برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. جذاب ترین ها
دخترونه زنونه

​​روستایی در هند که قطب «فوتبال زنان» شد

منبع
تابناک با تو
بروزرسانی
​​روستایی در هند که قطب «فوتبال زنان» شد
تابناک با تو/ روستاي کوچک «آلاخ‌پورا» در هند نزديک به دو هزار تن جمعيت دارد. روستايي در ايالت شمالي «هاريانا» که بدترين نسبت برابري جنسيتي در سراسر هند را دارد و تبعيض و امکانات نابرابر براي زن و مرد در آن‌جا بيداد مي‌کند. آلاخ‌پورا اما حالا به «برزيل کوچک» هند معروف است؛ با تيم فوتبال زنان شگفت‌انگيزي که تعجب و تحسين همه‌ي مردم هند را برانگيخته است. تيم فوتبال محلي و کوچک زنان که روز به روز پيشرفت کرد، پارسال توانست به ليگ حرفه‌اي فوتبال زنان هند بپيوندد و در کمال شگفتي درحال‌حاضر ۹ نفر از اعضاي تيم حرفه‌اي ايالت هاريانا از زنان جوان اين ايالت‌اند و ۶ نفر آن‌ها در تيم ملي فوتبال زنان هند بازي مي‌کنند. اما چطور شد که اين روستاي کوچک و سنتي به قطب پرورش زنان فوتباليست هند تبديل شد؟‌ شروع ماجرا، سماجت و اصرار و پشتکار خود دختران نوجوان بود. روستا يک تيم فوتبال پسرانه داشت و اين تيم فوتبال، يک مربي مرد داشتند. گوردان داس، در مدرسه معلم ورزش بود و بعد از ساعت تدريس، مربي تيم فوتبال پسران روستا بود. روزي چند دختر نوجوان سراغش رفتند و گفتند که آن‌ها هم دوست دارند فوتبال بازي کنند و فوتبال را درست ياد بگيرند. گوردان جواب نه داد و گفت که سنت روستا و تعصب خانواده‌ها چنين اجازه‌اي نمي‌دهد و او هم دنبال دردسر نمي‌گردد. دخترها اما عقب‌نشيني نکردند. هر روز عصر بعد از مدرسه سراغ داس مي‌رفتند و خواسته‌ي خود را محکم و محترم تکرار مي‌کردند. بعد چندين هفته، داس که خسته شده بود يک توپ فوتبال کهنه به دخترها داد تا بروند باهاش بازي کنند. فرداي آن روز ديد که دخترها پشت مدرسه مشغول بازي‌اند. هجده ماه تمام محل نمي‌گذاشت. اما مي‌ديد که هر روز عصر دخترها با همان توپ کهنه مي‌آيند، توپ مي‌زنند و خسته نمي‌شوند. از سماجت و پشتکار آن‌ها حيرت‌زده بود. روزي بعد ۱۸ماه بالاخره نزديک‌شان رفت و حيرت کرد که چقدر آن‌ها مسلط و بهتر از پسرها که دارند آموزش حرفه‌اي هم مي‌بينند، توپ مي‌زنند. بالاخره حاضر شد به دخترها آموزش دهد. خانواده‌هاي دخترها اول سرسخت مخالفت کردند. دخترها اما با همه توان محدود خود مقاومت مي‌کردند. مربي‌شان وقتي ديد که مقاومت زياد است، دست دو دختر خودش را گرفت و به تيم آورد. حربه او موثر بود، بعضي خانواده‌ها وقتي ديدند خود مربي هم دخترهايش را به وسط ميدان آورده، نرم‌تر شدند. داس دخترها و پسرها را گاه با هم آموزش مي‌داد و هر بار از نو متعجب مي‌شد که دخترها چقدر با پشتکار و جديت بيشتري بازي مي‌کنند. کم‌کم دخترهاي نوجوان و جوان ديگر يکي يکي سروکله‌شان در زمين تمرين پيدا مي‌شد و مي‌خواستند که آن‌ها هم در تيم بازي کنند. براي اولين دور مسابقات جدي، دخترها به مسابقات تيم‌هاي مدرسه در استان رفتند و در همان اولين دوره حضور، قهرمان شدند. بعد عازم مسابقات بين استاني مدارس شدند و باز هم با قدرت قهرمان شدند. براي اولين‌بار بود که نام روستاي «آلاخ‌پورا» در اخبار پخش مي‌شد و تحسين و تعجب برمي‌انگيخت. از اين‌جا به بعد بود که خانواده‌هاي روستا ديگر دست از مخالفت و سنگ اندازي برداشتند. همه اهالي روستا دست در دست هم دادند تا بودجه‌اي براي تيم دختران روستا دست‌وپا کنند که آن‌ها بتوانند با وسايل و لباس بهتر تمرين کنند و عازم مسابقات در نقاط ديگر کشور بشوند. روستاي آن‌ها براي اولين‌بار «افتخار آفرين» شده بود. داس مي‌گويد حالا ديگر بعدازظهر به در هر خانه‌اي در روستا برويد، دختري را در خانه نمي‌بينيد. همه در زمين تمرين جمع شدند تا فوتبال بازي کنند يا تمرين ديگر دختران را تماشا و تشويق کنند. دو تن از دختران تيم توانستند از دولت بورسيه ماهانه بگيرند و کم‌کم براي خانواده درآمدزا هم باشند. پدرهايي که ابتدا مخالف سرسخت بودند و گاه حتا وقتي مي‌فهميدند دخترشان براي فوتبال به زمين بازي رفته آن‌ها را کتک مي‌زدند، حالا به دختران جوان فوتباليست خود افتخار مي‌کنند و در مسابقات آن‌ها شرکت کرده و دخترها را تشويق مي‌کنند. سماجت، پشتکار و از پا ننشستن چند دختر دبيرستاني نوجوان، سرنوشت اين روستا را تغيير داد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره