برترين ها/ در يک زندگي مشترک، دير يا زود زمانها و موقعيتهايي خواهند بود که خانمتان عصباني شود. شما به عنوان يک شوهر، نزديکترين فرد به همسرتان هستيد و حتما دوست داريد هميشه او را شاد ببينيد. اما وقتي که موقعيتي از کنترل خارج ميشود، کنار آمدن با آن بسيار دشوار است.
معمولا زمانهايي کنترل اوضاع از دستتان خارج ميشود که اختلاف از تفاوتي جزئي ميان عقايد شروع ميشود يا سوء تفاهمي پيش ميآيد. اين اختلافها با کمي صبر و حوصله، ارتباط باز و موثر و کمي گذشت نسبت به هم قابل حل هستند. بهترين کاري که ميتوانيد بکنيد اين است که راهي پيدا کنيد تا اين موقعيت سخت، هوشمندانه و مدبرانه بدون درگيري و فرسودگي برطرف شود.
فرض کنيد، خانم شما با همسايهتان درگير شده و آنقدر خشمگين و عصباني است که به محض ورودتان به خانه، سر شما داد ميزند. چه بايد بکنيد؟ آيا شما هم بايد متقابلا عصباني شويد؟
وقتي چنين اتفاقي ميافتد شما بايد تحمل کنيد و سعي کنيد همسرتان را آرام کنيد. شما نميدانيد چه کسي يا چه چيزي همسرتان را عصباني کرده است، اما به هر حال شما يک مرد هستيد، پس از قدرت خود براي فرونشاندن خشم و تنش استفاده کنيد. اگر همسرتان شروع به مشاجره با شما کرد، فقط سعي کنيد او را آرام کنيد.
از قديم گفتهاند: «اگر خانم ِ خانه شاد نباشد، هيچکس ديگر در خانه شاد نخواهد بود»، پس به خاطر خودتان و بچهها هم که شده بايد بلد باشيد چگونه شرايط را مديريت کنيد. تحقيقات و پژوهشها نيز اين گفته را تائيد ميکنند. يک خانم عصباني معمولا از موضوعاتي مربوط به قدرت و تسلط، بيعدالتي و مسئوليتهاي جورواجور ناراضي و شاکي است، اما در ظاهر شايد به نظر شما اين طور برسد که از هيچ و پوچ عصباني ميشود.
اين باور در ميان بيشتر افراد و فرهنگها وجود دارد که مردها بيشتر از زنها عصباني ميشوند، اما واقعا اينطور نيست، يا حداقل به اين سادگيها نيست! پژوهشي در دانشگاه ماساچوست نشان ميدهد مرد و زن از جهت تعداد دفعات عصباني شدن تفاوتي با هم ندارند.
مديريت خشم
تفاوت خشم زن و مرد در مديريت خشمشان است. طبق يافتهها، منبع خشم زنها عموما سه چيز است: عدم مسئوليت پذيري ديگران، بيانصافي و بيعدالتي و ناتواني. هر چند مردها و زنها از نظر تعداد دفعات عصباني شدن با هم يکساناند، اما خشم و عصبانيت خود را متفاوت بروز ميدهند و ضمنا احساس دريافتشان از خشم نيز با هم تفاوت دارد.
چرا خانم من عصباني است؟!
به گفتهي محققان، زنها بيشتر از مردها عصباني «ميمانند» و بيشتر احتمال دارد خشم و دلخوري را درون خود نگه دارند. از همه مهمتر، زنها خيلي بيشتر ممکن است حالت تهاجمي غير مستقيم به خود بگيرند. يعني وقتي که خشم و نارضايتي يک زن تا اعماق وجودش نفوذ ميکند، خيلي بيشتر ممکن است که در ظاهر سکوت کند و کينه به دل بگيرد. خانمها انگار طبق يک قانون نانوشته نسبت به حالت تهاجمي و مستقيمِ خشم احساس خوبي ندارند و مستقيما حمله نميکنند، بنابراين در مراحل اوليهي ناراحتيها و دلخوريهاي زندگي زناشويي، نقد و سرزنش، شيوهاي از ابراز خشم براي زنها ميشود. پنهان کردن خشم و عدم ابراز آن به صورت مستقيم باعث ميشود بيشتر مردها احساس گيجي و آشفتگي کرده و حس کنند نميتوانند علت ناراحتي همسر خود را پيدا کنند.
يک زن وقتي که رفتارهاي غيرمسئولانه يا غير متعهدانهي همسرش را ميبيند، احساس ميکند به طور ناعادلانهاي، تسلط و نفوذي روي او ندارد و از طرفي نيز احساس ميکند براي رسيدن به نتيجهي دلخواهش ناتوان است. رد پاي تفاوتهاي جنسيتي، چه بخواهيم و چه نخواهيم، در اختلافهاي زناشويي نيز وجود دارند و تاثير بزرگي بر ميزان رضايت از زندگي مشترک ميگذارند.
خشم زنها، جنگهاي زناشويي و افسردگي
الگوي رو به زوال رفتن يک رابطهي زناشويي، قابل پيش بيني است: شروع افسردگي (که شايع نيز ميباشد) ميتواند تحريک پذيري و مشکلات زناشويي را تشديد کند و تشديد اين مشکلات هم ميتواند افسردگي را بد و بدتر کند و اين سيکل معيوب همچنان ادامه دارد. زوجهايي که اغلب با هم اختلاف و بگومگو دارند، نسبت به زوجهايي که تنش زيادي ميانشان وجود ندارد، ۱۰ تا ۲۵ برابر بيشتر ممکن است دچار افسردگي شوند.
زني که احساس کند پشتيبان و حامي ندارد بسيار مستعد افسردگي خواهد شد. خانمها معمولا بيشتر تمايل دارند در مورد دلخوريها و اختلافهايشان با همسرشان گفتگو کنند و مشکلي با کمي جروبحث ندارند، اما مردها معمولا چنين اتفاقهايي را به صورت مشکلاتي بزرگ ميبينند و گفتگوي همسر خود را «نقد و سرزنش» تلقي ميکنند و موضع دفاعي به خود ميگيرند. مردها اغلب مهارت قابل توجهي در مديريت کردن بحثهاي معمولي ندارند و تدافعي عمل کرده و در بحث در مورد اختلاف نظرها، معمولا کارشکني ميکنند.
آيا خانمتان واقعا از دست شما عصباني است؟
شايد شما اينطور برداشت ميکنيد، چون نميتوانيد زبان بدنش را بفهميد!
يکي از يافتههاي جالب پژوهشها در زمينهي خشم خانمها اين است که وقتي که يک خانم مشکلش را با همسرش مطرح ميکند، در ۴۰ درصد مواقع همسر او حتي کاملا نميفهمد خانمش در مورد چه چيزي حرف ميزند! اين مسئله تا حدودي ميتواند به اين خاطر باشد که مردها فورا حالت تدافعي به خود ميگيرند. ضمنا مردها توانايي نه چندان کاملي در خواندن حالات چهره و زبان بدن همسرشان، مخصوصا در زمان خشم و ناراحتي دارند.
جالب است بدانيد مردها اگر در همين شرايط مشابه با مردهاي ديگر قرار بگيرند، چنين ضعفي ندارند، يعني خيلي راحتتر ميتوانند زبان بدن و حالات چهرهي همجنسهاي خود را در بحثها و بگومگوها بخوانند! البته اين موضوعي است که هنوز پيچيدگيهاي زيادي داشته و قرار است مطالعات گستردهتري در اين زمينه در آينده صورت بگيرد؛ و نکتهي ديگر اينکه، زنها در آرام کردن خودشان نسبت به مردها خيلي بهتر عمل ميکنند.
چه کنيد اگر همسرتان هميشه از دست شما عصباني است؟
گوش کردن به انتقاد هميشه سخت است، و تحقيقات نيز همين را نشان ميدهد. سخت است چيزي را تحمل کنيد که حملهاي «بيرحمانه» از جانب همسرتان به نظر ميآيد، و انگار تحمل و سکوت کردن هم کافي نيست. شما بايد بدانيد اعتراض موثر چيست و بتوانيد در لحظاتي که هر دوي شما آرامتريد، با گفتگويي صميميانه و منصفانه در مورد چيزي که به آن اعتراض داريد حرف بزنيد.
هر چند کار اصلي شما اين است که وقتي تنش و مشاجره بالا ميگيرد، خونسردي خود را حفظ کنيد و آرام باشيد، اما وقتي اوضاع آرام شد و به شرايط نرمال برگشت، وظيفهي شما اين است که به طور فعال، مسئله را مطرح کنيد. عصباني نشويد يا موضع دفاعي نگيريد، ضمنا قولهاي الکي هم ندهيد. با پرسيدن سوال، گفتگويتان را پيش ببريد و خوب گوش کردن را فراموش نکنيد.
خيلي مهم است که به خاطر داشته باشيد اگر خانم شما با شما بحث ميکند دليلش اين است که براي او مهم هستيد. اگر تسليم شود و سکوت کند، از شما فاصله خواهد گرفت و براي او بياهميت خواهيد شد. متاسفانه خيلي از مردها به اشتباه، سکوت همسر خود را «رضايت و عدم دلخوري» او تلقي ميکنند و طبيعتا دچار مشکلات بعدي ميشوند.
چه کنيد وقتي همسرتان آشفته و عصباني است؟
پيش از اينکه واکنش نشان دهيد، ۵ تا ۱۰ ثانيه مکث کنيد، اما تا جايي که ممکن است تماس چشميتان را حفظ نماييد. از اين زاويه به همسرتان نگاه کنيد که سعي دارد از مرحلهاي عبور کند، نه اينکه سعي دارد شما را سرکوب يا سرزنش کند.
شما بايد بفهميد ناراحتي او از چيست. آيا احساس ناتواني ميکند؟ آيا او فکر ميکند شما مسئوليت پذير نيستيد؟ آيا مورد بيانصافي يا اجحافي قرار گرفته است؟ يادتان باشد يک چيز است که زنها بيشتر از هر چيز ديگري از مرد زندگيشان انتظار دارند و آن، صداقت و روراستي است.
از او رو برنگردانيد، کنارش باشيد و اين سوالها را از او بپرسيد: «در حال حاضر دوست داري چه کار کني؟»، «با من حرف بزن، من سراپا گوشم»، «الان دوست داري چه کار برايت بکنم؟»، «چه چيزي بيشتر تو را ناراحت کرده؟».
زمانهايي وجود دارد که خانمتان ناراحت و بيقرار است. شايد از دست شما دلخور باشد، شايد هم علت دلخوري او چيز يا کَس ديگري باشد که ربطي به شما ندارد. اگر شما احساسات همسرتان را نشناسيد، با دست کم گرفتن ناراحتي او يا با فورا راه حل ارا ئه دادن، حتي ممکن است او را ناراحتتر و عصبانيتر هم بکنيد.
چه نبايد بگوييد!
چند نمونه از حرفهايي که نبايد بزنيد:
«مسئلهي بزرگي نيست»
البته که براي همسر شما مسئلهي بزرگي است. احساسات و افکار همسرتان در مورد مسئلهاي که پيش آمده، مهماند.
«من ميتوانم مشکل تو را حل کنم»
شما تصور ميکنيد راه حل مشکل همسرتان را ميدانيد، در صورتي که خانم شما فقط ميخواهد او را درک کرده و تسلياش بدهيد.
«امروز براي من خيلي بدتر از روزي بوده که تو پشت سر گذاشتهاي»
اين بازي نابرابر، بُردني نيست. واردش نشويد!
«حالا هر چه که بوده تمام شده»
اگر قصد داريد با اين حرف، حساسيت همسرتان را کاهش دهيد خوب است بدانيد نه تنها چنين نتيجهاي نميگيريد بلکه او را نارحتتر از قبل هم ميکنيد.
چيزي نگفتن يا ترک کردن اتاق بدون اينکه اعلام کنيد به کمي وقفه نياز داريد يا ميخواهيد چند دقيقه تنها باشيد، وقتي که همسرتان دلخور و بيقرار است، اصلا کار خوبي نيست.
«تو منطقي نيستي»
شايد همسر شما نگاه متفاوتي به موقعيت پيش آمده داشته باشد، اما به اين معني نيست که نگرانيهاي همسرتان بيارزشاند يا او نياز دارد کمي از جانب شما نصيحت شود.
چند نکتهي ديگر براي آرام کردن همسرتان
نشان دهيد و به زبان بياوريد که ميدانيد همسرتان ناراحت است. عصبانيت و اندوه او را ناديده نگيريد و مسخره نکنيد.
متوجه زبان بدن او باشيد، «شنيدن» خيلي فراتر از «گوش دادن» است. حواستان به ارتباط غير کلامي همسرتان باشد تا بهتر او را درک کنيد.
چشمانتان را به علامت کلافهگي يا بيتوجهي به بالا نچرخانيد، اين کار شما تنش ميانتان را بدتر خواهد کرد.
اگر نياز داريد کمي فکر کنيد يا تنها باشيد، قبل از اينکه اتاق را ترک کنيد به همسرتان بگوييد که به کمي زمان و فاصله نياز داريد و چند دقيقه تنها گذاشتن او به اين معني نيست که نميخواهيد کنارش باشيد.
احساسات و هيجانات همسرتان را بپذيريد. شايد نحوهي واکنش نشان دادن همسرتان را نپسنديد، اما بايد به احساسات او احترام بگذاريد و همدليتان را نشان بدهيد.
ميتوانيد مطرح کردن افکار و نظرات خود را به زمان ديگري موکول کنيد، اما در به اشتراک گذاشتن احساس و عقيدهتان تاخير هم نداشته باشيد.
از کلمات و عبارتهاي دوستانه و عاشقانه استفاده کنيد، پيچيدهاش نکنيد، فقط بگوييد! شايد گفتن ِ «دوستت دارم» در اين زمان به نظرتان بيفايده يا مسخره باشد، اما مطمئن باشيد اثرش را ميبينيد.
برچسب نزنيد، هيچ تصميمي نگيريد و براي گرفتن نتيجه هم عجله نکنيد.
بازار