نماد آخرین خبر

نامه نواده‌ای از بانوان عصر مشروطه

منبع
آفتاب يزد
بروزرسانی
نامه نواده‌ای از بانوان عصر مشروطه
آفتاب يزد/ مدتها قبل نامه يکي از بانوان که از نوادگان زنان روشنگر عصر مشروطه بود به دست ما رسيد اخيرا هم ايشان در نامه‌اي در حمايت ازحضور بانوان درعرصه مديريتي خطاب به مدير روزنامه نوشته اند: مدير محترم، شما که حقوقدان هستيد اميد داريم به حقوق ما نسوان بيشتر توجه کنيد اگر سخن ميوه فروش سر کوچه حجت است سخن زنان محل را هم بشنويد. چون منزل ما نزديک دفتر روزنامه است. پس بچه‌محل‌ايم. اينجانب از نوادگان زنهاي عصر مشروطه هستم. يادداشت‌هايي از بزرگترهايم در عصرقجري دارم که همچو بي‌بي خانم استرآبادي در زمينه طنز اجتماعي و سياسي در نوشتاري به معايب الرجال مي‌پردازد.مثلا مرحومه مادر بزرگم کوکب السلطان در همان زمان نوشت: آنچه تاج‌هاي سر ما (آقايان ما) از خود در ملوک داري (مديريت‌ها) نشان مي‌دهند بي‌گمان در آينده چنان خواهد بود که آيندگان بگويند:"‌اي واي و دلواپسي و پديده دلواپسي بوجود آيد!" نکته ديگر اينکه در ستون دلنوشته در داستاني از قول نويسنده آورده که آقا جمال کمربندش را باز مي‌کرد و به همسرش هجوم مي‌برد تازيانه بر او مي‌نواخت. باور بفرماييد اين واقعيت تاريخي دوران جواني امثال من است! اينکه هر گاه نظري بر خلاف شوهرم گفتم مرا که دلسوز و شيفته او بودم از خود رانده وبا کمربند مي‌زد و يا به خانه پدري‌ام مي‌فرستاد مگر چيزي جز به قول خودتان طرد کردن عناصر دلسوز است؟ چرا عناصر دلسوزي مثل ما بانوان متخصص نبايد در مسند قدرت باشند؟ هر چند سقف آسمان باز شد دو تا زن هم سفير شدند. البته در اين جامعه حتي نسبت به برخي مردان هم نگاه از بالا مي‌باشد و گاهي به طرفه العيني زير آب هم را در دايره سياست و مسئوليت‌ها مي‌زنند و به قولي موج سوار مي‌شوند اما طفلک ما نسوان نمي‌دانيم موج سواري و جت اسکي يعني چه؟ از ديگر معايب الرجال يا عيوب آقايان اين است که براي هم ساز مخالف مي‌زنند چنان که استاندار در دستگاه شور مي‌خواند، فرماندار در دستگاه ابوعطا، بخشدار در بيات ترک و رئيس جمهور هم که اين روزها‌سازي مي‌زند که معلوم نيست در چه دستگاهي است! وصله‌هايي که امروز آقايان و سياسيون به هم مي‌بندند خيلي ناجور و ناسورست. حتي به قول فلان نماينده همديگر را مي‌خواهند به زير بکشند و خيلي حرفهاي ديگر، ما زنان تاکنون چنين نگفتيم و نکرديم چون في الواقع حرمت طلبي و حرمت گرايي را از اصلاح‌طلبي و اصولگرايي مهم‌تر مي‌دانيم. گاهي برخي‌ها از تريبون‌ها مي‌گويند: برخي خانم‌ها آنقدر که ميل به رفتن به ورزشگاه دارند ميل به آشپزي و خانه داري ندارند. بايد عرض شود بانوان هم در جامعه‌اي زندگي کردند که برخي از آقايان مدير هم وظايف خود ازجمله مردانگي، راستگويي، پاک دستي وپاک چشمي را فراموش کرده‌اند. باور کنيد برخي رفتارهاي مديران با ما و نسپردن مسئوليت‌ها به ما چنان است که آدم را ياد رساله «تاديب النسوان» عصر مشروطه مي‌اندازد يعني دائم در پي تاديب و تنبيه مايند. چرا که نيک مي‌دانيم ناديده گرفتن انديشه‌هاي يک نسل خود بدترين تاديب است.اما ما زنان در پاسخ مي‌توانيم به معايب الرجال و اختلاس الرجال و سوء ملوک داري (سوء مديريت) رجل يا مردان اشاره کنيم. آيا طومار الرجال يا ليست مفسدين در مورد رجال بوده يا نسوان؟ خوب است در امر پرونده اختلاس‌ها عنوان شود: "دراين فقره پاي نسوان در ميان نيست"!باور کنيد اگر عيوب رجال را شمارش کنيم به اعداد نجومي همچو حقوقهاي نجومي يا اختلاس‌هاي نجومي مي‌رسد. خلاصه بنده به عنوان نماينده نسوان قديم و جديد به رجل و آقايان گردن کلفت مدير و نه مدبر عرض مي‌کنم جاي ما در پست و مقام و صدارت خاليست. آقايان! نوکري و خادمي تان که چنگي به دل نزد پدري هم نکرديد چون ما احساس مي‌کنيم ناپدري داريم يا احساس يتيمي مي‌کنيم". پس مدتي رخصت دهيد ما بر مسند امور جلوس کنيم شايد روح مادرانه ومهرمادري ما از پدري و نوکري که شما براي ملت کرديد بهتر باشد. ارادتمند شما اقدس عليه از نوادگان زنان روشنفکر عصر مشروطه
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره