نماد آخرین خبر

عذرخواهی کردن در این 7 موقعیت را کنار بگذارید

منبع
بروزرسانی
عذرخواهی کردن در این 7 موقعیت را کنار بگذارید
مجله قرمز/ مگر اينکه شما خيلي آدم کامل و همه چيز تمامي باشيد (و ما مطمئنا نيستيم) وگرنه عذرخواهي کردن بخشي ضروري از زندگي هر انساني است. و آن دو کلمه «معذرت مي‌خوام» واقعا مفيد هستند. گفتن آنها ما را از داشتن اين حس که آدم بدي هستيم، آزاد مي‌کند؛ احساس اعتماد بين دو طرف را بازسازي مي‌کند و به ما کمک مي‌کند تا وجهه خود را حفظ کنيم، بيشتر دلسوز به نظر برسيم و اعتماد به نفس ما را تقويت مي‌کند. اما همانند شکلات که زيادي آن خوب نيست، اين رفتار هم به ميزان زياد خوب نيست. دبورا تانن استاد زبانشناس دانشگاه جرج تاون مي‌گويد: عذرخواهي بيش از اندازه به عنوان مثال وقتي در جلسه‌اي نوبت به شما مي‌رسد تا سوالتان را بپرسيد، آغاز سوال با عبارت «مرا ببخشيد» يا معذرت مي‌خوام مثل اين است که يک احمق مي‌خواهد سوال کند، يا واکنش نسبت به کسي که در سوپر مارکت با سرعت حرکت کرده و به شما مي‌خورد با اين عبارت «ببخشيد، من تو راهتون بودم؟ عذر مي‌خوام»، اين عبارت مي‌تواند ما را فاقد اعتماد به نفس و شايستگي نشان دهد. متاسفانه اين امر به خصوص براي زناني که در محيطهاي کاري تحت سطله مردان کار مي‌کنند، واقعيت دارد. وي گفت: زناني که زياد عذرخواهي مي‌کنند ممکن است از اين کار احساس رضايت کنند اما باعث مي‌شود که ارتقا کاري نداشته باشند چون به نظر مي‌رسد که به حد کافي براي آن شغل قوي نيستند. پس اگر آنها عذرخواهي کردن را به کل کنار بگذارند، به نظر مي‌رسد که خيلي عصبي هستند. اين جريان دو سر دارد. جوليا برينس مدرس دانشگاه برندايس مي‌گويد: در هر شرايطي عذرخواهي غير ضروري مورد سرزنش است. عذرخواهي بيش از اندازه موجب مي‌شود که مرتبا براي همه چيز خودتان را سرزنش کنيد و مقصر بدانيد، بهتر است بدانيد بالاخره هر کسي اشتباه مي‌کند و هيچ کس از شما انتظار ندارد که کامل باشيد. هنگامي که افراد احساس گناه و شرمساري مي‌کنند، ممکن است براي به دست آوردن اعتماد ديگران، عذرخواهي کنند، حتي اگر شخصي که در حال عذرخواهي از او هستند بخاطر عملکرد آنها ضرري نديده باشد. نتيجه اينکه ما در معرض خطر و ترويج يک باور اشتباه هستيم که ما ذاتا شايسته سرزنش هستيم. نکته اين نيست که خطاهاي خودمان را درست بدانيم و اگر واقعا در حال اشتباه کردن هستيم، جبران کنيم، بلکه اغلب اوقات ما هنوز هم مي‌گوييم «ببخشيد»، بهتر است در اين رابطه گوش کنيد: روشهايي بهتر براي از بين بردن ناراحتي وجود دارد، براي افراد ديگر دوست داشتني باقي مي‌مانيد و همدلي را به جاي اين دو کلمه اظهار مي‌کنيد. دفعه بعد که ديديد که در اين ۷ مورد در حال عذرخواهي هستيد، اين کار را کنار بگذاريد (و سعي کنيد يکي از عبارات جايگزين را استفاده کنيد اگر نمي‌توانيد کاملا زبانتان را نگه داريد). 1. بيان احساسات دانا فلگ نويسنده کتاب مکالمات نجات بخش مي‌گويد: اين که به ديگران بگوييد که به چه فکر مي‌کنيد و چه احساسي داريد، در هر رابطه‌اي جوابگو است. وقتي به يک نفر مي‌گوييد چه حسي داريد، در واقع به آن شخص کمک مي‌کنيد تا شما را درک کند. لازم نيست از احساسات قلبي خود چشم پوشي کنيد. (اگر چه اولين ملاقات زمان خوبي براي واگويه کردن زخمهاي دوران کودکي‌تان نيست. يک کارشناس اداره در اين مورد بهتر است). اما واقعا گفتن اينکه فلان چيز من را غمگين مي‌کند يا من با فلان چيز احساس ناراحتي مي‌کنم، حق شماست. براينس همچنين مي‌افزايد: التماس کردن براي بخشش هم توسط افراد بيش از اندازه احساساتي بکار مي‌رود. هنگامي که براي عذاب وجدان عذرخواهي مي‌کنيم (يا حتي اشتياق در مورد چيزي)، در واقع به روشي اشتباه خودمان را در برابر ديگران کوچک مي‌کنيم. 2. عذرخواهي کردن بخاطر ظاهر وقتي ما مي‌گوييم که تقصير منه که خسته به نظر ميام، موهاي بدي دارم، يا لباسهام اندازه نيست ما واقعا داريم مي‌گوييم که خودمان را دوست نداريم. فلگ مي‌گويد: شما همان کسي هستيد که هستيد. چه نيازي به عذرخواهي براي چيزي است که به نظر مي‌آييد؟ به استثناي مواردي که شما در اداره يک لباس رنگارنگ و تي شرتي که غذا روي آن ريخته يا لباسي که براي يک وضعيت خاص است، بپوشيد، تلاش براي تغيير شديد آنچه که هستيد، بکنيد و اينکه موهاي خود را به سبکي که مناسب روز نيست، انجام دهيد، بايد خودتان را سرزنش کنيد. 3. نياز داشتن به زمان افراد در مقدار فضاي شخصي که در طول روز مي‌گيرند، متفاوت هستند. به عنوان مثال افراد مضطرب بيش از سايرين نيازمند زمان براي خودشان هستند، بنابراين ما براي راحتي بيشتر نيازمند تنفس ذهني هستيم حتي اگر به معناي رد کردن درخواست دوستي براي تمرين کردن، قرار ملاقات يا رفتن به اينجا و آنجا باشد. فلگ مي‌گويد: اگر شما براي درخواست کردن اختصاص زمان به خودتان، احساس عذاب وجدان مي‌کنيد، احتمالا بيش از اندازه فکر مي‌کنيد. وي توصيه مي‌کند: فقط خيلي راحت بگوييد «من امشب مي‌خواهم راحت باشم» يا من مي‌خواهم امشب براي خودم وقت صرف کنم. (همچنين اگر واقعا مي‌خواهيد قرارتان را با دوست‌تان لغو کنيد، در صورتي که بارندگي را بررسي کنيد، ضرر نمي‌بينيد). و اگر فردي که شما در حال صحبت کردن با او هستيد، عصباني شود چه؟ وقتي شما خيلي محترمانه بيان مي‌کنيد که امشب نياز داريد تا تنها باشيد، اين واکنش قطعا مربوط به او است نه شما. 4. سوال پرسيدن وقتي که براي پرسيدن سوال عذرخواهي مي‌کنيم، خودمان را بي ارزش مي‌کنيم. بعضي از ما ممکن است اين کار را براي حفظ غرورمان انجام دهيم از ترس اينکه مبادا همکارانمان بخاطر اطلاع نداشتن ما چشم غره بروند يا به ما پوزخند بزنند. اما اگر شما درخواست کمک يا توضيح مي‌کنيد، نبايد عذرخواهي کنيد. فلگ مي‌گويد‌: آنچه که شما لازم است بگوييد، اين است: مي‌توانيد به من کمک کنيد تا متوجه آن مساله بشوم؟ يا مي‌توانيد لطف کنيد آن را کمي بيشتر توضيح دهيد؟ اين در صورتي است که کسي براي سوال کردن شما را قضاوت مي‌کند که مي‌تواند ناشي از تلقي غلط وي باشد. 5. رفتار ديگران در نظر بگيريد وقتي که کسي را به فردي معرفي کنيد که با گستاخي با آنها رفتار مي‌کند (فکر کنيد بين دو دوست نشسته‌ايد شما مي‌خواهيد در ميان آنها قرار بگيريد، فقط متوجه مي‌شويد که يکي از آنها کاملا نسبت به ديگران متشنج است) نحوه رفتار ديگران خارج از کنترل شما است و بنابراين هيچ دليلي براي عذرخواهي شما وجود ندارد. همينطور براي گفتن متاسفم به کسي که در فروشگاه يا پياده رو با شما برخورد مي‌کند. بعضي از افراد واقعا تمايل دارند تا همه چيز را آرام کنند، بنابراين اگر شخص ديگر عذرخواهي نکرد، فکر مي‌کنند که خودشان بايد عذرخواهي کنند و حتي ممکن است تصور کنند که بايد خودشان را سرزنش کنند. اگر شما يکي از اين افراد هستيد و نمي‌توانيد در اين شرايط چيزي بگوييد، واکنش‌ خود را به «ببخشيد» تغيير دهيد. 6. بلافاصله جواب ندادن به ايميل، پيامک يا تماس تلفني ما نمي‌توانيم بلافاصله به يک دوست، شخص مورد علاقه يا هم دانشگاهي‌مان برسيم. فلگ مي‌گويد: مگر اينکه يک مورد اورژانسي وجود داشته باشد (و معمولا شما مي‌توانيد بگوييد)، عذرخواهي کردن براي چند ثانيه تاخير در جواب دادن، مي‌تواند مساله را از آن چيزي که چندان مهم نبود، مساله سازتر کند. به علاوه ممکن است اين پيام را برساند که برنامه‌هاي من نسبت به خواسته‌هاي شما، اهميت کمتري دارد. (اينکار درست نيست و اصلا هم باحال نيست). براي جلوگيري از زياده خواهي افرادي که انتظار دارند تا شما بلافاصله به کار آنها برسيد در عوض توصيه مي‌شود که يک تصديقي مختصر در مورد درخواست وي به همراه آنچه که در ذهن شما مي‌گذرد، انجام دهيد. مثل اين «من مورد شما را فراموش نکرده‌ام فقط اينکه من سر کار، شديدا گرفتار هستم» يا «من هنوز دارم در مورد جواب به شما کار مي‌کنم، پس منتظر بمانيد» اينطوري بهتر است. فلگ ادامه مي‌دهد: افراد از اينکه شما از نيازهايشان آگاهي داريد، قدرداني مي‌کنند. هرگز فراموش نکنيد که شما نيز نيازهايي داريد. 7. شرايطي که تحت کنترل شما نيست شما با اين وضعيت آشنا هستيد: کسي به شما در موردي آزار دهنده در قانون، صاحبکار مشکل ساز و يا يک رابطه ناخوشايند شکايت مي‌کند و واکنش سريع شما اين است «ببخشيد». ما اين کار را انجام مي‌دهيم چون براي شخص ديگري احساس ناراحتي مي‌کنيم. اما به جاي بيان اشتباه وضعيتي که مسئول آن نيستيد، بگوييد «اين خيلي بد است» يا «واقعا براي شما سخت است». قطعا نمي‌توانيد کمکي بکند اما آيا کلمه ببخشيد را بگوييد؟ پس تانن چند کلمه ديگر را براي انتقال آنچه منظورتان است، اضافه کنيد، مانند «من متاسفم که آن اتفاق براي شما افتاد». به اين روش به نظر مي‌آيد شما کمتر بخاطر کاري که مقصر آن نيستيد، سرزنش مي‌شويد. سخن پاياني عذرخواهي کردن به هنگامي که ما صراحتا به کسي صدمه رسانده‌ايم، قانوني را نقض کرده‌ايم يا کاري را انجام مي‌دهيم که مي‌دانيم اشتباه است، گامي ضروري در جهت ترميم ساختار جامعه‌اي است که با آن ارتباط داريم. اما گفتن ببخشيد براي کاري که مسئول آن نيستيم نه تنها مي‌تواند ما را بي ارزش کند و احساس حقارت را در ما تقويت کند، بلکه مي‌تواند عمل عفو و بخشش را نيز بي اهميت کند و به ديگران اين باور را برساند که توانايي کمي داريم. براينس مي‌گويد: شما نمي‌توانيد به يک مرتبه رفتارتان را تغيير دهيد. اما تحقيقات نشان مي‌دهد که در بعضي موارد عذرخواهي مي‌تواند توانمندي باشد. بنابراين دفعه بعد که شما خودتان را در موقعيتي ديديد که موجب گفتن عذرخواهي مي‌شود، يک نفس عميق بکشيد، مکث کنيد و از خودتان بپرسيد آيا واقعا لازم است که خودتان را سرزنش کنيد. اگر نه که عذرخواهي کردن ضرورتي ندارد. منبع: greatist
به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد