برترين ها/ اين باور اشتباه وجود دارد که مردها به راحتي با طلاق و جدايي کنار ميآيند يا حداقل، بهتر از زنان هستند. اما واقعيت اين است که مردها نيز مراحل احساسي خاص خود را در جدايي دارند و اين طور نيست که صبح روز بعد از طلاق، شاد و خوشحال از جايشان بلند شوند و به زندگي عادي خود بپردازند.
طلاق براي مردان نيز پروسهاي پُر از چالش و بحران است. اين باور اشتباه از آنجا ناشي ميشود که مردها بهتر از زنها قادر به کنترل احساسات خود هستند و آنقدر هوسبازاند که نميتوانند با يک شريک جنسي مدت زيادي بمانند!واقعيت اين است که بيشتر مردان طي طلاق، همان مراحل هيجاني و عاطفي را طي ميکنند که زنان تجربه ميکنند.
مرحلهي پيش از طلاق
تقريبا هرگز نشنيدهايم که يک زوج شاد و راضي از هم جدا شوند. پيش از طلاق، مراحلي از جدايي غيررسمي هم براي زن و هم براي مرد وجود دارد؛ جنگ و دعواهاي زياد، شايد مدتي دور از هم زندگي کردن، ناديده گرفتن هم و بياحترامي کردن به هم و .... در مواردي حتي يکي از طرفين با وجود اينکه هنوز طلاقي روي نداده است به دنبال پارتنري جديد ميگردد.
در اين مدت زمان پُر از تلاطم، خيلي از مردها به اعتياد روي ميآورند تا مثلا مشکلات را بهتر تحمل کنند، اما واضح است که همه چيز را بدتر خواهند کرد.
هم زن و هم مرد طي اين مرحله در معرض خيانت به همسر هستند. به محض اينکه برگهي طلاق امضا ميشود، سفري پُر از چالش نيز شروع خواهد شد. با همراه باشيد تا ببينيم مراحل احساسي طلاق براي مردان چگونه است.
مرحلهي انکار
مطالعات نشان ميدهند احتمال اينکه زن، شروع کنندهي اقدام به طلاق باشد بيشتر است. بيشتر مردهايي که در يک رابطه سمي به سر ميبرند، معمولا از مکانيسم دفاعي «گريزگرايي» يا انکار استفاده ميکنند تا اينکه واقعا فرار کنند.
براي همين به سختي ميتوان با يک مرد در مورد ازدواج ناموفقاش حرف زد. وقتي که طلاق واقعا و به طور رسمي صورت ميگيرد، دنياي يک مرد واژگون شده و احتمال اينکه سراغ ساير مکانيسمهاي دفاعي مانند اعتياد برود زياد است. شوکي که واقعيت به مردها وارد ميکند باعث ميشود آن واقعيت را به شدت انکار کنند.
مراحل احساسي طلاق براي مردان
برخي از کارشناسان، درد و اندوه را اولين مرحلهي احساسي طلاق براي يک مرد ميدانند. واکنش نسبت به اندوه جدايي ميتواند به صورت ناديده گرفتن مسئله، کاملا در سکوت فرو رفتن، عصبي و پرخاشگر شدن و ... بروز کند.
طي مرحلهي اندوه و نااميدي، انواع و اقسام افکار منفي به ذهن هجوم ميآورند. مردان در مرحلهي اندوه پس از جدايي، عصبي و زود رنج ميشوند، با دوستان و خانواده و حتي اشياء به تندي رفتار ميکنند. برخي از مردان نيز ذليل و ناتوان شده و براي بخشيده شدن التماس ميکنند.
به همين دليل، نميتوان پيش بيني کرد يک مرد بعد از طلاق چه واکنشي نشان خواهد داد. درد جدايي براي مردان بستگي به ميزان دلبستگي و وابستگيشان به همسر، بچهها و ميزان غرور از دست رفتهشان دارد.
اگر رابطهاي به اين مرحله برسد که مرد بابت اشتباهات خود شديدا پشيمان باشد و التماس و عذرخواهي کند، ممکن است زن او را ببخشد و به زندگي برگردند. اما اگر اين اتفاق به دفعات تکرار شود بيشتر خانمها اين کار را نميکنند و زندگي مشترک براي هميشه به پايان خواهد رسيد.
افسردگي و تنهايي
اين مرحله، بدترين مرحله بعد از جدايي براي مردان است. بعد از روي دادن طلاق، مرد ميماند و دنياي خودش. او فرصت زيادي دارد تا در مورد آنچه گذشته فکر کند. مخصوصا اگر فرزندانش را واقعا دوست داشته باشد و سرپرسي آنها را از دست داده باشد.
در اين مرحله معمولا مرد، وارد سبک زندگي ناسالمي ميشود که اگر بتواند غرور و عزت نفس خود را بازگرداند ميتواند زندگي بهتري هم داشته باشد، اما در غير اينصورت، دوراني از آشفتگي و افسردگي برايش شروع خواهد شد.
اگر مرد در اين مرحله بماند، خودش را تخريب ميکند، اما اگر به سلامت عبور کند، خود را نجات داده است. در بين تمام مراحل اندوه پس از جدايي، مرحلهي افسردگي، طولانيترين بوده و همين جاست که ضرورت دارد مرد بداند چگونه به جلو حرکت کند.
اما مشکل اينجاست که هيچ نسخهي جادويي براي چگونه غلبه کردن بر افسردگي پس از طلاق وجود ندارد. يکي از توصيههاي بسيار کليدي و موثر اين است که مرد دست به رفتارهاي تخريب کننده نزند و رفتارهاي سازنده و مفيد را جايگزين نمايد. اين بهترين راه غلبه بر اندوه طلاق براي مرد است.
مراحل احساسي طلاق براي مردان
مرد هر چه بيشتر در مرحلهي افسردگي بماند، آسيب بيشتري به سلامتياش، زندگي حرفهاياش و آيندهاش خواهد زد. برخي از مردان، باقي عمر خود را در همين مرحله طي ميکنند و در نهايت دست به خودکشي ميزنند.
بعضي از آقايان تبديل به يک انسان منفي گرا شده و تمام روابط خود را نابود ميکنند و در پايان نيز چيزي از زندگي نميفهمند. افرادي که به سمت اعتياد کشيده ميشوند، شرايط خود را تدريجا بدتر ميکنند و دچار بيماري ميشوند، به زندان ميافتند يا از بين ميروند. اما هستند مردان زيادي که زودتر به خود مسلط ميشوند و با اراده و قوي، از نو شروع ميکنند.
بعضي از مردان فورا رابطهاي جديد شروع ميکنند و برايشان فرقي نميکند اين رابطه چقدر سطحي باشد. غرور اين دست از مردان اجازه نميدهد در افسردگي و ضعف بمانند. آنها به صورت ناخودآگاه براي جلب توجه زنان ديگر تلاش ميکنند.
عدهاي از اين تيپ مردان ممکن است تمام تمرکز خود را معطوف پيشرفت در کارشان کنند تا اعتماد به نفس از دست رفتهشان را بازيابند. اين افراد نيز خيلي زود به روتين جديد زندگي خود عادت ميکنند و زندگي برايشان از نو شروع خواهد شد. اگر اين سوال در ذهنتان ميچرخد که چقدر طول ميکشد تا يک مرد، مرحلهي افسردگي پس از جدايي را پشت سر بگذارد بايد بگوييم جواب مشخصي وجود ندارد.
قبول شرايط جديد و ادامهي زندگي
آن مرداني که قادرند زندگي خود را از نو بسازند، ياد ميگيرند که چگونه گذشته و تلخيهاي آن را به همان گذشتهها بسپارند. برخي از آنها دوباره عاشق ميشوند يا تمام زندگي خود را وقف رسيدگي و بزرگ کردن فرزندان خود ميکنند. اين مردان، سرنوشت خود را پذيرفتهاند و با آن زندگي ميکنند.
مرد بعد از طلاق چگونه مردي است؟
نميتوان با اطمينان گفت، اما عدهاي از اشتباهات خود درس ميگيرند در حالي که عدهاي ديگر باقي زندگي خود را در حال پس دادن تاوان اشتباهات خود هستند. مرداني که به علت خيانت همسر خود کارشان به طلاق کشيده است، به ميزان زيادي احتمال دارد که تغيير کنند. خيلي از مردان نيز بعد از جدايي، به طور کل آدم ديگري ميشوند!
از بچهها استفادهي ابزاري نکنيد
البته اين توصيه کاملا واضح است، اما بيشتر مردها وقتي وارد جنگ و مبارزه با همسر سابق خود ميشوند فراموش ميکنند که رفتارهاي آنها تا چه اندازه به بچهها آسيب ميزند. بچهها، قربانيان بيگناه طلاق هستند و هر چند اين واقعيت تلخ است که مرد بعد از طلاق، معمولا از فرزندان خود جدا ميشود، اما سعي در واسطه قرار دادن بچهها يا استفاده از آنها به عنوان ابزاري براي گروکشي و ...، هيچ سودي براي کسي ندارد.
بهترين کاري که ميتوانيد بکنيد اين است که بهترين عشقتان را به فرزندانتان بدهيد و باثباتترين شرايط ممکن را برايشان فراهم کنيد. يک پدر خوب بودن، بهترين لطفي است که در حق فرزندان خود ميکنيد، حتي اگر ظرفيت و توانتان محدود باشد.
اگر بدانيد چه کاري در ارتباط با فرزندانتان بهترين و درستترين است، براي خودتان نيز احترام کسب ميکنيد و با اين احترام و عزت نفس، خودتان نيز بهتر ميتوانيد بحران پس از جدايي را پشت سر بگذاريد.
سعي نکنيد به هر طريق شده اعتماد بنفستان را بالا ببريد
هرچند تقويت اعتماد بنفس بعد از جدايي بسيار مهم و لازم است، اما خيلي از مردها عجولانه براي به دست آوردن اعتماد بنفس دوباره، دست به هر کاري ميزنند تا هم حالشان بهتر شود و هم احساس قدرت کنند.
مشکل اينجاست که هر چيزي که فورا جواب بدهد، ماندگار نيست. مصرف الکل، مواد مخدر، ارتباط نامشروع و خيلي از رفتارهاي ديگر فقط به طور موقت ميتوانند حالتان را خوب کرده و گذشته را از ذهنتان دور کنند، اما بعد از مدت کوتاهي، حالتان بدتر از قبل خواهد شد. عاقلانه فکر کنيد و راههاي بهتري براي تقويت اعتماد بنفستان پيدا کنيد.
بدانيد که حتي اگر قادر به کنترل احساساتتان نباشيد، قادر به کنترل رفتارتان هستيد
چيزي که خيلي از مردها بعد از جدايي ميگويند اين است که وقتي عصباني ميشوند، اندوه سراغشان ميآيد يا کينه توزي و انتقامجويي در ذهنشان پيدا ميشود نميتوانند خودشان را کنترل کنند.
واقعيت اين است که هر چند سخت به نظر ميرسد، اما هميشه بايد مسئول رفتار خود باشيد. اگر به خودتان اجازهي هر کاري را بدهيد، تحت کنترل کامل احساسات و هيجانات خود خواهيد بود، اما در واقع اين احساسات نبايد شما را وادار به واکنش کنند.
فرقي نميکند چقدر احساس ميکنيد مورد بيانصافي قرار گرفتهايد، شما بايد به تمام رفتارهايتان مسلط باشيد. کسي که رفتارهايش تحت کنترلش نيست، مورد احترام قرار نميگيرد و اين چرخه ادامه دارد.
منابع: marriage، pairedlife
بازار