همشهري/ زندگي سهل ممتنع است؛ درست مثل حرف و شعر شيخ دنياديده شيرازي، اما حرف سعدي فقط از عاشقي نبود و جواني، حرف اين مدلي هم داشت که «بر احوال آنکس ببايد گريست/که دخلش بود نوزده، خرج، بيست». در اين شرايط سخت اقتصادي که عاشقي گران است و ازدواج، سخت و در وضعيتي که خرج زندگي، دخل همه را آورده، براي اينکه چرخ اقتصادتان بيدود و آه بچرخد و درست هم بچرخد، هزاران کار بايد انجام بدهيد که اينها، تنها چند نکته از آن هزاران است.
چرا نبايد بخريم؟
خريدهاي غيرفصلي را از دست ندهيد، هميشه در اين شرايط حراجيهاي غافلگيرکنندهاي خواهيد ديد. بهمنماه فصل حراج لباسهاي زمستانه و آبان، فصل حراج لباسهاي تابستانه است.
هميشه خريدهاي مهم خانه مثل تلويزيون را با توافق همه اهل خانه انجام دهيد. اين کار در افزايش عمر مفيد اين وسايل نقش مهمي دارد!
يک مثل ايراني هست که ميگويد: «هيچ ارزانياي بيدليل نيست.»پس براي خريدن هر جنس ارزان و بهويژه ارزانتر از معمول که ميبينيد هول نزنيد.
چطور روانمان را با پولمان تنظيم کنيم؟
سعدي ميفرمايد: «بر احوال آنکس ببايد گريست/ که دخلش بود نوزده، خرج بيست»؛ مخاطبش خيلي از ماهاييم که اغلب با حقوق کارمندي، پز پزشکي ميدهيم و بيشتر از دغدغه واريز حقوق، به فکر خرج کردنش هستيم. پس کمي فکرتان را از چيزي که آرزويش را داشتيد جدا کنيد و به چيزي که به دستتان ميرسد بيشتر فکر کنيد. واقعا چطور فکر ميکنيد که ميتوانيد با درآمد ماهي 5ميليون تومان هم اجارهخانه بدهيد، هم همسرتان در بيمارستان خصوصي و اتاق ويآيپي زايمان کند و هم بچهتان را به مدرسه غيرانتفاعي بفرستيد و هم هر روز خودتان را مهمان يک رستوران کنيد؟ اينطوري زندگيتان نميچرخد آقا، نميچرخد!
قناعت رکن اصلي مديريت دخل و خرج خانه است. به تعبير حضرت علي(ع): «القناعه مالٌ لا ينْفَدُ»؛ قناعت، ثروتي پايانناپذير است. پس به خودتان و همسرتان و بچههايتان قناعت را آموزش بدهيد. و بدانيد قناعت چيز خجالتآوري نيست. خجالتآور چيزي است که هر ماه پول دستي قرض بگيريد و آخر ماه دوباره نتوانيد پس بدهيد. و اين را بدانيد که اگر در اثر ريخت و پاش به افلاس کشيده شويد، دل کسي برايتان نميسوزد.
آذريها مثلي دارند که ميگويد: «مرد، کارگر و زن، بناست»؛ يعني مرد سرمايه جور ميکند و زن با آن زندگي را ميسازد. کمي به خانوادهتان به دقت نگاه کنيد و ببينيد مصداق اين مثل شيرين ترکي هستيد يا نه!
در زندگي همراه و حامي واقعي باشيد. تغيير خلق در شرايط بيپولي، استفاده از کلمات نااميدکننده يا عصبانيت، نشانههاي خوبي نيست. ممکن است زماني که چرخ روزگار چرخيد و بعد از سالها کارها روي روال افتاد حرفهايي بشنويد که انتظارش را نداريد. پس براي همسرتان رفيق روزهاي سخت باشيد.
بعضيها هستند که تا تو را ميبينند ياد بدهکاريهايشان ميافتند. يا سريع شروع ميکنند به درددل کردن. سعي کنيد با اين افراد خيلي مراوده نداشته باشيد. روحيهتان از هم ميپاشد.
چطور کار دار خوبي باشيم؟
بدانيد که اشتغال زنان، جداي از درآمد بيشتر براي خانواده، به آنان اعتماد به نفس ميدهد و باعث افزايش آگاهي و بينش اجتماعيشان ميشود. چون امروز يک کار خوب داريد پس همسرتان را از فعاليت و کارکردن منع نکنيد. ممکن است همين کار را فردا نداشته باشيد و حقوق همسرتان بشود تنها اميد زندگي!
براي آنکه رئيس خود را هميشه راضي نگه داريد به او ثابت کنيد که بسيار مؤثر هستيد. اين تضمينکننده ثبات کاري شماست.
گاهي زودتر به محل کار بياييد و ديرتر برويد تا اگر روزي مجبور شديد کمي ديرتر بياييد و زودتر به خانه بازگرديد، کسي شما را سرزنش نکند.
اگر ميبينيد همسرتان در زمينه يکسري از مهارتها توانايي کافي ندارد، او را به کسب اين تواناييها تشويق کنيد.
اگر همسرتان ناگهان کارش را از دست داد، براي مدتي به او مهلت بدهيد تا کار مناسبي پيدا کند. روحيهاش را خراب نکنيد و هر روز غر نزنيد. به جاي آن، خرجها را کمتر کنيد. با اعصاب راحتتر و استرس کمتر کارها بهتر پيش ميرود.
در مورد بيکاري همسرتان کمتر با نزديکان صحبت کنيد. شأن و منزلت او را حفظ کنيد.
چطور خانوادهاي اقتصادي باشيم؟
براي اينکه تکليفتان با بچهها معلوم باشد، جداي از هزينههاي فاکتوردار مثل شهريه دانشگاه، مقرري ماهانه برايشان تعيين و به حسابشان واريز کنيد.
هر ماه 2بار تور خريد خانوادگي برگزار کنيد، با يک هزينه مشخص. با اين کار هم ميتوانيد از تخفيفهاي انواع جمعهبازارها استفاده کنيد و هم خريد يک هفته ترهبارتان را با قيمت خوب انجام بدهيد.
اگر قصد خريد ماشين داريد، به جاي دقت به بازار، برنامه زندگيتان را بررسي کنيد و ببينيد چه استفادهاي ميخواهيد از آن بکنيد.
اگر اهل رانندگي طولاني و سفر با ماشين نيستيد، ماشينهاي ارزانتر که اغلب کممصرفتر هم هستند را انتخاب کنيد.
براي صبح زود، غير از مراسم صبحانه خانوادگي، برنامه سفر درونشهري هم داشته باشيد. با اين کار پدر خانواده در مسير اداره، بقيه را هم تا جايي که ميشود ميرساند.
استفاده از اتوبوس و مترو، گزينه بهصرفهاياست؛ البته به شرطي که هميشه زودتر حرکت کنيد.
هميشه استفاده از ماشين، يک خطاي اقتصادي نيست. بسته به برنامههاي روزانه براي بيرون رفتن با ماشين يا استفاده از وسايل حملونقل عمومي برنامهريزي کنيد.
براي ماشين، غيراز بنزين هزينههاي ديگري هم داريد، پس سعي نکنيد از آنها فرار کنيد و فقط وقتي به تعميرگاه برويد که ماشين ديگر حرکت نميکند. تعميرات دورهاي قطعا بهصرفهتر است.
فريزر خانه را امين خودتان بدانيد. کممصرفترين و در عين حال اقتصاديترين عضو خانه است که قابليت نگهداري درازمدت آذوقه را دارد.
براي فريزر برنامه ويژه داشته باشيد و خريدهاي فصلي انجام دهيد؛ مثلا بادمجان و سبزي خورشي و گوشت چرخ کرده و باميه و...
درآمدهايتان را جزيرهاي جمع نکنيد و جزيرهاي هم خرج نکنيد. چنين کاري وقتي زير يک سقف زندگي ميکنيد، نه اقتصادي است و نه اخلاقي.
وقتي پاي بچه به ميان ميآيد ديگر اوضاع فرق ميکند. خودتان ممکن است خيلي چيزهايي که لازم داريد را نخريد، اما بچه اين حرفها را نميفهمد.
همه برنامههاي کوتاه و بلندمدتتان را ليست کنيد و هر روز براي هر کدام کار کوچکي انجام دهيد. راه رسيدن به موفقيت از به سرانجام رساندن همين کارهاي کوچک است.
کادوهايي که برايتان ميآورند را با کارتن سالم، براي مواردي که خودتان بايد کادو بدهيد، نگه داريد. البته مراقب باشيد دوباره براي آورنده کادو نبريدش!
اگر فکر ميکنيد که لباس بچه بهخاطر اندازه کوچکش ارزان است، سخت در اشتباهيد. اين معادله برعکس است؛ هرچه لباس کوچکتر گرانتر!
براي قسط و کرايه خانه و اينجور هزينههاي ثابت، از تکنيک گوشت قرباني استفاده کنيد و در نخستين فرصت پرداختشان کنيد که ماه بهماه روي هم تلنبار نشود.
براي هزينههاي معلوم و ثابت ميتوانيد از خدمات الکترونيک بانکها هم استفاده کنيد؛ اينکه مثلا در تاريخهاي معين، مبالغ مشخصي از حساب شما کسر و به حسابهاي ديگر واريز شود.
به کمي پولدار شدن فکر کنيم؟
سکه بخريد. با پولهاي اضافهتان طلاي دستدوم و سکه بخريد. اين کار را تدريجي و مستمر انجام بدهيد و نتيجه شگفتانگيزش را ببينيد.
اگر به سرمايهگذاري حرفهايتر فکر ميکنيد، روي طلا، سکه، مسکن و ارز سرمايهگذاري کنيد. اينها 4عنصر سرمايهساز هستند.
اگر نميخواهيد ريسک کنيد، اوراق مشارکت طرحهاي دولتي را انتخاب کنيد. البته مراقب اين اوراق باشيد چون دارنده، مالک به حساب ميآيد.
چشم ها را بايد باز کرد، عاقلانه بايد ديد!
آدمها در عين حالکه بهشدت به پول نيازمندند، به همان شدت هم قدر پولشان را نميدانند و مدام به خودشان و زندگيشان فحش ميدهند که اين پول به کجاي زندگيمان ميرسد. آقا، خانم، اول بايد قدر پول را بداني تا ارزش حفظکردنش برايت مهم شود.
اغلب ما معتقديم افراد پولدار، حتما فاسد هستند. عالم با تعارضاتي که ما براي خودمان بهوجود ميآوريم، ما را اذيت ميکند. به اين فکر کنيد که بسياري از پولدارها هم دزد نيستند اما کمي بيشتر از شما قانع بودهاند و کمتر از شما ولخرج. معادله پول چيز سختي نيست واقعا!
هر کس که ميخواهد رشد کند بايد هزينهاش را بپردازد. آدمي که خودش را به خواب زده، تصور ميکند با حلواحلوا گفتن، دهانش شيرين ميشود. نه عزيز جان. بايد بلند شوي و آن بدن را آماده تلاش بيشتر بکني. راستش اين روزها هم زياد نيازي به بدن ورزيده براي کار کردن نيست. همين قدر که ايدههايت را پرورش بدهي و از دلش کاري خلاقانه ايجاد کني کافي است.
طرف، صبح بلند ميشود و ميگويد من بدشانسم. همين انرژي منفي او کافي است برود و اتفاقِ همارزش خودش را بياورد تا به شما ثابت کند واقعا در طالعتان بدشانسي نوشته شده است.
کسي که ميگويد پول هر چه بيشترش بهتر است، اصلا به پول نميرسد، چون او هنوز نميداند چه ميخواهد و تکليفش روشن نيست.
ميزان پولدارشدن آدمها با هم متفاوت است. اگر کسي درآمد بيشتري خواست، بايد ديد که ميتواند هزينهاش را بپردازد يا نه؟
راه و چاه وام بازي
وام پولي است که گرفتنش سخت است و پس دادنش سختتر! اما اگر براي هزينه کردن آن برنامه داشته باشيد سود بزرگي در انتظارتان است.
وام گرفتن وارد شدن به يک تعهد مالي چند ساله است. بايد فکر کنيد که در دورنماي ماليتان ميتوانيد از پس قسطهاي تمامنشدني آن بربياييد يا نه.
بدترين روش خرج کردن پول وام اين است که آن را صرف کارهايي از جنس مسافرت و خريدهاي مصرفي کنيم.
اگر مستأجريد، گرفتن وام به هر ميزان و با هر قسط و سودي به صرفه است. با گرفتن وام ميتوانيد قرارداد رهن ببنديد و به جاي دادن اجاره، قسط بدهيد.
پس دادن وام، فرسايشي است. کمکم، شيريني خرجکردن آن پول ميليوني يادتان ميرود و فقط طعم تدريجي و تلخ قسط به کامتان ميماند.
صندوق مساجد هميشه خانه اميد است. البته مبالغش آنچنان بالا نيست و براي ضرورت بايد اقدام کرد. اما گاهي بد نيست به صندوق مسجد محلهتان سر بزنيد.
نيازمندي روزنامهها، آگهيهاي اينترنتي و حتي وبلاگها با موضوع پرداخت وام در سهسوت، زيادند. فقط مراقب باشيد که کلاه سرتان نرود.
نکته مهم صندوقهاي خانگي اين است که اگر در نيمه اول دوره وام را ببريد، عملا وامي بدون بهره و ضامن نصيبتان شده و اگر حتي آخرين نفر باشيد، براي شما حکم صندوق ذخيره داشته.
صندوقهاي قرعهکشي خانگي را جدي بگيريد. سرمايهاي که بايد ماهانه بدهيد، از 100هزار تا 500هزار تومان متغير است و شما قدرت انتخاب داريد.
آگاه باشيم
هميشه کسب اطلاعات کنيد. براي کاري که ميخواهيد انجام دهيد اطلاعات لازم را کسب کنيد. صاحبان کسب و کار بخش زيادي از زندگيشان را صرف همين کسب اطلاعات ميکنند.
ما براي زندگي 2 جور خرج داريم؛ يکي ريز و قابل پيشبيني مثل خرج خورد و خوراک، ديگري هم عمده و آني، مثل بيماري، خريد ماشين و خانه و البته ازدواج. اگر ميبينيد در خرج و خوراک عاديتان ماندهايد بدانيد براي آن خرجهاي بزرگ هيچچيزي نداريد. پس هميشه در هر شرايطي به آينده نگاه کنيد و براساس آن خرجهاي ريزتان را انجام دهيد.
اگر به بچهدار شدن فکر ميکنيد و از پس برآورد هزينههاي مالي مستقيم آن
بر نميآييد، بدانيد که فقط هزينه شيرخشک و پوشک بچه، در ماه يکميليون تومان ميشود.
نگاهي به گذشته، حال و آينده جيبتان بيندازيد. اگر وامي که از مجموع درآمد قطعي يک سال شما بيشتر باشد بگيريد، يعني دست به ريسک زدهايد.
فوت و فن دخل و خرح
حسابهاي ورودي را هم به 2دسته تقسيم کنيد: ورودي ثابت که شامل حقوق ماهانهتان ميشود و شماره حسابي که به دريافتيهاي متفرقه اختصاص دارد.
براي اينکه حساب و کتاب زندگي از دستتان در نرود، ورودي و خروجيها را از هم جدا کنيد؛ اين يعني خانواده شما بايد همزمان چند حساب بانکي داشته باشد.
فلسفه اقتصادي
فلسفه پول از خود پول مهمتر است؛ فلسفه پول يعني اينکه بداني پول چيست و بايد با آن چهکار کني. خيليها اصلا جواب اين سؤال را نميدانند!
تجربه ثابت کرده اگر فقير باشي ولي دل خوشي داشته باشي، پول خودش به آغوشت ميآيد. ولي اگر پول داشته باشي و شاد نباشي، پول هم از کنارت ميرود. بنابراين بيشتر از اينکه فکر کني ميتواني با خرج کردن زياد خودت را خوشحال نگه داري تلاش کن ريشههاي افسردگي درونيات را پيدا کني.
فلسفه پول، مهمتر از خود پول درآوردن است. چون خيليها بلدند چطور پول درآورند ولي بلد نيستند درست خرج کنند.
نبايدهاي اقتصادي؟
جواهرات و طلاي سفيد نخريد. چون از نظر سرمايهاي ضرر ميکنيد. فروشندهها اين جنس را گران ميفروشند اما دستدومش را خوب نميخرند.
براي وسايلي که براي خانه ميخريد، عمر مفيد درنظر بگيريد. اين کار باعث ميشود در نخستين فرصت که بهترش را ديديد، تصميم به خريدي بيدليل نگيريد.
انگليسيها يک مثل دارند که ميگويد: «ما هنوز آنقدر پولدار نشدهايم که جنس ارزان بخريم.» اصل اين حرف درست است، اما نبايد به همهچيز تعميمش داد.
آماده بحران باشيد
هميشه براي نجات از غافلگيري آمادگي داشته باشيد. براي اين کار، در جاهاي مختلف پولهاي مختصري بگذاريد؛ مثلا پشت کارت ماشين يا زير جانماز.
وقت فراواني، خرج خانه و پولتوجيبي بچهها را بهتدريج و با احتياط بالا ببريد، چون پايين آوردنش خيلي کار شاقي است.
پسانداز به روشهاي مختلف را فراموش نکنيد. درهرحالت، 10تا 20درآمد مجموع درآمد خانواده را براي روز مبادا پسانداز کنيــد؛ سخت است امــا بــه سختياش ميارزد.
فوت و فن صرفهجويي
بيش از حد به انواع تبليغ اعتماد نکنيد و بهحساب حرف آنها، بيحساب و کتاب خريد نکنيد
يک ليست براي هزينههايتان داشته باشيد و همهچيز را در آن ثبت کنيد. اين کار را حداقل براي 3ماه انجام دهيد تا ريز هزينههاي خانواده دستتان بيايد
هزينههاي ثبت شده را براساس ميزان ضرورت و اهميت دستهبندي کنيد تا دستتان بيايد حداقل پولي که در ماه بايد تامين کنيد، چقدر بايد باشد
اگر دنبال خانهاي اجارهاي هستيد، قبل از اينکه راهي بنگاههاي مسکن شويد، به همسايه و فاميل بسپاريد. با اين کار هزينه بنگاه را صرفهجويي کردهايد
بازار