برنا/ اگر آدم خوشبيني باشيد، مطمئناً براي زندگي مشترک اين خوشبيني را در طرف مقابلتان هم در نظر ميگيريد. اما هميشه اوضاع همانطور که ما ميخواهيم پيش نميرود. اين اتفاق زياد ميافتد که فردي با خصلت خوشبيني با کسي ازدواج ميکند که بسيار منفيگراست و به قولي هيچوقت نيمه پرليوان را نميبيند.
شايد دوست داشته باشيد شبها با همسرتان در خيابان راه برويد و باهم صحبت کنيد، اما همسر منفينگرتان مدام غرولند ميکند و از شلوغي خيابان و آلودگي هوا شکايت ميکند. در مقابل اين رفتار، شما ميخواهيد آرامش رابطه را حفظ کنيد و از شر غرولندهاي او خلاص شويد، بنابراين تصميم ميگيريد در خانه بمانيد.
بعد از مدتي که از اين اصرارها و انکارها ميگذرد، شما هم بيخيال بيرون رفتن با او ميشويد. اما در عوض کمکم شور و اشتياق اوليه رابطهتان جاي خودش را به احساس بيميلي ميدهد. دکتر کالين مولن (Colleen Mullen)، متخصص روانشناسي ازدواج و خانواده ميگويد: «آنچه موجب شکست در ازدواج ميشود اين است که انتظار داشته باشيم طرف مقابل هم درست مثل ما باشد». آقاي مولن معتقد است ممکن است افرادي که خصوصيات متضاد دارند همديگر را جذب کنند اما اين امر بدين معني نيست که رابطه خوب و هميشه در صلحي دارند. اگر اين تضاد اخلاقي و شخصيتي در بين دوطرف پذيرفته نشود، احتمال بسيار زيادي وجود دارد که رابطه دوام چنداني نياورد. اما با کمي اميد و کوشش، اين دو سوي روشن و تيره ميتوانند بهخوبي در کنار هم قرار بگيرند.
در اين مقاله به شما ميگوييم که اگر طرف مقابلتان منفي نگر است بايد چه نکاتي را رعايت کنيد که زندگيتان به چالشهاي بزرگي کشيده نشود.
۱ـ همديگر را تکميل کنيد
ازدواج در اولين قدم بايد مايه رشد و بلوغ ما باشد. اگر قرار باشد زندگي متاهليمان با زندگي مجرديمان فرقي نداشته باشد، پس چرا ازدواج ميکنيم. پس براي بالغ شدن نياز به درک اين نکته داريم که همسرمان را با تمام وجوهات متمايزي که با ما دارد، بپذيريم و سعي کنيم مکمل هم باشيم. جايي خواندم که بين بيشتر زوجها يک نفر ولخرج است و ديگري اهل پسانداز؛ يکي اهل خانهنشيني است و ديگري اهل مهماني و اين امر به همه جنبههاي ديگر نيز تعميم مييابد.
معمولا يکي از طرفين دنيا را تيرهتر از ديگري ميبيند، با اين حال آنها ميتوانند زوج فوقالعادهاي باشند! گرچه گاهي اوقات منفي نگريهاي همسرتان ممکن است شما را خسته و عصباني کند، اما حتماً ميتوانيد حداقل سه موقعيت را به خاطر بياوريد که اين منفي نگريها به کمکتان آمدهاند. براي مثال، فلان موقع در مورد اعتماد نکردن به شخصي که بعدا معلوم شد آدم درستي نيست. اين حرف روانشناسان ميتواند کمک بسياري به ما کند: «بهجاي تلاش براي عوض کردن ديدگاه همسرتان، انرژي خود را صرف درک اين موضوع کنيد که رفتار همسرتان چگونه ميتواند به شما کمک کند و چه چيزهايي ميتوانيد از آن ياد بگيريد». گرچه مسلماً مثبتانديش بودن بيشتر به چشم ميآيد، اما حقيقت اين است که وجود هر دو جنبه در زندگي لازم است.
۲ـ الگو باشيد
اگر ادعا داريد که شما مثبت نگريد و همسرتان منفينگر، اين را ثابت کنيد. به جاي غر زدن و دائم نالان بودن از وضعيت همسرتان، روشي را در پيش بگيريد که دوست داريد با شما رفتار کند و آن را الگو کنيد. مثلا بعد از اينکه رختخواب را مرتب ميکند بهجاي اينکه بالشها را جابهجا کنيد، از او تشکر کنيد. بهجاي آنکه بازخواستش کنيد که چرا موقع احوالپرسي با خانوادتان لبخند نداشته، به او بگوييد اينکه تعطيلات را با خانواده شما گذرانده برايتان بسيار اهميت دارد. وقتي هر دو از سر کار به منزل برميگرديد بهجاي آنکه از او انتظار داشته باشيد، شما پيشقدم شويد و پشت او را ماساژ بدهيد. بخشنده بودن در اين راه به اين معني نيست که شما خدمتکار او هستيد، بلکه حقيقت اين است که براي بهتر شدن روابطتان قدم برداشتهايد.
۳ـ صحبت کنيد نه دعوا
خيلي اوقات الگو بودن بهاندازه کافي توجه همسرتان را جلب نميکند و در واقع تواقعات بيجايي در او بهوجود ميآورد. پس وقت آن است که صادقانه با او گفتگو کنيد. بدون اينکه او را سرزنش کنيد به او بگوييد که نظرات منفياش چه تأثيري روي شما ميگذارد. بهتر است هنگام صحبت از جملاتي با ساختار مشاوران خانواده مثل «وقتي تو درباره فلان چيز غر ميزني، من احساس خوبي ندارم و دوست دارم تو قدر تلاشهاي من رو بدوني» استفاده کنيد.
۴ـ اتمام بازي کي از کي بدبختتر است
همسرتان از سر کار به خانه برميگردد و حسابي شاکي است که چقدر کارش زياد است و چقدر استرس دارد. شما هم براي اينکه کم نياوريد به او ميگوييد استرسي که سر کار تجربه ميکنيد خيلي زيادتر است؛ بهعلاوه مسئوليت فرزندانتان هم برعهده شماست. طبق گفته روانشناسان، رقابت بر سر اينکه چه کسي بيشتر شايسته دلسوزي و حمايت است در ميان زوجها رايج است.
اما اين سبقت معکوس چرخه منفي زيانآوري را بهوجود ميآورد. دفعه بعدي که همسرتان غرولندکنان به خانه آمد، به گلايه و شکايتهاي او توجه کنيد. با دقت به حرفهاي او گوش کنيد، سؤال بپرسيد و پيشنهاد کمک بدهيد حتي اگر فکر ميکنيد سر شما شلوغتر است.
هرچه بيشتر به همسرتان توجه کنيد، او استرس کمتري احساس خواهد کرد. استرس کمتر همسرتان باعث ميشود از نظر عاطفي بيشتر به شما اهميت بدهد و به اين شيوه مسير اين چرخه منفي تغيير خواهد کرد.
بازار