باشگاه خبرنگاران/ يک روانشناس درباره علت روانشناختي قتلهاي ناموسي، توضيحاتي داد.
رضا فريدي روانشناس باليني و فعال آسيبهاي اجتماعي، درباره علل روانشناختي قتلهاي ناموسي، اظهار کرد: يکي از انواع قتلهايي که بيشتر در جوامع سنتي مثل کشور ما به وقوع ميپيوندد و ريشه در عوامل روانشناختي، فرهنگي و اجتماعي مختلف دارد، قتل ناموسي است.
اين روانشناس بيان کرد: اين گونه قتلها که از آنها به عنوان فاجعه خاموش نام برده ميشود، علل مختلفي دارند، يک نمونه بارز آن قتل دختر ۱۳ ساله تالشي به دست پدرش در روزهاي اخير است.
فريدي تصريح کرد: آنچه که در بين عوامل ايجاد کننده قتلهاي ناموسي مثل اتفاق تلخ اخير بايد مورد توجه قرار گيرد، اختلالات رواني و رفتاري در برخي از اعضاي خانوادههاست که به راحتي توسط خانواده قابل شناسايي و تشخيص نيست و ممکن است يک اختلال رفتاري در خانواده بدون اينکه مهم تلقي شود، به مرور زمان منجر به بروز رفتارهاي خشن و عصبي در اعضاي خانواده شود.
وي ادامه داد: گاهي برخي از رفتارها همانند خشمها و عصبانيتهاي کنترل نشده، واکنشهاي تند و عصبي و يا گوشه گيري ممکن است از نظر خانواده طبيعي به نظر برسد، اما همين حالتها به مرور زمان و در صورت عدم مداخلات روانشناسي از اين قابليت برخوردار هستند که به يکباره باعث خشونت و حتي قتلهاي ناموسي شوند.
اين روانشناس افزود: نداشتن مهارت مواجهه با مشکلات و حل مسائل و نبود آموزش و فراگيري مهارتهاي اجتماعي، فرهنگي و رواني از جمله مسائلي است که منجر به خشونت، نزاع، درگيري و در نهايت قتل ميشود. متأسفانه عدم آشنايي و برقراري ارتباط اکثر مردم کشورمان با روانشناسان و روانپزشکان افزايش قتلهاي خانوادگي را دامن زده است.
فريدي با بيان اينکه به اين نکته بايد توجه داشت که ساختار تکاملي جنسيتي بهگونهاي شکل گرفته که نياز به قدرت در جنسيت مردانه بارزتر است، اضافه کرد: در طول تاريخ، منبع قدرت، شکار، جايگاههاي بالاي اجتماعي در دست مردان بوده است و اين ويژگي به عنوان يک ساختار تکاملي در مردان شکلگرفته و در جوامع امروزي نيز تلاشهاي زيادي در جهت برآورده شدن آن از سوي مردان صورت ميگيرد.
وي گفت: يکي از حوزههايي که ميتواند در راستاي پاسخ به اين نياز عمل کند، حوزه اجتماعي و شغلي است و حوزه ديگر، وابستگي و نياز به حمايت زنان و دختران خانواده به مردان است، به اين معنا که مرد احساس کند زني را مورد حمايت خود قرار داده است، حال اگر مرد اين احساس را داشته باشد که حس قدرت او در جامعه و در ساختارهاي اجتماعي به صورت کامل ابراز نميشود، خانواده و اصطلاحاً ناموس را تنها جايي براي ابراز احساس قدرت خود ميبيند.
اين روانشناس افزود: چنين مرداني با نيازهاي سرکوب شده قدرت، زماني که احساس ميکنند ناموس از قدرت تکاملي و نرينه مرد خارج ميشود، با خشونتبارترين ابزار ممکن دست به حمله برده و فاجعهاي به اسم قتل ناموسي اتفاق ميافتد. از سوي ديگر در رويکرد پاتولوژيک به مسئله، بسياري از افرادي که دست به انجام قتلهاي ناموسي ميزنند، افرادي داراي اختلالات روانشناختي از جمله افراد داراي اختلال شخصيت پارانويا، اختلال هذياني، اختلال دوقطبي و افراد سايکوپات با مشکل در کنترل تکانه خشم هستند. گاه اين افراد حتي به صورت هذياني فکر ميکنند که ديگران به اعضاي خانواده و به ويژه زنان، دختران و خواهران آنها نظر جنسي دارند، در حالي که در واقعيت چنين چيزي وجود ندارد.
فريدي با اشاره به اينکه اختلالات شخصيتي به صورت احساس پوچي و تنهايي و عدم بلوغ عاطفي اعضاي خانواده باعث ميشود افراد از توان کنترل هيجانات خود برخوردار نباشند، ادامه داد: اين گونه حالتهاي هيجاني شديد به خصوص در مردان منجر به بروز رفتارهاي خشني ميشود که فرد بعد از ارتکاب دچار پشيماني هم ميشود، چنين رفتارهايي در مردان در مقايسه با زنان بيشتر است.
وي افزود: مصرف مواد مخدر و محرکهايي همچون شيشه و انواع مواد محرک با ايجاد توهم زمينه ساز نيز باعث بروز ناهنجاريهاي رفتاري در خانواده ميشود که گاه اين توهم ناشي از مخدرها به قتلهاي خانوادگي و ناموسي ختم ميشود که نمونههاي آن در سالهاي اخير کم نبوده است.
اين روانشناس تصريح کرد: به لحاظ اجتماعي هم بايد اين موضوع را در نظر گرفت که در يـک جامعـه سـنتي، شـرف و پاکدامني زن تنها به خـودش تعلق ندارد، بلکه آن را سـرمايه مشـترک و همگاني اعضاي خانواده، فاميل و قبيله ميدانند. در ايـن جامعه، فرد به رسـميت شـناخته نميشود؛ بلکه همه عضو خانواده، بزرگ قبيله يا دودمان يا کاروان هسـتند و هر عملـي، چه خوب و چه زشت از اعضاي آن سـر بزند، بر سـاير اعضاي خانواده، فاميل و خويشـاوندان نيز تأثير ميگذارد.
فريدي اضافه کرد: موضوع ديگر مرتبط با قتلهاي ناموسي در برخي از مناطق ايران، حمايت افکار عمومي آن منطقه از قاتل است و در برخي موارد فرد قاتل حتي قهرمان خوانده ميشود، البته چنين نگاهي به قاتل ميتواند از هر فرد پرورش يافته در اين مناطق يک قاتل بالقوه بسازد.
وي گفت: نياز است که رسانههاي تأثيرگذار آزادانه در اين گونه ماجراها ورود کنند و به جنبههاي رواني، خانوادگي، جامعهشناختي و حتي حقوقي اين مسأله بپردازند و مردم را نسبت به چنين اتفاقاتي آگاهتر کنند و مبدأ گفتوگوي اجتماعي فراگيري درباره اين پديده باشند و ابعاد اين گونه قتلها در کشورمان را روشن کنند.
اين روانشناس خاطرنشان کرد: در کنار آن نظام آموزش و پرورش ما نيز در قبال بروز چنين مسائلي مسئوليت بپذيرد. معلمان و مديران مدرسه بيشتر به وضعيت روحي و رواني نوجوانان نظر داشته باشند و نظام آموزشي کشور، آموزشهاي گسترده در سطح ملي براي مهارت مديريت عواطف و احساسات انساني نوجوانان در نظر بگيرند تا در سالهاي نه چندان دور، از بروز چنين اتفاقات تلخي پيشگيري شود.
بازار