قدس آنلاين/ به اعتقاد روانشناسان نقش پدر در شکلگيري شخصيت فرزندان بهويژه دختران به اندازه نقش مادر حائز اهميت است؛ به طوري که نخستين مردي که هر دختر در زندگي خود ميشناسد پدر است؛ به همين دليل و دلايل ديگر در دين مبين اسلام نيز به اهميت اين رابطه تأکيد فراوان شده است.
محسن ايماني، مشاور خانواده و عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت مدرس در اين خصوص ميگويد: خانواده نيازمند دو رکن اساسي پدر و مادر است و به واسطه ايفاي نقش صحيح اين دو رکن، خانواده سامان ميگيرد و برخلاف تصور عموم، رفتار پدر با دختر و رفتار مادر با پسر تأثير فراواني در شکل گيري شخصيت آنها دارد، به طوري که در بسياري از خانوادههاي موفق، دختران همسراني شبيه پدرشان انتخاب ميکنند و پسران نيز همسراني را برميگزينند که شباهت بيشتري به مادرشان داشته باشد.
توصيه ديدگاه روانکاوي به پدرها
دکتر ايماني ميافزايد: رابطه کودک با والد غير همجنس خود، بر اساس نظريه روانکاوي عقده اديپ در پسرها و عقده الکترا در دختر بچهها، بهطورمستقيم بر نوع رابطه آنها در بزرگسالي با غير همجنسشان تأثير ميگذارد و بر اساس نظريه روانکاوي بهترين روش اين است که بهخصوص در سنين سه تا پنج سالگي پدر همواره به دخترش محبت کند و توجه نشان دهد. حتي شايد دخترها سعي کنند رفتارهاي بزرگترها مثل مادرشان را تقليد کنند. مثلاً به لباس و سر و وضعشان بيش از حد اهميت بدهند. اين رفتار، اشکالي ندارد و پدر نبايد برخورد تندي نشان بدهد، بلکه بايد از دخترش تعريف کند و بگويد چقدر زيبا شده است و چقدر او را دوست دارد. اما حتماً لازم است در کمال احترام و محبت مرزها را مشخص کند تا دختر از همان دوران کودکي جايگاه واقعي پدر، مادر و خود را در خانواده بشناسد.
وي ادامه ميدهد: نوع ارتباط پسربچه با مادر و دختربچه با پدر زيربناي رابطه هر کدام از آنها را در بزرگسالي با افراد غير همجنس خود تشکيل ميدهد تا جايي که در بيشتر موارد کمبودهاي عاطفي خود را از والد غيرهمجنسشان طي دوره نوجواني در ارتباط زودهنگام با افراد غيرهمجنس خود در جامعه - در قالب به اصطلاح روابط دوستي دختر و پسر – جستوجو ميکنند و چه بسا دخترها و پسرهايي که در اين زمينه دچار آسيبهاي متعددي ميشوند.
پدر، قويترين مرد دنيا
اين مشاور خانواده با اشاره به اهميت نقش والدين در رشد شخصيت و تربيت فرزندان ميافزايد: دخترها در سن ۶ سالگي تصور ميکنند قويترين مرد دنيا پدرشان است و نوع رفتار پدر با دختر تأثير زيادي در زندگي دختران دارد. بنابراين علاوه بر اينکه نوع رفتار پدر با دختر موجب اعتماد به نفس و عزت نفس او ميشود در انتخاب همسر او نيز بسيار تأثيرگذار است به همين دليل لازم است رابطه پدر و دختري رابطه صميمانهاي باشد تا هر زمان که دختر نياز به راهنمايي و مشورت داشت بدون هيچ نگراني به پدر مراجعه کند و در صورت مواجهه با مشکلات، به او پناه ببرد.
وي با اشاره به تفاوت اعمال قانون در خانواده با سختگيري ادامه ميدهد: در برخي از خانوادهها والدين تفاوتي بين اعمال قانون و سختگيري قائل نيستند و فرزندان را زير فشار قرار ميدهند و با اين رفتارهاي افراطي موجب سلب آسايش آنها بهويژه دخترها که زمان بيشتري را در خانه سپري ميکنند ميشوند و اين موضوع موجب دلزدگي آنها را از خانواده در پي دارد.
همچنين در خانوادههايي که پدرها سختگير و يا بيحوصله هستند و رابطه صميمانهاي با فرزندان بهويژه دختر يا دخترانشان ندارند، ممکن است دختر به فرد ديگر پناه ببرد و او را جايگزين پدر کند و چه بسا مورد سوءاستفادههايي قرار گيرد، در حالي که اگر پدرها با دخترشان صميمي باشند و در سايه اين صميميت و احترام متقابل بايدها و نبايدهاي اخلاقي را به او آموزش داده و خط قرمزهاي خانواده را براي او بيان کنند، دخترها به دليل پذيرش و تأييدي که از سوي پدر دريافت ميکنند و احترامي که براي او قائل هستند از خط قرمزهاي او تخطي نکرده و از بودن در کنار خانواده احساس رضايت ميکنند و در اين قبيل خانوادهها هرگز کار به جايي نخواهد رسيد که دخترها به هر قيمتي بخواهند از خانه پدري خود فرار کنند.
در جستوجوي مهرباني پدرانه
وي با ابراز تأسف از اينکه در برخي از خانوادهها پدرها به دلايل مختلف از جمله سبک تربيتي سنتي تمايل ندارند با دختران خود به طور مستقيم صحبت کنند و از مادر به عنوان واسطه استفاده ميکنند، ميگويد: در اين خانوادهها دخترها حتي اگر درخواستي از پدر داشته باشند بايد از طريق مادر عنوان کنند تا وي به پدر منتقل کند، که البته ممکن است پدر نيازهاي مالي و خواستههاي فرزندانش را به نحو عالي تأمين کند اما به طور حتم نيازهاي عاطفي و رواني فرزندان بي پاسخ مانده و بيم اين تهديد ميرود که دختر يا دختران اين قبيل پدرها ناخودآگاه براي تأمين اين خلأهاي عاطفي و جبران محبت پدر به افراد نامناسب پناه ببرند که تبعات بيشماري به همراه خواهد داشت.
دکتر ايماني ادامه ميدهد: بيشتر دخترهاي فراري دختراني هستند که از سوي خانواده بهويژه پدر مورد حمايت قرار نگرفته و چه بسا مورد ضرب و شتم هم قرار گرفتهاند که نمونههاي اين قبيل دختران در کانونهاي اصلاح و تربيت بسيار است.
به گفته وي براي داشتن يک خانواده موفق و پرورش فرزندان سالم بايد هر دو عنصر يعني پدر و مادر، افرادي با محبت، صميمي و قانونمند باشند تا علاوه بر نيازهاي تربيتي و رشدي فرزندانشان نيازهاي عاطفي آنها را نيز تأمين کنند تا فرزندان علاوه بر احساس صميميت با والدين بهويژه پدر خود حس اعتماد و حمايتگري از سوي او را تجربه کنند و در زندگي، فرد ديگري را جايگزين او نکنند.
دکتر ايماني ادامه ميدهد: در خانوادههايي که ارتباط سالم و صميمي بين والدين و فرزندان شکل ميگيرد، هر چه فرزندان بزرگتر ميشوند احساس صميميت بيشتري با والدين ميکنند و در زمان ازدواج نيز با استفاده از راهنمايي و تجربه آنها همسر مناسبتري انتخاب کرده و زندگي موفقتري خواهند داشت و ميآموزند نيازهاي عاطفي خود را در کانون خانواده جستوجو و تأمين کنند و در جامعه آسيبهاي کمتري آنها را تهديد ميکند.
بازار