بيتوته/ چند اسم امروزي و شيک براي پسربچه ها:
1 آريا: آزاده و نجيب
2 آريان: منسوب به آريا، آريايي
3 آرياراد: آريايي جوانمرد، آريايي شجاع نام پسر اردشير دوم پادشاه هخامنشي
4 آراد: نام يک فرشته است که موکل بر دين و تدبير امور ميباشد
5 آرسين: پسر آريايي
6 آرشام: داراي زور خرس، خرس نيرو پسر آريامنه و پدر ويشتاسپ از خاندان هخامنشي
7 آبتين: نفس کامل و نيکوکار، صاحب گغتار و کردار نيک
8 آروين: امتحان و آزمايش و تجربه آزموده و آزمايش شده
9 آرتا: پاک، نام پهلوان ايراني
10 اَرَشک: پسر و جانشين اردشير سوم
11 آلان: سرزمين آرياييها اسم
12 باراد: نام کسي که در زمان شاپور يکم پادشاه ساساني زندگي کرده و نام او در کتيبه کعبه زرتشت آمده است
13 بَرديا: پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجيه
14 بُرنا: جوان، شاب، ظريف، خوب، نيک، دلاور
15 بِهنيا: نيک نژاد، داراي اصل و نسب، اصيل، شريف
16 ايليا: به معناي فرد بلند مرتبه راستگو، همچنين ايليا نام حضرت علي در تورات است
17 بهتاش: بهترين دوست، شريک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نيکو
18 پرهام: نامي است باستاني براي پسران، پرهام يعني طبيعت، آنچه که خداوند آفريده و از تاثير انسان مصون مانده است
19 تيام: چشمانم؛ عزيز و گرامي
20 تايماز: پابرجا، استوار
21 شايان: لايق و شايسته
22 حانان: رحيم، نام يکي از دلاوران در زمان داوود
23 دانيال: هم نام يکي از پيامبران بزرگ بنياسرائيل
24 دارا :توانگر، ثروتمند، غني، مالک، منعم
25 داتام: آفريننده و مخلوق، نام يکي از فرماندهان پارسي کاپادوکيه
26 رايان: انديشمند ، فکر کننده و فکور است
27 ژيوار: زندگي
28 ساميار: ثروتمند، کمک کننده به آتش محافظ آتش
29 سپنتا: پاک، مقدس، قابل ستايش، پارسايي و فروتني
30 سپهر: آسمان؛ فلک،عرش، در موسيقي به گوشهاي در دستگاه راست پنجگاه گفته مي شود
31 شارونا: سرزمين پربار و حاصلخيز
32 شانيا: کسي که در تصميم و نظر خود پابرجاست، مصمم
33 فربد: نگهبان يا محافظِ شکوه و جلال ؛ (به مجاز) داراي شکوه و جلال.
34 فاران: موضع مغازهها، نام دشتي که بني اسرائيل در آن جا گردش ميکردند
35 کيان: پادشاهان، سلاطين دومين سلسله پادشاهي از دوره تاريخ افسانه اي ايران
36 نريمان: در اوستا صفت جهان پهلوان است و نيز (در اعلام) نريمان پدر سام جد رستم بوده است
37 وريا: باهوش، قوي و درشت هيکل، چکش آهني بزرگ، آگاه
38 ژوبين: نيزهي کوچک که در جنگهاي قديم به سوي دشمن پرتاب ميکردند، نام پسر پيران
39 جويا: جستجو کننده، جوينده
40 هوتن: خوشقامت؛ خوشاندام
41 صدرا: فيلسوف و متکلم ايراني [حدود 979- 1050 قمري] معروف به صدرا، ملاصدرا و ملقب به صدرالدين و صدرالمتألهين
42 صيام: روزه گرفتن، روزه
43 عليسا: مانند علي، علي وار
44 فريمان: داراي انديشه ي خجسته، مبارک و با شکوه
45 فرهو:د کودک پرگوشت و خوب صورت؛ مرد درشت اندام
46 فرنود: برهان و دليل فارسي
47 فرساد: حکيم، دانشمند، دانا، عاقل
48 فراز: داراي وضع رو به بالا، خوب، خوش
49 کيان: مهر محبت و دوستي شاهانه و بزرگوارانه، خورشيد پادشاهان و بزرگان؛
50 کوشا: آن که بسيار تلاش و کوشش ميکند، ساعي، تلاشگر
51 نيکان: اشخاص نيک
52 نيک روز: خوشبخت، سعادتمند
بازار