ايسنا/ زماني که «فانتين» مادر کوزت در «بينوايان» مجبور شد موها و دندانهايش را بفروشد، کسي باورش نميشد خريد و فروش موي طبيعي از عالم داستان به عالم واقعيت پا بگذارد.
موي طبيعي خواهان زياد دارد. در بيشتر کشورهاي دنيا، مهمترين متقاضيان موهاي طبيعي خيريههايي هستند که براي کساني که تحت شيميدرماني موهايشان را از دست ميدهند، کلاهگيسهاي طبيعي بامزه درست کنند. در ايران با اين که «محک» مدتي چنين کاري انجام ميداد، حالا پيدا کردن خيريهاي که آماده باشد از موهاي هديهدادهشده کلاهگيس مجاني درست کند، تقريبا غيرممکن است.
ميگويند مهمترين دليل آن نگرانيهاي بهداشتي است. بدن آدمهاي تحت شيمي درماني حساستر از بدنهاي ديگر است و، چون نميشود اطمينان حاصل کرد که موهاي اهداشده صد درصد تميز ميشوند، برنامه هديهدادن کلاهگيس طبيعي به مردم هم از دستور کار خارج شده است.
اما خوشبختانه همه کساني که دنبال موي طبيعي هستند تحت شيميدرماني نيستند. آدمهايي که دوست دارند تندتند ظاهرشان را عوض کنند، ولي سرعت رشد موهايشان به اندازه دلخواهشان نيست، آدمهايي که ميخواهند موهاي رنگشده داشته باشند، اما موهايشان به اندازهاي نيست که بتوانند با خيال راحت آنها را به دست مشکار آرايشگاهها بسپارند، کساني که مهماني مهمي در پيش دارند و دوست دارند موهاي بلندشان را به ديگران نشان بدهند و بتوانند آنها را به شکل دلخواهتري آرايش کنند و حتي بازيگراني که قرار است نقش شخصيتي با موهاي بلند را بازي کنند و موهاي خودشان به اندازه کافي بلند نيست، مشتري اين موها هستند.
وقتي خريدار چيزي وجود داشته باشد، فروشندهاش هم بالاخره پيدا ميشود. بلند شدن مو به اندازهاي که بشود آن را فروخت، چند سالي زمان ميبرد و جاي تعجب ندارد که کسي که چندين سال از موهايش نگهداري کرده است وقتي ميخواهد ظاهرش را عوض کند، پيشنهاد فروش مو هم دريافت کند!
در بازار ميگويند موها هرچه درشتتر و بلندتر باشد، مشتري بيشتري دارد. با اينکه موهاي رنگشده را ميشود فروخت، اما موهاي رنگنشده و طبيعي، حتي اگر جوگندمي يا تماما سپيد باشد، راحتتر فروخته ميشود.
قيمتي که براي يک گيس بافته ميشود گرفت، بسته به اينکه در کدام منطقه شهر و به سراغ کدام آرايشگاه برويد فرق ميکند. در خيابان منوچهري تهران، بورس فروش لوازم آرايشي و آرايشگاهي، گيسي که براي فروش برده باشيد را اول سبک سنگين ميکنند، بعد با يک شانه بزرگ، شانهاش ميکنند تا فقط تارهاي هماندازه در گيس باقي بماند، بعد دو سر گيس را ميبندند و روي ترازو ميگذارند. هر «کيلو» موي سياه رنگنشده، دو و نيم ميليون تومان قيمت دارد.
اگر هنوز گيستان را نبريده باشيد، ميتوانيد در همان مغازهاي که خريدار موهايتان است کمي صبر کنيد تا آرايشگري از راه برسد و همان جا موهايتان را کوتاه کند. معمولا پول اين پيرايش را از فروشنده مو نميگيرند، اما آرايشگرهايي که در خيابان منوچهري کار ميکنند ميگويند کمتر پيش ميآيد که به خصوص دخترهاي جوان بعد از کوتاهکردن موهايشان خوشحال باشند!
آرايشگرها البته از همان حرفهاي هميشگي ميزنند که موها دو ماه ديگر دوباره بلند ميشود، اما سخت است کسي که نيممتر موي خودش را روي ميز آرايشگر ميبيند در حالي که پشت گردنش را تيغ انداختهاند و دستش پوست سرش را لمس ميکند هم به همين سادگي با قضيه برخورد کند!
از سانتي مانتاليسم که دور شويم، ماجرا هنوز ادامه دارد. اين روزها پيدا کردن کلاهگيس موي طبيعي کار سختي است، قيمتش زياد است، بيشترش وارداتي است و تازه آنقدرها هم مشتري ندارد. براي همين بيشتر موهايي که فروخته ميشوند مصرفي غير از درست کردن کلاهگيس دارند.
رشتههايشان بافته ميشوند يا همان طور باز به سر رشتهاي پارچهاي دوخته ميشوند که از آن براي «اکستنشين» يا اضافه کردن مو به سر استفاده ميشود. آرايشگرها ميگويند خاصيت اين طور مو اضافه کردن اين است که معمولا ديرتر خراب ميشود، به راحتي از شکل نميافتد و به راحتي هم باز نميشود، ميشود آن را برس کشيد، اتو کرد، رنگ کرد و مثل موي طبيعي شست و پچيد و حالت داد.
سواي اينکه آرايشگرها بايد اين موها را بخرند و رشته کنند و آماده نصب روي سر مشتري کنند، مشتريها هم بايد براي اين موها جداگانه پول بدهند. موهاي اضافه را به دو شکل ميشود خريد: موي شاخهاي يعني دستههاي کوچک مو که بين موها نصب ميشوند و بين ۱۰ تا بيست و پنج هزار تومان هستند و موهاي رشتهاي يعني رشتهاي که سرتاسر آن مو دوخته شده و بين موها قرار ميگيرد و گرانتر تمام ميشود.
معمولا مشتريها چند ماهي موهاي اضافهشده را روي سرشان نگه ميدارند. آنهايي که تنوعطلبتر هستند ممکن است زودتر از موهاي تازهشان خسته شوند، ولي عمر اين موهاي خريدهشده بسيار طولاني است. خيلي از مشتريها بعد از اينکه موهاي اضافهشده به سرشان را جدا ميکنند، آنها را براي دفعه بعد نگه ميدارند يا تميزش ميکنند و به کس ديگري ميدهند که بخواهد موي تازه به سرش اضافه کند و اين طوري چرخه چسباندن و جداکردن موهاي فروختهشده آغاز ميشود!
شنيدن اينکه ميشود موهاي طبيعي را فروخت، باعث شده هر کسي که ميخواهد موهايش را کوتاه کند اين احتمال را در نظر بگيرد که ميشود موها را به کسي رساند که بتواند استفادهاي از آن کند، در نتيجه يکي از پرتکرارترين آگهيهاي فروش لوازم شخصي آرايشي و بهداشتي در سايت «ديوار»، همين حراج گيس بافتههاست. علاوه بر اين، کساني که قبلا به سرشان مو اضافه کردهاند هم وقتي از گيس ديگران دلزده ميشوند يا ميخواهند مدل تازهاي به موهايشان بدهند، همان موهاي خريدهشده را ميگذارند براي فروش. به هر حال، هر چيزي که فروشندهاي داشته باشد، خريداري هم پيدا خواهد کرد.
مغازههايي در خيابان منوچهري هستند که موي طبيعي دختران را ميخرند، قيمتها از ١٠٠هزار تومان شروع و به بالاي ٥ ميليون تومان ميرسد يکي از خريداران موهاي طبيعي مي گويد: بعضي از مادران براي فروش موي دخترانشان به مغازه ما ميآيند و با پولش کتاب و دفتر ميخرند.
معلق در هوا ماندهاند. انگار کسي جانشان را در مشتي گرفته و به مجازات از سقف آويزان کرده. دستهدسته، شاخهشاخه يا از سقف آويزانند يا کنج ديوار، سير و پر نشستهاند به تماشا. به تماشاي کسي که بيايد دستي بر آنها بکشد، تکانشان دهد و شايد همينجا، در همان مغازه شلوغ، با چند اسکناس، سرنوشتشان به سرنوشت ديگري گره بخورد. شاخهشاخه، دستهدسته مو، با هر باز و بستهشدن در، در هم غوطه ميخورند، رنگ به رنگ. مشکي پرکلاغي، زيتوني، طلايي، شرابي و قهوهاي روشن و تيره با يک کش سياه، از هم جدا شدهاند. سقف، پشت همين دستههاي مو پنهان شده، دستههاي مو که هرکدام قصهاي دارند، قصه دختربچهها و زنان جوان، با موهاي بلند خرمايي و طلايي که به وقت رفتن، يا چشمانشان از اشکي که در آن جوش خورده، برق ميزند يا به خندهاي، کش آمده اما پس سر همهشان، قيچي، رد زخمش را جا گذاشته.
«اين را ميبينيد، يکميليون و ٥٠٠هزار تومان خريديم. آن يکي ارزانتر است، حدودا ٣٠٠، ٤٠٠هزار تومان. آن عقبي هم کوتاه است، حدود ١٠٠هزار تومان درميآيد.» موي يکميليون و ٥٠٠هزار توماني بلند است و خرمايي. دختر جواني که پشت ويترين ايستاده، ميگويد که صاحبش، دختري بلندقد بود و مو تا پايين کمرش ميآمد، بلند و صاف و خرمايي: «خيليها ميآيند براي فروش مو. نميشود گفت هر روز، اما کم نيستند فروشندگان مو.»
در مغازه باز و بسته ميشود و موها تکان ميخورند، انگار کسي آرامش کوتاهشان را به هم ريخته، نگاهها به سقف و ديوارها ميچرخد و «آيدا» دختر جوان پشت ويترين مغازه، دستهدسته موها را پايين ميآورد، براي مشتري.
موها را کجا کوتاه ميکنيد؟
همينجا.
فروشندگان مو همينجا ميآيند و موهايشان را کوتاه ميکنند؟
بله، ما در مغازه موهايشان را ميبينيم، اگر خوب بود و اندازه، قيمت ميدهيم، اگر سر قيمت به توافق رسيديم، همينجا قيچي ميزنيم.
چه مويي خوب است؟
مويي که حجمش زياد باشد و بلند. موخوره نداشته باشد و از رنگ آسيب نديده باشد. اين مو براي ما خوب است.
موها را چه ميکنيد؟
براي اکستنشن استفاده ميکنيم.
چوبش را هوا ميکند و به سقف ميرساند، قلاب روي چوب، به يکي از دستههاي مو، گير ميکند و پايين ميآيد، همان يکميليون و ٥٠٠هزار توماني است.
خودتان کوتاه ميکنيد؟
بله.
وقتي موهايشان را کوتاه ميکنيد، ناراحت نميشوند؟
نه خيلي، آنها با رضايت آمدهاند، اما بينشان هستند کساني که دلشان ميگيرد، ولي به هرحال پولش را ميگيرند.
قيمت چطور تعيين ميشود؟
براساس حجم و اندازه و سلامت مو.
قيمتها از ١٠٠، ٢٠٠هزار تومان شروع ميشود و به پنجميليون تومان هم ميرسد، گرانترين مويي که تابهحال در اين مغازه کنج يکي از پاساژهاي خيابان منوچهري تهران فروخته شده و هنوز به ياد مرد جوان مغازهدار مانده، ٥ميليون تومان بود: «اندازهاش يکمتر و ٣٠سانتيمتر بود، نزديک ٥٠٠گرم.» آيدا اما حرف براي گفتن زياد دارد.
اينها آدمهاي نيازمندي هستند؟
نه همهشان، اما بينشان نيازمند هم هست، خيليها ميگويند؛ چرا موهايمان را بريزيم سطل آشغال. اما خب بينشان کساني بودند که نياز مالي داشتند. مثلا هفته آخر شهريور، چند مشتري داشتيم که موي دخترشان را فروختند تا برايشان کيف و کتاب و دفتر براي مدرسه بخرند. دختر هم راضي بود، موهايش را فروخت تا فلان کيفي که ديده بود را بخرد يا مثلا بيمار سرطاني داشتيم که قرار بود شيميدرماني کند. آمد و موهايش را فروخت. بعضي از اين بيماران هم ميآيند تا از موي طبيعيشان، پوستيژ درست کنيم.
موها را قيچي ميکنند، بعد ضدعفوني و بعدش هم کراتينه، اگر هم لازم باشد رنگ ميکنند به سليقه مشتري: «موي کمتر از ٥٠سانت موي کوتاه است، بيشتر مشتريان دنبال موي طبيعي بلند و سالم هستند. ما هم همينها را ميخريم.» در باز و بسته ميشود و مشتري که دخترجواني است، مژه مصنوعي ميخواهد. ريسهاي دوهزار تومان، خارجياش، ٩هزار تومان.
اين موها را آرايشگاهها از شما ميخرند؟
يا آرايشگاهها يا خود کساني که ميخواهند اکستنشن کنند. همه دنبال موي طبيعي هستند. ما يوزر خام زياد داريم که موي رنگنشده ميخواهند.
آيدا رشته دانشگاهياش روانشناسي است و ١٠سالي ميشود در يک مرکز تخصصي اکستنشن کار ميکند و حالا دوهفته است به مغازهفروش عمده لوازم آرايشي و مو آمده و خودش از اين حجم مشتريان براي فروش مو، متعجب است: «تصور نميکردم فروش مو همچين بازاري دارد، اوايل براي خودم هم جالب بود.»
صاحب مغازه، مرد جواني است، سبزهرو با انبوهي مو روي سرش. آيدا ميگويد؛ فروشندگان مو، خيلي نيازمند نيستند و صاحب مغازه معتقد است که بيشتر آنها افرادي هستند که به پول فروش مو احتياج دارند. احتياج از نظر او معناي متفاوتي دارد: «بيشتر جوان هستند، بيست و سه، چهارسالشان است.»
آنها پخش عمده موي طبيعي دارند، درهمين مغازه براي خريد موي سالم و طبيعي تبليغ ميکنند. در کانالهاي تلگرامي و اينستاگرام: «مردم تازه فهميدهاند که اين کار خودش يک بيزينس است، ميدانند که ميتواند منبع درآمد باشد، مادرها بچههايشان را ميآورند، حتي بر سر قيمت چانه ميزنند تا قيمت را بالا ببريم. البته همه هم اينطور نيستند، کساني بودند که بعد از کوتاهکردن مو، با چشم گريان از مغازه بيرون رفتهاند. بعضي هم موهايشان را مغازه ما ميفروشند، ميروند مغازه کناري، با پولش لوازم آرايش ميخرند.» ميگويد؛ خريد موي طبيعي خيلي زياد شده، همه دنبال بيبي هير هستند، موي بچه. چون سالم است و طبيعي.
پس بايد اکستنشن مو هم زياد شده باشد؟
بله خيلي.
چرا؟ چه بلايي سر موي زنان ايراني آمده؟
باکيفيتترين مو، موي زنان ايراني است اما زنان ايراني موهايشان را خراب کردهاند بس که رنگ ميکنند، با اين رنگها مو خشک و ناسالم ميشود و حتي بلند هم نميشود.
قيمتها برايشان از ٥٠هزار تومان شروع ميشود و ميرود تا بالاي يکميليون تومان: «زير ٥٠سانت مو نميخريم.»
سن فروشنده براي شما مهم است؟
مهم است، هرچقدر سن پايينتر باشد، مو سالمتر است، از خانمهاي باردار هم تمايلي نداريم مو بخريم، چون از نظر هورموني، شرايط عادي ندارند و مو سخت رنگ باز ميکند.
چند مغازه آنطرفتر، پسر جوان ديگري که موهايش را به طرز عجيبي مدل داده، جلوي مغازه ايستاده و به مشتريان نگاه ميکند: «اينها همه موي طبيعي است، ايراني نيستندها. ايتاليايي است. ما موي ايراني نميخريم.
چرا؟
موخوره زياد دارد، زير شال و روسري موهايشان خشک شده. کسي هم زياد موهايشان را نميخرد.
مرد جوان ميگويد، قيمت موي ايراني با موي ايتاليايي فقط هزارتومان اختلاف دارد، هر دسته موي ايتاليايي براي اکستنشن ٧٠٠هزار تومان است و ايرانياش ٦٠٠هزار تومان: «موي ايتاليايي گارانتي هم دارد، ببريد خوشتان نيايد، رنگ باز نکرد، ميتوانيد برگردانيد، ١٠٠ شاخه رايگان بگيريد.» او ميگويد؛ بهترين مو، موي ازبکي است، از ازبکستان ميآيد: «ميگويند ازبکستان جادوگر زياد دارد، زنانش هم براي بازکردن طلسم و اينها، زياد موهايشان را کوتاه ميکنند.» آنها در اين مغازه مشتري مستقيم فروش مو دارند اما خودشان کوتاه نميکنند.
چرا دور بريزم، ميفروشمش
فروشندههاي مو کم نيستند، آنها را ميشود در همين مغازههاي فروش اکستنشن پيدا کرد و ردي از آنها هم در سايتهاي خريدوفروش اينترنتي است. آنجا که يخچال و ماشين و لوازم دستدوم آگهي کردهاند، گيسهاي بافتهشده مو را هم ميتوان پيدا کرد که با پيشنهاد قيمت يا با قيمتهاي توافقي، دنبال مشتري هستند. «ليلا»، يکي از همين آگهيدهندگان است. ٢٩سالش است و موي خود و خواهرش را آگهي کرده: «هر دو با هم يکميليون و ٥٠٠هزار تومان، يکيش مال خودم است ،ديگري مال خواهرم. گيسها حجمش زياد است، مال خودم ٣٠سانت، مال خواهرم ٦٠سانت. ١٥٠گرم ميشود. رنگش هم طبيعي است.» يکي از گيسها طلايي است و آن يکي خرمايي: «موهايم را پارسال کوتاه کردم، اصلا هم موخوره ندارد.» از وقتي موهايش را در يکي از همين سايتها آگهي کرده، چند نفري با او تماس گرفتهاند، اما قيمتها پايين است: «من خودم شينيون کار هستم، کار اکستنشن هم انجام ميدهم و از مشتريان ميخواهم براي اکستنشن موي طبيعي بياورند تا خوب رنگ باز کند، معمولا هم خودشان مو را از مغازهها ميخرند و برايمان ميآورند.» ليلا ميگويد؛ نياز مالي باعث نشده که موهايش را آگهي کند: «گفتم چرا موها را دور بريزم، بگذار بفروشمش.»
با پول فروش مو ميشود کاري کرد
مهتاب زن جوان ديگري است که براي فروش گيساش، قيمتي پيشنهاد نکرده، ميخواهد آن را با مشتري توافقي بفروشد: «دليل خاصي نداشتم براي فروش موهايم، چند وقت پيش کوتاهش کردم، حالا ميخواهم بفروشم که جلوي چشمم نباشد.» مهتاب البته فکر پولش را هم کرده: «به هرحال با پولش ميشود کاري کرد، نميدانم چند ميخرند، ٥٠٠، ٦٠٠. فقط به من گفتهاند نبرم مغازه. آنجا ارزان ميخرند.» ٥سال طول کشيد تا موهاي مهتاب ٢٠ ساله، ٦٥سانت شد و حالا با وزن ٣٠٠گرم، دنبال مشتري است: «حجم موهايم به اندازه دو تا اکستنشن است، حتي تا ٨٠٠هزار تومان هم ميارزد اما ببرم منوچهري شايد ٣٠٠هزار تومان از من بخرند.» ميگويد؛ هربار اکستنشن ١٥٠شاخه مو ميخواهد و موهايش تا ٣٠٠ شاخه جوابگوست. مهتاب هم در کار اکستنشن موست: «موهايم موخوره ندارد، رنگ هم نشده و بالاي ٥٠سانت است، بهترين مو براي اکستنشن.»
٥٠سانت را کمتر از ٥٠٠هزار تومان نميفروشم
مليکا همسن مهتاب است و موهاي مشکي پرکلاغياش را در يکي از همين سايتها آگهي کرده: «ديگر از موهايم خسته شده بودم، ميخواستم کوتاهش کنم. نميخواهم ببينمش.» موهاي مليکا هم ٥٠سانت است و با اينکه قيمت را توافقي اعلام کرده، اما ميگويد که کمتر از ٥٠٠هزار تومان نميفروشد: «چند سال موهايم را بلند کردم بعد رفتم آن را زدم، وقتي کوتاهش کردم، فهميدم ميشود آن را فروخت. يکي از دوستانم قبلا اين کار را کرده بود. من هم خواستم بفروشم. بعضيها را ميشناسم که هرچند سال يکبار موهايشان را کوتاه ميکنند تا بفروشند.»
بازار