چطور 2 سال دوری از پسر سربازم را تحمل کنم؟
خراسان/ پدري هستم که پسرم به تازگي براي خدمت سربازي، به شهر ديگري رفته است. همين يک پسر را دارم و دورياش برايم سخت است. خيلي دلم برايش تنگ ميشود. همين الان هم که دارم اين پيامک را ميفرستم، بغض گلويم را گرفته است. تازه بايد به مادرش هم دلداري بدهم. در اين دوسال باقي مانده، چطور با دورياش سر کنم؟ چارهاي جز تحمل اين دوري نداريد، منتها کلمه تحمل را با «سازگاري» جايگزين کنيد. براي سازگار شدن با اين شرايط، چند تغيير نگرش، کار را سادهتر خواهد کرد. دلتنگيتان طبيعي است اما ... اولا دوري فرزند آن هم تک فرزند از والدين به طور طبيعي دلتنگي به همراه دارد ولي نه به گونهاي که شما را متاثر کرده است. علاقه شما به فرزند دلبندتان را به اين موضوع سوق دهيد که سربازي و تجربه مستقل بودن از والدين به نفع پسرتان است. اگرچه برخي سربازي را ضروري نميدانند اما هرچه باشد، فرصتي است براي يک نوجوان تا دنياي جواني و بزرگ سالي را تجربه کند. زندگي جمعي و فرمانبري از مافوق، حل و فصل چالشها با آدمهاي جديد، جبر پذيرش نظم گروه و برخورد با تک روي، تمرين سحرخيزي و به موقع خوابيدن به ويژه در دوره آموزشي، تمرين رزم و زندگي در شرايط بحراني، برخي اوقات فراگيري يک مهارت ذهني يا يدي که بعدها ميتواند در زندگي شخصي به کار آيد و دهها تجربه و مهارت ديگر همه و همه به رشد و بالندگي پسرتان کمک خواهد کرد. حال خودتان قضاوت کنيد. خيرخواهي با وابسته کردن فرزندان فرق دارد يکي از تبعات زندگي شهري و مدرن اين روزها، فرزندسالاري و متاسفانه وابستگي افراطي فرزندان تا سالهاي جواني به والدينشان است. اينکه ما فرزندمان را دوست داريم و خيرخواه او هستيم، با وابسته کردن او يکي شده است. دادن فرصت تجربه، ايجاد فضايي که فرزند با پيامد رفتارهاي خود روبهرو شود، مسئوليت دادن به وي و از طرفي مسئول دانستن او منتها به قدر توان و قابليتاش و مواردي از اين دست نيازهاي اساسي فرزند نوجوان براي گذر از نوجواني به جواني و سبک زندگي جدي و به ويژه پذيرش مسئوليت و برنامهريزي براي آينده است. سربازي يکي از فرصتهايي است که پسر نازدانه شما ديگر از ناز مادر وپدر فارغ شده و براي دو سال لباس رزم پوشيده و شخصيت اجتماعي جديدي را با همه به ظاهر تلخ کاميها و به واقع خاطرات شيرينش تجربه ميکند و بعيد است هيچ والدي نخواهد فرزندش چنين فضايي را تجربه کند. به دلتنگي افراطيتان دامن نزنيد براي سازگاري بيشتر تلاش کنيد کمتر تلفني (صوتي و تصويري) با وي صحبت کنيد يا ملاقات حضوري داشته باشيد. ميزان معمول ارتباط تلفني و ملاقات حضوري را در بقيه پدرها و مادرها رصد کنيد تا شايد متوجه افراط خود در اين زمينه بشويد و همين موضوع را نيز به فرزند گراميتان با احترام منتقل کنيد، البته ممکن است فرزند شما به قدر شما دلتنگ نشود چراکه فضاي هم سنوسالان و مشغوليتهاي سربازي، کمتر وي را مشغول فکر کردن به خانه ميکند. نويسنده : رضا زيبايي | روانشناس