تعامل/ يک دختر خانم زيبا خطاب به رئيس شرکت امريکائي ج پ مورگان نامهاي بدين مضمون نوشته است:
ميخواهم در آنچه اينجا ميگويم صادق باشم. من 24 سال دارم. جوان و بسيار زيبا، خوشاندام، خوش هيکل، خوش بيان، داراي تحصيلات آکادميک و مسلط به چند زبان دنيا هستم.
آرزو دارم با مردي با درآمد سالانه 500 هزار دلار يا بيشتر ازدواج کنم. شايد تصور کنيد که سطح توقع من بالاست، اما حتي درآمد سالانه يک ميليون دلار در نيويورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد.
چه برسد به 500 هزار دلار. خواست من چندان زياد نيست. آيا مردي با درآمد سالانه 500 هزار دلاري وجود دارد؟
آيا شما خودتان ازدواج کردهايد؟ سئوال من اين است که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندي مثل شما ازدواج کنم؟
چند سئوال ساده دارم:
1- پاتوق جوانان مجرد و پولدار کجاست؟
2- چه گروه سني از مردان به کار من ميآيند؟
3- معيارهاي شما براي انتخاب زن کدامند؟
امضا، خانم زيبا و خوش آندام
و اما جواب مدير شرکت مورگان:
نامه شما را با شوق فراوان خواندم. در نظر داشته باشيد که دختران زيادي هستند که سوالاتي مشابه شما دارند. اجازه دهيد در مقام يک سرمايهگذار حرفهاي موقعيت شما را تجزيه و تحليل کنم :
درآمد سالانه من بيش از 500 هزار دلار است که با شرط شما همخواني دارد، اما خدا کند کسي فکر نکند که اکنون با جواب دادن به شما، وقت خودم را تلف ميکنم.
از ديد يک تاجر، ازدواج با شما اشتباه است، دليل آن هم خيلي ساده است: آنچه شما در سر داريد مبادله منصفانه "زيبائي" با "پول" است. اما اشکال کار همين جاست: زيبائي شما رفتهرفته بعد ده سال آرام آرام به کل محو ميشود اما پول من، در حالت عادي بعيد است بر باد رود.
در حقيقت، درآمد من سال به سال بالاتر خواهد رفت اما زيبائي شما نه و چين و چروک و پيري زود رس زنانه جايگزين اين زيبائي خواهد گرديد و اثري از اين جواني و زيبائي باقي نخواهد ماند.
از نظر علم اقتصاد، من يک "سرمايه رو به رشد" هستم اما شما يک "سرمايه رو به زوال".
به زبان والاستريت، هر تجارتي "موقعيتي" دارد. ازدواج با شما هم چنين موقعيتي خواهد داشت. اگر ارزش تجارت افت کند عاقلانه آن است که آن را نگاه نداشت و در اولين فرصت به ديگري واگذار کرد و اين چنين است در مورد ازدواج با شما.
بنابراين هر آدمي با درآمد سالانه 500 هزار دلار نادان نيست که با شما ازدواج کند به همين دليل ما فقط با امثال شما قرار ميگذاريم اما ازدواج هرگز.
اما اگر شما علاوه بر جواني و زيبائي کالايي داشته باشيد که مثل سرمايه من رو به رشد باشد و يا حداقل نفع آن از من منقطع نشود کالاهايي با ارزش مثل "انسانيت، پاکدامني، شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداري، حمايت، دوست داشتن، عشق و ... " آن وقت احتمالا اين معامله براي من هم
سود فراواني خواهد داشت چون ممکن است من حتي فاقد دارايي هايي با ارزش با مشخصات شما باشم و براي داشتن آنها پول زيادي خرج کنم. چون بعد چند مدت از ازدواج، بيش از زيبائي، اندام و هيکل، مواردي که بيان کردم براي زندگي مشترک لازم بوده و من شديدا به آنها نياز پيدا خواهم کرد.
در هر حال به شما پيشنهاد ميکنم که قيد ازدواج با آدمهاي ثروتمند را بزنيد. بجاي آن شما خودتان ميتوانيد با کمي تفکر و تلاش و با داشتن درآمد سالانه 500 هزار دلاري، فرد ثروتمندي شويد. اينطور، شانس شما بيشتر خواهد بود تا آن که يک پولدار احمق را پيدا کنيد.
اميدوارم اين پاسخ کمکتان کند.
امضا رئيس شرکت ج پ مورگان