نماد آخرین خبر

گزارشی درباره سرگرمی این روزهای دختران و زنان جوان

منبع
خبرآنلاين
بروزرسانی
گزارشی درباره سرگرمی این روزهای دختران و زنان جوان
خبرآنلاين/ چه کسي فکرش را مي کرد که يک موجود قهوه اي عجيب و غريب با چشمهاي بزرگ که روي صفحه ي تبلت يا گوشي آرام ايستاده و نگاهمان مي کند، يک روز برايمان جان بگيرد و رسيدگي به او بشود يکي از بزرگترين دغدغه ها و همه فکر و ذکرمان! زهرا مهاجري: وسط جلسه نشسته است و تند و تند از حرف هاي رييس نت برمي دارد تا چيزي از قلم نيفتد. يکهو صداي آشنايي از گوشي بلند مي شود که نشان مي دهد بچه از خواب بيدار شده. وقتي اين بچه از خواب بيدار مي شود خودش را کثيف کرده و طبيعتا گرسنه است. زمان در اينجا حياتي ست. بايد هر چه زودتر به «پو» برسي تا وضعش خراب تر از اين که هست نشود. کار را رها مي کند و دو سه دقيقه اي به رتق و فتق امور اين بچه ي مجازي مي پردازد و دوباره برمي گردد سرکار! «پو» (pou) يک بازي براي گوشي و تبلت با سيستم عامل هاي اندرويد و آي او اس و غيره است که طراحي و فرايند آساني دارد. وقتي اين بازي و بازي هاي مشابهش را نصب مي کني، با موجودي مواجه مي شوي که رنگش قهوه اي است و چشم هاي بزرگي دارد. روي صفحه ي گوشي ات ايستاده و با آن چشم هاي درشت نگاهت مي کند و منتظر است تا پدر و مادرش را پيدا کند. وقتي که مادر يا پدرش شدي، ديگر همه ي مسئوليتش بر گردن توست. بايد سر وقت به او غذا بدهي، سر وقت با او بازي کني، بخواباني اش، تميزش کني و ... وقتي هم که مرحله ات بالا رفت، با جمع آوري سکه مي تواني برايش خريد کني و توقعاتش را برآورده کني و خلاصه هر کاري که مي شود براي يک بچه انجام داد! شايد کسي نداند روزي که «پل سالامه» اين بازي ساده را طراحي کرد، چه مخاطبيني برايش در نظر گرفت و جامعه ي هدفش چه کساني بودند اما امروز مي بينيم که محبوبيت اين موجود کوچک و عجيب، مرز سني و جنسيتي را شکانده و هر کس با هر تحصيلات و سن و جنسيتي، يک بچه قهوه ايِ نيازمند به رسيدگي و توجه توي گوشي يا تبلتش دارد و در برابر او احساس مسئوليت مي کند. يک عاشقانه مثلا آرام! مي گويد: «من اگر اين ترم مشروط شدم تقصير پسرمه!» منظورش از «پسرم»، پو است. مي گويد که «پو» يش چاق و تپلي است که به تازگي برايش يک کت و شلوار خريده و يک سبيل کلفت! مي گويد :«مردي شده براي خودش!» در دنيايي که تکنولوژي بازي هاي رايانه اي هر روز پيشرفته تر و پيچيده تر مي شود و با قدرت هر چه تمام تر، محصولات را با گرافيک بالا و داستان هاي جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبين خود عرضه مي کند، گل کردن بازي هاي آرام و بي دغدغه، کمي عجيب و قابل تامل به نظر مي رسد. اين بازي ها با يک برنامه ريزي دقيق و استفاده از علوم روانشناسي و جامعه شناسي، روي احساسات فرد انگشت مي گذارند و از خاصيت وابستگي انسان به موجودات اطرافش استفاده مي کنند. خيلي آرام و ظريف وابسته ات مي کنند بطوريکه حتي اگر بخواهي هم ديگر نمي تواني ازشان دست بکشي. کارشناسان معتقند که بازي هاي رايانه اي در دنياي امروز نوعي رسانه نوين هستند. خاصيت رسانه اين است که مطلب، موضوع يا مفهومي را براي مخاطب تبيين کند. اين رسانه هاي نوين، علاوه بر تاثيرگذاري و فرستادن و دريافت پيام از سوي مخاطب، وظيفه ي بزرگ ديگري هم دارند. اين وظيفه، تلاش براي ماندگاري است. هر چه يک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بيشتري از آن خود کند، موفق تر است. اين بازي هاي آرامِ عاشقانه، که با تکيه بر احساسات و وابستگي انسانها به موجوداتي که دوستشان دارند طراحي و ساخته شده، به اين هدف دست يافته اند و چنان در لايه هاي زندگي فرد وارد شده اند، که بعد از مدتي خود فرد هم متعجب مي شود که چطور شد که موجود صفر و يکي بي جان، توانسته بخش عمده اي از احساسات يک انسان را به خودش معطوف کند. واقعي شدن «پو» و راه يافتن او به زندگي و احساساتمان نشان مي دهد که هدف گذاري و برنامه ريزي طراح و سازنده، بسيار دقيق و موفق بوده است. موارد زير، کامنت هاي مخاطبين اين بازي و ابراز احساسات آنها نسبت به اين موجود ناشناخته است: پوي من دختره! الان دوازده مرحله ست که دارمش و براش يه چيزايي خريده م. رنگش هم نارنجيه و البته خيلي شکمو! تحمل ندارم؛ پس کي بزرگ مي شه؟ بچه من 98 سالشه. داره مي ترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگي منو انداخته. من براي پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقيه فرق کنه. کي مي دونه پو چطوري مي تونه ازدواج کنه؟ دلم مي خواد بچه مو توي لباس دامادي ببينم! وقتي سير شده و مي خوام بهش غذا بدم و اون مي گه:«نه» دلم مي خواد بپرم توي تبلت بغلش کنم! من خودم يه پسر دارم براي همين پوي دختر انتخاب کردم. دخترا بابايي هستن آخه. پوي من هم خودشو برام لوس مي کنه و منم نازشو مي خرم. عکسش را مي گيرند و در فضاي مجازي منتشر مي کنند، هم و غمشان خريدن لباس و عينک و کلاه و ساير لوازم برايش است، تلاش مي کنند بزرگش کنند و بهترين چيزها را بدهند بخورد، به هم که مي رسند از سن و سال فرزندخوانده مجازيشان مي گويند و اتفاق هايي که برايش افتاده... اين ابراز احساسات نسبت به چيزي که جان و هويت ندارد و معلوم نيست از کجا پيدايش شده، واقعا عجيب به نظر مي رسد. خطر! «پو» در کمين شماست! کفرش درآمده! از دست همسرش حرص مي خورد که مرتب سرش توي گوشي است و دارد قربان صدقه ي «پو»ي نوجوانشان مي رود. همسرش هر اتفاقي که براي پو مي افتد و هر چيز جديدي که براي پو مي خرد را مي آيد با آب و تاب براي او تعريف مي کند و همه ي فکر و ذکرش شده بزرگ کردن اين فرزندخوانده! خودشان يک دختر پنج شش ساله دارند؛ با اين حال اين مادر جوان، دلش يک بچه ي کوچک ديگر هم خواسته و به هر دوي اين ها رسيدگي مي کند. مرد جوان مي گويد:«گاهي «پو» به دخترک خودمان ترجيح داده مي شود. وقتي «پو» چشمهايش دو دو مي زند، همسرم با احساس مسئوليت وصف ناپذيري مي دود و غذايش را مهيا مي کند و اگر پول در حسابش نباشد، آن قدر بازي مي کند تا پول گير بياورد و بتواند بچه ي صفر و يکي اش را سير کند و تا اين بچه آرام نگيرد و نخوابد، همسر هم آرام نمي گيرد. گاهي ساعت ها غرق شدن در مسائل «پو»ي کوچک، وقت رسيدگي به کارهاي ديگر را مي گيرد و حتي دلزدگي نسبت به کارهاي ديگر ايجاد مي کند.» اگر در قديم بيشتر نسبت به تاثير بازي هاي رايانه اي بر کودکان و نوجوانان نگران مي شديم، امروز اين خطر گسترده تر شده و ابعاد وسيعي پيدا کرده است.اگر در قديم برخي بازي هاي رايانه اي باعث رواج مفاهيم ضدمعنوي و خشونت مي شد، امروز بايد از بازي هاي آرامي که به ظاهر هيچ کدام از آسيب هاي بازي هاي اکشن و خشن را ندارند هم ترسيد. بازي هاي آرامي که فرد را (در هر گروه سني و تحصيلي و در هر جايگاه اجتماعي) تحت تاثير قرار مي دهد و از دنياي پيرامون خود جدا مي اندازد و خطرشان کمتر از بازي هاي خشونت آميز و تاثيرگذار اکشن نيست. رحيمي، کارشناس روانشناسي رد مورد تاثير اين گونه بازي ها در زندگي انسان مي گويد: «يکي از بزرگترين آسيب هاي اين بازي ها اين است که افراد گذشت زمان را به هيچ وجه احساس نمي‌کنند و وقتي به خود مي‌آيند که ساعت‌هاي زيادي از وقتشان صرف اين بازي‌ها شده‌است. علاوه بر آن طبق تحقيقات، افرادي که وابسته به اين بازي ها مي شوند، درونگرا شده و در جامعه منزوي مي شوند و رفته رفته در برقراري ارتباط اجتماعي کم تمايل و يا ناتوان مي گردند. اين روانشناس خطر خيالپردازي و دور شدن از دنياي حقيقي را مهم و غيرقابل انکار مي داند و مي گويد: «وقتي بچه ي مجازي اجز نيازهاي مادي توقعي از پدر و مادرش ندارد و با اندکي غذا و کمي بازي مي تواني راضي نگهش داري، ناخودآگاه اين تفکر و اين ذهنيت در زندگي عادي براي انسان نهادينه مي شود. تحملش در برابر خواسته هاي ديگر را از دست مي دهد و توجهي به نيازهاي معنوي اطرافيان علي الخصوص فرزند را از دست مي دهد.» رحيمي معتقد است پيشرفت تکنولوژي سبب دور شدن اعضاي خانواده از يکديگر مي‌شود. به طوري که هر يک از افرادخانواده به خاطر مشغول بودن به تماشاي تلويزيون يا درگير بودن با رايانه و اينترنت و بازي‌هاي رايانه‌اي، کمتر وقت مي‌کنند با يکديگر بنشينند و صحبت کنند و اين خود باعث سرد شدن روابط بين والدين و فرزندان شده‌است، به گونه‌اي که آنان کمتر حوصله يکديگر را دارند. به هر صورت شمشير دولبه ي تکنولوژي هر روز يک وجه و يک بعد از زندگي انسان را هدف قرار مي دهد و با رسوخ به تمامي ابعاد زندگي انسان، قدرتش را به رخ مي کشد. قدرتي که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جرياني قرار داده که نتيجه اي جز قدرتمندتر شدن اين رسانه هاي نوين ندارد. بايد مراقب باشيم چرا که «پو» همين موجود کوچک دوست داشتني با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمين ماست!