برنا/ افسردگي در نوجوانان شايعتر است و عوامل مختلفي را تحت تأثير قرار ميدهد.
نوجواني دوره انتقالي بين کودکي و بزرگسالي است که اگر به خوبي شناخته نشود يک دوره دشوار هم براي خود فرد و هم براي خانواده است. نوجوانان، بين کودکي و بزرگسالي به دام افتاده و تجربههاي شديد، تغييرات احساسي، جسمي و اجتماعي را تجربه ميکنند.
نوجواني دورهاي است که احساساتي مانند اضطراب، ترس، عدم اطمينان را ميتوان به عنوان يک دوره گذار تجربه کرد. با اين حال، در برخي موارد، غم، اندوه، تنهايي، اضطراب و ناتواني در مديريت احساسات آنها در برميگيرد و زندگي روزانه، ارتباط با خانواده و رابطه با دوستان و اطرافيان را تحت تأثير قرار دهد.
امروزه مهمترين، بهترين و سالمترين واحدي که در جامعه ما وجود دارد خانواده است، عنصري که در صورت صحت و سلامت کامل ميتواند افراد متخصص، سالم و مفيد به جامعه عرضه کند، بنابراين بسياري از ريشههاي کودکي، نوجواني، جواني، بزرگسالي و پيري در خانواده قرار دارد و براي اينکه هر دوره رشدي به خوبي سپري شود بايد آنها ريشه و پايه خوبي داشته باشند.
اسماعيل مردانيزاده روانشناس باليني در چهارمحال و بختياري در گفت و گو با خبرنگار ايسنا، اظهار کرد: عوامل متعددي همچون استعداد ژنتيکي، عوامل بيولوژيکي، بيماريهاي جسمي، عوامل محيطي همچون مصرف مواد مخدر و انواع روانگردانها، رويدادهاي زندگي و عوامل استرسزا، درگيريهاي خانوادگي، طلاق، عدم حمايت عاطفي و احتياج شديد به محبت ديگران، خشمهاي سرکوب شده و … در دوران نوجواني ميتواند در ايجاد افسردگي نقش داشته باشد.
وي افزود: براساس مطالعات کمي و پژوهشهاي انجام شده دو درصد از فرزندان زير ۱۰ سال افسردگي را تجربه ميکنند، اين در حالي است که در افراد ۱۰ تا ۱۴ سال پنج تا هشت درصد و در برخي از شرايط تا ۲۰ درصد نيز گزارش شده است که معمولاً ۷۰ درصد اين افراد درمان مناسبي را دريافت نميکنند، زيرا نوجوانان برخلاف کودکان و بزرگسالان به جاي گوشهگيري، از خود رفتارهاي پرخاشگرانه نشان ميدهند.
مرداني تاکيد کرد: افسردگي پيش از بلوغ در پسران بيشتر بوده ولي افسردگي دوران بلوغ و نوجواني در دختران دو برابر پسران شايع است.
اين روانشناس باليني با اشاره به اينکه ميان افسردگي و اعتياد رابطه دو طرفه وجود دارد، تصريح کرد: از ميان تمام اختلافات دروني، افسردگي بيشترين رابطه را با اعتياد دارد به طوري که در ميان مبتلايان به سو مصرف مواد مخدر افسردگي بسيار شايع است.
وي گفت: نوجوانان افسرده ممکن است از مواد مخدر و الکلي براي خود درماني و تسکين و کاهش علائم افسردگي استفاده کنند که متأسفانه اين امر همراه با اختلال افسردگي، وضعيت را وخيمتر و درمان را سختتر ميکند.
مرداني تاکيد کرد: ارتباطات سالم و واقعي، فراهم کردن محيط آرام و عاري از تنش، بها دادن به علايق و سرگرميها، تغذيه سالم و خواب کافي، گردش در طبيعت، پيادهروي نيم ساعته و يادگيري مهارتهاي زندگي ميتواند در کنترل و مقابله با افسردگي تأثيرگذار باشد.
وي پوچي و نا اميدي، احساس گناه و بي ارزشي، شرمساري و گوشهگيري، دوري از دوستان و خانواده، بي قراري و اضطراب، خستگي و کاهش انرژي، کاهش تمرکز، عصبانيت و پرخاشگري، بي حوصلگي، افت تحصيلي، گريز از انجام فعاليتهاي روزمره، بي انگيزه بودن و بي علاقگي، گريههاي مداوم و … را از علائم افسردگي در ميان نوجوانان برشمرد.
اين روانشناس باليني با بيان اينکه خانواده نقش مهمي در روح و روان نوجوان دارد، بيان کرد: خانواده با عملکرد صحيح در زمينههاي مختلف فرهنگي، تربيتي، اجتماعي و آگاهي و شناخت از چالشهاي دوران نوجواني و هويت نوجوان ميتواند نقش بسزايي در جلوگيري از بروز افسردگي داشته باشد.
وي خاطرنشان کرد: خانواده با محبت کردن به نوجوان، عدم قضاوت و داوري، تشويق فرزند و دادن اعتماد به نفس، سوق دادن به سمت علايق و سرگرميهاي سالم، دادن آزادي عمل به نوجوان در کنار کنترل صحيح و برخورداري از شيوه فرزندپروري متعادل ميتواند با ايفاي نقش خود، از بروز افسردگي يا تشديد آن جلوگيري کند.
بازار