ايرنا/ با افزايش خانوادههاي تکفرزندي و بالا رفتن سطح انتظارات و کمالگرايي والدين، کودکان از فرصت کافي براي بازي و تعامل برخوردار نيستند؛ وضعيتي که خود مي تواند تبعاتي نظير وسواس، اضطراب، افسردگي، تشويش و اختلالات مربوط به فوبيا را در سنين بعدي نمايان سازد.
سر و کله اپيدمي تک فرزندي در خانواده هاي ما از جايي پيدا شد که گمان کرديم با داشتن فقط يک کودک هم خودمان به عنوان والد سود مي کنيم و مي توانيم به موفقيت هاي تحصيلي و شغلي برسيم و هم فرزند يکي يک دانه مان مزه زندگي را مي فهمد. غافل از اينکه تک فرزندي معايبي دارد که به طور جدي مي تواند مزاياي آن را تحت تأثير قرار بدهد. براي مثال افزايش حساسيت خانواده ها و سطح انتظارات آنها از کودک و ايجاد محدوديت هاي مشخص براي وي ممکن است زمينه هاي رشد شخصيتي اش را در آينده تحت تاثير قرار دهد و او را با انواع اختلالات روحي و رواني رو به رو کند. برخي مي گويند يکي از نتايج اين وضعيت بهره مند نشدن کودکان از مقتضيات دوران طفوليت است؛ مساله اي که خود مي تواند منشا آسيب هايي در فرد باشد.
با توجه به اهميت اين با «حميد فرزادي» روانشناس باليني به گفت و گو نشستيم.
نسبت تک فرزندي و طفوليت متعارف
فرزادي در خصوص اهميت کودکي کردن کودکان گفت: بر اساس تئوري هاي روان شناختي و حتي توصيه هاي علماي مذهبي، دوران کودکي جزو حساس ترين دوره هاي رشد محسوب مي شود؛ به اين خاطر که زيربناي شخصيت سالم يا يک شخصيت بيمارگونه در سنين کودکي پايه گذاري مي شود. بنابراين ما به اصطلاح در ارزيابي سلامت روان و مسائل مرتبط با سلامت روان، اهميت و توجه خاصي به دوران کودکي و رشد وي قائل مي شويم.
مسلما بررسي شرايط روحي، رواني و امنيت کودک در سال هاي اوليه رشد نقش بسيار مهمي در مراحل بعدي سلامت روان دارد. يعني مي دانيم کساني که در دوران نوجواني و جواني به احتمال زياد دچار اضطراب، تشويش، افسردگي، وسواس و يا اختلالات مرتبط با فوبيا مي شوند، کساني هستند که دوران کوکي خود را تحت شرايط رواني خاصي گذارنده اند که نرمال و متعادل نبوده است.
نرمال و متعادل بودن به اين مفهوم است که ما بايد در آموزه هاي کودکانمان از افراط و تفريط جلوگيري کنيم. مسلما با افزايش خانواده هاي تک فرزندي و بالا رفتن سطح آموزش در جامعه، خانواده ها نيز تمايل به کمال گرايي پيدا کرده اند؛ به اين معنا که از کودکانشان انتظار دارند از سنين بسيار پايين آموزش ها و مهارت هاي بسيار متنوعي را دريافت کنند که اين امر به اصطلاح مي تواند نوعي افراط در ارائه آموزش ها به کودکان باشد و شرايط رواني آنها را ناامن کند.
بنابراين شکل گيري يک وابستگي ناايمن و شکل گيري يک روابط عاطفي پايدار با والدين در ۵ سال اوليه زندگي نقش بسيار اساسي در سلامت رواني فرد در سال هاي بعدي دارد.
پيامدها کودکي نکردن کودکان
فرزادي در خصوص مضرات و پيامدهاي کودکي نکردن کودکان گفت: اضطراب، شيوع مشکلات عاطفي و رواني در سنين بعدي که به صورت وسواس، فوبيا، اضطراب و افسردگي خودش را نشان مي دهد از جمله مضرات و پيامدهاي کودکي نکردن کودکان است.
فرزادي در خصوص اهميت بازي هاي دوران کودکي گفت: بازي هاي دوران کودکي عموما بايستي در يک فضاي متعامل با کودکان همسن و سال اتفاق بيافتد. اين امر تاثير بسياري زيادي در فرايند اجتماعي شدن کودک دارد. ما بايد مراقب باشيم که آموزش ها و به عبارتي کلاس هايي که براي کودکان در سنين پايين گذاشته مي شود ممکن است مقداري بر اطلاعات و آگاهي هاي فرد اضافه کند ولي به همان ميزان مي تواند از مهارت هاي اجتماعي و مهارت هاي ارتباطي آنها کم کند. يعني در عرصه هايي با کساني مواجه مي شويم که نمرات خوب تحصيلي دارند ولي از نظر اجتماعي و از نظر مهارت هاي بين فردي و مهارت هايي نظير تاب آوري در کمترين سطح توانمندي هستند و آسيب پذيري هاي بسيار زيادي را ممکن است تجربه کنند. بنابراين نوع کودکي کردن کودکان و ارتباط آنها با کودکان همسن خود در بازي هايي که بسيار ضروري است مي تواند تامين کننده آموزش هاي تاب آوري مهارت هاي ارتباط و مهارت هاي اجتماعي باشد.
به همين خاطر به بسياري از خانواده هاي تک فرزند توصيه مي کنيم که حتما فرزند خود را در ارتباط با فرزندان ديگر قرار دهند و اگر امکان چنين امري نيست از مهد کودک ها و يا مراکزي استفاده کنند که کودکان مي توانند با کودکان همسن خود و از جنس دختر و پسر تعامل برقرار کنند تا از جهات رشد رواني و جنسي سازگاري لازم را براي انطباق در سال هاي بعد پيدا کنند. يعني ما مي دانيم کودکاني که بصورت ايزوله بزرگ مي شوند در سال هاي بعد احتمال آسيب در روابط زناشويي و ناسازگاري در روابط آنها بسيار زياد مي شود و مي تواند توجيه کننده علل طلاق و بحران هاي ديگر شود.
فرزادي توصيه کرد: ابتدا خانواده در ارائه آموزش به فرزندانشان نبايد عجله کنند. دوم خانواده ها بايد سعي کنند روابط عاطفي، کلامي، لفظي و لمسي شان با کودک را ارتقا دهند. حتما فرزندانشان را در ارتباط با گروه همسن خود قرار دهند و اگر دور و بر خود فرزندي ندارند و يا با خانواده هاي ديگر ارتباطي ندارند حتما از مراکزي که کودکان همسن و سال آنها وجود دارد، استفاده کنند يا حتما از پارک ها و جاهايي که احتمال وجود داشتن کودکان همسن براي فرزندانشان وجود دارد، استفاده کنند تا از اين طريق فضاي تعامل بين کودکان فراهم شود.
اين روان شناس باليني در پايان گفت مسلما ما خانواده هاي تک فرزندي را توصيه نمي کنيم چرا که بودن خواهر و يا برادر در ساختار خانواده مي تواند به رشد رواني افراد و خصوصا کودکان کمک کند.
بازار