دين ظرفيتي بسيار مهم در زمينه آگاهي بخشي نسبت به ازدواج فاميلي و ترويج يا امتناع از آن ‏دارد. در اين زمينه ابتدا بايد نگاه دين به ازدواج فاميلي مشخص شود. از سوي ديگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فاميلي و تقليل ميزان آن در جامعه به‏سبب عواقب موجود مدنظر قرار گيرد طبعاً علماي دين مي‏توانند با توجه به عمق داشتن باورهاي مذهبي و نيز بافت‏هاي ارزشي در بطن و متن حيات اجتماعي در اين زمينه بسيار تأثيرگذار باشند.
شما نيز موافقيد که براي کنترل معلوليت‌هاي ژنتيکي بايد ازدواج فاميلي را کنترل کرد؟ اين يک فرض پذيرفته شده در علم ژنتيک است که عامل نزديک به 50 درصد از معلوليت‏ها، ازدواج فاميلي يا خويشاوندي است. از سوي ديگر، بنابر آمارهاي موجود، ازدواج‏هاي فاميلي حدود 40 درصد از ازدواج‏ها در کشور را تشکيل مي‏دهند. بنابراين، با کاهش ميزان ازدواج فاميلي مي‏توان از ميزان معلوليت در نسل آينده جامعه کاست. اما بايد به اين نکته نيز توجه داشت که نبايد کليت مبحث ازدواج فاميلي و ترويج يا امتناع از آن را تنها به کنترل معلوليت‏هاي ژنتيکي تقليل داده و ملاحظات اجتماعي و هنجارهاي ارزشي- فرهنگي تقويت‌کننده آن را ناديده گرفت و به‏شکلي تک بُعدي و تنها با ديد ژنتيک به آن نگريست. نکته ديگر آنکه نبايد به‌واسطه تلاش در جهت کاهش ميزان ازدواج فاميلي آن را به‏عنوان يک امر ترس‏آور و بسيار منفي طرح کرد، به‏صورتي که مثلاً با انتخاب الگوي ازدواج فاميلي، به‏علت بازنمايي منفي فراوان آن، زوجين ديگر معلول شدن فرزند خود را قطعي دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگي، سراغ مشاوره ژنتيک و ساير راهکارهاي پيشگيري از تولد فرزند معلول نرفته و به‏طوري دائمي در اضطراب به دنيا آمدن چنين فرزندي به زندگي خود ادامه دهند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره