زندگي آنلاين/ پيامبر اکرم (ص) در طول زندگي خود همسران متعددي را به عقد درآورد.
در دوران حاضر که روند تغييرات فرهنگي، سياسي و اجتماعي به سمت استقلال اقتصادي، ارتقاء حقوق و افزايش نقش زنان در جامعه پيش ميرود چنين پديدهاي موردايراد و انتقاد قرار دارد.
بسياري از زنان عصر ما استقلال اقتصادي و مشارکت در تأمين مخارج خانواده، شرکت در حرکتهاي اجتماعي و سياسي و حتي نظامي و انتظامي، ابراز نظر و اظهار وجود را بر گوشهنشيني در خانه ترجيح ميدهند و حتي آنها که هنوز نقش مادري و تربيت فرزند و پشتيباني همسر را مهمترين نقش يک زن ميپندارند آن را به معني غفلت از نقش اجتماعي خود در بيرون از خانه نميدانند بنابراين طبيعي است که تعدد زوجات و ساير شئون زندگي قبيلگي که سبک رايج زندگي عصر نزول قرآن بود را برنتابند و چرايي رفتار شخصيتهاي آن دوران بهويژه شخصي همچون پيامبر اسلام که مؤسس دين رحمت، منادي آزادي بشر و مبلغ حقوق و آزادي انسانها بود را جويا شوند.
براي پاسخ به اين سؤال و نيز براي تبيين عنوان اين سلسله مباحث (زن وزنان در قرآن) اشاره به چند نکته لازم است.
هم اين نکات عبارتند از:
يک: سبک زندگي مردم عصر نزول قرآن
دو: نخستين ازدواج پيامبر (چگونگي و چرايي)
سه: ازدواجهاي بعدي پيامبر (چگونگي و چرايي)
چهار: جايگاه زنان پيامبر در قرآن (حقوق، تکاليف و ويژگيها)
در شماره حاضر به دو نکته نخست و در مقالههاي بعدي به نکته سوم و چهارم خواهيم پرداخت.
يک: سبک زندگي مردم عصر نزول قرآن
زندگي مردم عصر نزول بر پايه نظام قبيلگي شکلگرفته بود. ارزشها و ضد ارزشهاي زندگي انسانها همه در رابطه با مصالح قبيله تعريف ميشد.
بنابراين روابط اقتصادي و سياسي قبيله شکل زندگي اقتصادي و عملکرد اجتماعي افراد اعم از زن ومرد را تعيين ميکرد در زندگي قبيلهاي عصر نزول، نقش زنان در فرايند توليد، امورات اقتصادي و اجتماعي و سياسي و استقلال آنان در اداره زندگي بسيار پايين بود.
بنابراين بسيار طبيعي مينمود که هر مرد عهدهدار امورات اقتصادي و معيشتي زنان متعدد (از مادر بيوه و خواهر در خانهمانده خود گرفته تا همسر، همسران و گاه خانواده بيسرپرست مانده افراد قبيله) باشد.
چنين وضعيتي در آن زمانه، امري کاملاً رايج، مقبول و هماهنگ با نظام اقتصادي و اوضاع اجتماعي جامعه بود.
به همين دليل در هيچ کجاي تاريخ زمان پيامبر ( تا آنجا که را قم اين سطور اطلاع دارد) تعدد ازواج پيامبر مورد اعتراض يا اشکال اصحاب و مردم زمانه نشد و اصولاً سبک زندگي آن دوره بهجز اين را برنميتافت.
امنيت راهها و حتي درون شهرها و روستاها به يک زن اجازه نميداد که مستقلاً در حيطه اقتصاد يا مسائل اجتماعي شرکت جويد.
معدود زناني که در آن دوران به نام وناني رسيدند مديون حمايت همسر و قبيله خويش بودند.
حضور کمرنگ زن در امور اجتماعي – سياسي باعث شد تا حضور زن در ادبيات و فرهنگ عربي نيز زير تسلط نگاه مردانه قرار بگيرد و درنتيجه در تمام آداب و رسوم، قراردادهاي اجتماعي، روابط اقتصادي و حتي شعر و شاعري و خطابه به زن بهعنوان نفر دوم نگاه شود.
ناتواني جسمي زن باعث ميشد تا از نيروي زنان در امور سخت جنگي و سفرهاي بياباني که در جامعه قبيلگي عربي از رايجترين مسائل بود استفاده نشود و بلکه برعکس، حضور ووجود ايشان مايه شکست و علت خاري قبايل دانسته ميشد و اين باعث ميشد تا جايگاه زن به عنصري خار و فرومايه در ديد عرب جاهلي تبدل شود.
محروميت زن از اغلب حقوق اجتماعي، نگاه تحقيرآميز به زن در روابط اجتماعي و در آثار ادبي، فروش زن و به ارث رسيدن او پس از مرگ همسر، زندهبهگور کردن دختران و دهها خصيصه منفي ديگر که همگي جايگاه زن را نشانه گرفته بود از مواردي بود که در زندگي مردم زمان نزول قرآن رايج بود.
بهتر است بدانيم که شبيه همين اوضاع، البته باکمي کاستي و بيشي، در ساير سرزمينهاي آن دوران وجود داشت.
اوضاع زنان ايراني، رومي و هندي که سه تمدن بزرگ در آن روزگار به شمار ميآمدند اگرچه در نگاه کلي بهتر از وضع او در ميان اعراب بود اما در پارهاي از امور از وضع زن عرب هم پايينتر بود.
توضيح بيشتر دراينباره را بهوقت ديگري احاله ميکنيم.
بديهي است تغيير بنيانهاي اقتصادي اجتماعي چنين جامعه سخت، زمانبر و نيازمند زمينهسازي فرهنگي و آموزش شهروندان است و نميتوان انتظار داشت در يک دوره کوتاه چندساله همه آنها را اصلاح کرد.
خصوصاً اينکه اصولاً ورود پيامبر به مسائل اجتماعي در دوران حضور در مکه امکانپذير نبود و تنها فرصت ورود به مسائل اجتماعي – سياسي دوران حضور در مدينه بود که متأسفانه درگيريهاي متعدد با قبايل مختلف اين فرصت را به حداقل رسانيد.
دو: ازدواج اول پيامبر
اولين ازدواج پيامبر در سن 25 سالگي آن حضرت اتفاق افتاد. چگونگي اين اتفاق نکات زيبايي دارد که پرداختن به آن خالي از لطف نيست.
اولين ازدواج پيامبر با بانوي ثروتمندي به نام خديجه بنت خويلد صورت گرفت. بنا به نظر مشهور، سن خديجه در زمان ازدواج با پيامبر 40 سال بود.
وي پيش از آن دو بار ازدواجکرده و از همسران قبلي خود فرزنداني در خانه داشت. پيشنهاد ابتدايي اين ازدواج از سوي خديجه مطرح شد.
او بود که از مدتها قبل محمد را زير نظر داشت و مراقب رفتار و کردارش بود. مدتي بود محمد جوان بهعنوان کارگزار خديجه عهدهدار مديريت کاروان تجاري و مباشر مالي او در سفرها شده بود.
او براي فروش مالالتجاره سفرهايي به شام و نواحي ديگر انجام داد. پس از هر سفر خديجه پس از گرفتن گزارش مالي سفر از مباشر خويش، از ساير کارگران و خدمه درباره رفتار مدير کاروان سوالاتي مينمود.
خدمه کاروان چيزي جز اخلاق نيکو و امانتداري گزارش نميکردند و همين پرسوجوها باعث شد تا اندکاندک بانوي ثروتمند مکه شيفته محمد شود.
اين شيفتگي بهتدريج جاي خود را به محبتي عميق داد که سرتاسر قلب خديجه را فراگرفته بود و وي را بر آن داشت تا درباره ازدواج با محمد با نزديکان خود مشورت نمايد و پس از کسب نظر مثبت آنها از طريق يکي از همين نزديکان موضوع با محمد در ميان گذاشته شد.
محمد نيز که جز نيکي از بانوي بزرگ قريش نديده بود نظر مثبت خود را اعلام نمود. رفتوآمد واسطهها کم به نتيجه رسيد و مقدمات ازدواج خديجه و محمد فراهم شد.
اين ازدواج در سال 25 عامالفيل در حدود 15 سال پيش از بعثت پيامبر خدا صورت پذيرفت.
مراسم رسمي خواستگاري و عقد با حضور عموي محمد، ابوطالب و پسرعموي خديجه ورقة بن نوفل، که مردي دانشمند و گريزان از پرستش بتها بود، انجام شد.
پس از خواندن خطبه عقد توسط ابوطالب، پيامبر اسلام از جاي برخاست و آماده رفتن شد.
در اين هنگام خديجه به او گفت: «إلي بيتک فبيتي بيتک و أنا جاريتک ' بهسوي خانه خود بياييد که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمايم.
ازدواج پيامبر(ص) با خديجه طولانيترين دوران زندگي متأهلي وي را تشکيل داد. هيچيک از همسران پيامبر تجربه چنين دوره طولاني زندگي مشترک با رسول خدا(ص) را ندارند.
علاوه بر اين خديجه اين افتخار را به دست آورد که لقب اولين فرد مسلمان را از آن خود سازد و همچنين نام خويش را بهعنوان يکي از بزرگترين حاميان پيامبر در تاريخ ثبت نمايد.
وي تمام ثروت خويش را در اختيار پيامبر قرارداد تا براي تبليغ دين خدا و پشتيباني از مسلماناني که بهواسطه محدوديتها و آزار کفار مکه دچار فقر و مسکنت شده بودند صرف شود.
علاوه بر اين، او در محيط خانه نيز با همدلي عاشقانه خود دل رسول خدا(ص) را به انجام مأموريت سترگ خويش گرم ميکرد و از نظر عاطفي، وي را در مقابل فشارهاي رواني مخالفان حمايت و دلگرمي ميداد.
در تمام حوادث تلخ و شيريني که در دوران زندگي مشترک اين دو اتفاق افتاد، خديجه عاشقانه همراه همسر خويش حضور داشت.
اين همدليها باعث شد تا عليرغم ازدواجهاي بعدي، هيچگاه خاطره عشق خديجه از ذهن پيامبر پاک نشود.
خديجه در سن 65 سالگي در بيستمين سالگرد زندگي مشترک خود با محمد که اکنون بهعنوان پيامبر خدا شناخته ميشد، وي را با مسئوليتي سنگين تنها گذاشت.
رحلت او که براثر بيماري رخ داد در خلال سالهايي بود که مسلمانان مورد بيمهري مردم مکه قرارگرفته و کليه معاملات اقتصادي با ايشان از سوي سران مکه ممنوع گشته بود.
مرگ خديجه که به فاصله اندکي بعد از مرگ عبدالمطلب روي داد تأثير غمباري بر روحيه پيامبر خدا گذاشت تا آنجا که آن سال را « عام الحزن» نام نهاد.
آثار اين رابطه عاشقانه دوطرفه تا ساليان دراز بعد از مرگ خديجه همچنان در روحيه و رفتار پيامبر مشهود بود تا آنجا که گاه باعث برانگيختگي حسادت همسران وي ميگرديد.
عايشه ميگويد: هر وقت پيغمبر خدا (ص) ياد خديجه ميافتاد، ملول و گرفته ميشد و براي او آمرزش ميطلبيد.
روزي من رشک ورزيدم و گفتم: يا رسولالله، خداوند بهجاي آن پيرزن، زني جوان و زيبا به تو داد! (منظور عايشه خودش بود) پيامبر برآشفت و فرمود: خدا شاهد است خديجه زني بود که چون همه از من روميگردانيدند، او به من روي ميکرد؛ و چون همه از من ميگريختند، به من محبت و مهرباني ميکرد؛ و چون همه دعوت مرا تکذيب ميکردند، به من ايمان ميآورد و مرا تصديق ميکرد.
در مشکلات زندگي مرا ياري ميداد و با مال خود کمک ميکرد و غم از دلم ميزدود.
او سه پسر به نامهاي قاسم و عبدالله و طاهر که همگي در کودکي جان سپردند و چهار دختر به نامهاي زينب، رقيه، امکلثوم و فاطمه زهرا براي پيامبر به دنيا آورد.
بهغيراز فاطمه که بدون شک فرزند اين زوج است، در انتساب ساير دختران خديجه به پيامبر بين محققان شيعه و سني اختلافنظر است.
پارهاي از محققان که عموماً از تاريخ نويسان شيعه هستند بقيه دختران را حاصل زندگي خديجه با همسران قبلي وي و برخي نيز ايشان را خواهرزادگان خديجه (از خواهرش هاله بنت خويلد)ميدانند که بهعنوان فرزندخوانده تحت تکفل او و محمد بزرگ شدند.
زيد بن حارثه فرزندخوانده ديگر پيامبر از شخصيتهاي مشهور صدر اسلام به شمار ميآيد.
پس از جنگ بدر و اسارت برخي از سپاهيان قريش، طبق قوانين جنگي، اهل مکه براي آزادي اسراي خود مجبور به پرداخت فديه شدند
يکي از اسراي قريش ابوالعاص بن ربيع بود. همسر او زينب دختر خديجه بود که عليرغم گرايش به اسلام در مکه زندگي ميکرد.
زينب براي آزادي همسر خود گردنبندي که از مادرش خديجه به ارث برده بود را براي پيامبر فرستاد.
چون چشم پيامبر (ص) بر آن افتاد، متاثر شد و پس از کسب موافقت مسلمانان، ابوالعاص را آزاد ساخت و از او پيمان گرفت که زينب را آزاد گذارد.
ابوالعاص پس از بازگشت به مکه، زينب را همراه با ياران پيامبر(ص) به مدينه فرستاد.
در روايات اسلامي از شأن و مقام اين بانوي بزرگ سخن فراروان به ميان آمده است. مطابق با روايت مشهوري که از پيامبر نقلشده است خديجه به همراه مريم، فاطمه و آسيه برترين زنان عالم هستند.
آرامگاه خديجه در گورستان مکه در «حجون» واقع است.
قبرستان حَجون، قديميترين قبرستان شهر مکه که به آن قبرستان ابوطالب نيز گفته مي شود.
به جز خديجه، عبدالمطلب، ابوطالب، ياسر و سميه و برخي ديگر از شخصيت هاي صدر اسلام در همين مکان مدفون شدهاند.
اين قبرستان از مکانهاي زيارتي حجاج، بهويژه شيعيان است و تا چندي پيش بروي قبر خديجه (عکس سمت چپ) و ديگر شخصيتهاي اسلامي گنبد و سازههايي موجود بود و قبر هر يک از شخصيتهاي مذکور به سبب سنگقبرها معلوم بود.
در سالهاي اخير، عمارت ها و ساختمانهاي اين منطقه بسان ساير مکانهاي زيارتي توسط وهابيان از بين رفته و تبديل به وضع فعلي (عکس سمت راست) شده است.
بيترديد اگر محمد جوان، بسان بسياري از مردان ديگر در سر سوداي شهوت و در دل ميل به هوسهاي دنيايي داشت چنين زندگي را انتخاب نميکرد و اينگونه بر آن وفادار نميماند.
فراموش نکنيم که وي از همان ابتدا ميتوانست در کنار خديجه همسران ديگري نيز داشته باشد بدون اينکه از سوي جامعه و خانواده خود بازخورد منفي ببيند.
در مقاله بعد به معرفي ديگر همسران پيامبر، فلسفه و چگونگي ازدواج آن حضرت با ايشان و جايگاه همسران پيامبر در قرآن خواهيم پرداخت.
عزيزاني که در پي پاسخ سؤال ابتداي مقاله هستند را به مطالعه مطالب مقالههاي بعدي دعوت ميکنم.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در ايتا
https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5
آخرين خبر در بله
https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار