هنر زندگي/ مرد سالاري واژه ايست که خيلي از زنان و حتي مردان نسبت به آن سوگيري دارند. مردسالاري به معناي افزايش بيش از حد قدرت و مسئوليتهاي مردان در جامعه ميباشد. اين موضوع براي مردان فشار و استرس زيادي را به همراه دارد و ميتواند منشا بسياري از مشکلات شود. از طرفي در جوامعي که مرد سالاري رايج است، زنان از قدرت بيش از حد مردانشان به ستوه آمده و ميخواهند با مردسالاري مبارزه کنند. آگاهي از معايب و مزاياي مرد سالاري به افراد کمک ميکند تا گامي مهم در جهت مقابله و يا به تعادل رساندن آن بردارند.
منظور از مرد سالاري چيست؟
مرد سالاري يعني اعتقاد به برتر بودن جنس مرد نسبت به زنان و قرار گرفتن زنان در درجه دوم اهميت؛ جوامع و خانواده هاي مرد سالار، اکثر توجه و امکانات خود را در اختيار جنس مذکر قرار ميدهند و به فراخور آن توقعاتي بيش از توان مردان دارند. تفکر مرد سالاري مرد را قدرت اصلي خانواده، مسئول تمام تصميم گيريها و مسئول تامين نيازهاي ديگر اعضا ميداند. زن ذليلي از آن جهت منفي است که معناي مرد بودن را زير سوال ميبرد.
مرد سالاري خوب است يا بد؟
اين تفکر که مرد سالاري هميشه به نفع مردان است، تفکري اشتباه ميباشد. ممکن است خيلي از مردان در جامعه مرد سالار، نخواهند که اين جايگاه را داشته باشند. مردسالاري از نظر ارائه امکانات و قدرت تصميم گيري شايد از نظر زنان به عنوان برتري ناعادلانه حساب شود، اما همين تفکر مردسالارانه باعث شده تا بسياري از مسئوليتها و فشارهاي زندگي بر دوش مرد قرار بگيرد و حتي زناني که تفکر مردسالاري را ميپذيرند هم باعث افزايش اين فشارها ميشوند. فشارهاي اقتصادي براي تامين مسکن، خودرو، ازدواج، هزينههاي جاري زندگي، پيشرفت و رفاه روز افزون خانواده و فشارهاي ناعادلانه تفکر مردسالار به روي مردان است.
تفکر مردسالاري در وهله اول، باعث ميشود تصوير مردان شبيه يک ديو زورگو و هميشه عصباني براي زنان و يک سوپرمن و همه کاره براي خود مردان تداعي شود.
نشانه هاي مرد سالاري چيست؟
در وهله اول، بايد بدانيد که تفاوتهاي جنسيتي بين مرد و زن وجود دارد. مردان نياز دارند که قدرتمند باشند، از آنها تعريف شده و مردانگيشان پذيرفته شود. ادر صورتي که اين نياز عادي افراطي شود، به مرد سالاري تبديل ميگردد. نشانههايي که ميتوان به عنوان حاکميت مردسالاري برداشت کرد به شرح زير است:
_ممانعت از ارتباط زنان با جامعه و محدود و محصور کردن آنها در منزل
عدم اجازه به داشتن استقلال نسبي براي زنان توسط مردان خانواده (شغل، درآمد، دوستان و ...)
عدم پذيرش نظر زن در اداره امور
بي توجهي به حقوق مادي و معنوي زن
اصرار مرد براي به دوش کشيدن تمام مسئوليتها و تحمل فشار غيرمنطقي
هميشه نشانههاي مرد سالاري به نفع مردان و عليه زنان نيست. همانطور که گفته شد، مردسالاري ميتواند بيشتر از زنان به مردان ظلم کند.
استفاده از انواع خشونت عليه زنان
علل مرد سالاري چيست؟
گسترده شدن تفکر مرد سالارانه، دلايل مختلفي دارد، اما عمدهترين آن حمايت زنان جامعه از اين تفکر است. شايد اين تفکر براي زنان محدوديتهاي عمدهاي به بار بياورد اما باعث عدم نياز زنان به فعاليتهاي بيرون از منزل و درگيري در استرسها و فشارها ميشود. همين دلايل براي بسياري از زنان، عامل حمايت مستقيم و غير مستقيم از مرد سالاري است. برخي از علل ديگر شکل گيري مردسالاري عبارتند از:
1. تربيت خانوادگي
ممکن است مرد در خانواده و فرهنگ مرد سالاري بزرگ شده باشد و جز اين، راه ديگري براي زندگي بلد نباشد. هم پدر مردسالار هم مادر زن سالار ميتواند به شکل الگوگيري از پدر يا انتقام از مادر، در زندگي فرد نمود پيدا کند. مشخص کردن قانون در خانه ميتواند در بروز شکل گيري مردسالاري موثر باشد.
2. اعتماد به نفس پايين
بسياري از مردان، به دليل ضربههاي روحي در طول زندگي، وقتي در جايگاه قدرت قرار ميگيرند، از آن سواستفاده ميکنند. لازم است در مقابل اين مردان، تواناييهاي آنها را برايشان شرح داده و سعي کنيد اعتماد به نفس و عزت نفس از دست رفتهشان را برگردانيد.
3. اثبات مرد بودن
برخي از مردان براي اثبات مردانگي خود، به خشونت و ابراز قدرت بيش از حد روي ميآورند. مردان بايد بدانند مرد بودن، اساسا ملاکي براي برتري نيست و راههاي ديگري براي اثبات خود وجود دارد.
با مرد سالاري چگونه مقابله کنيم؟
اگر مقابله با مرد سالاري، به وسيله رفتارهاي قهري و خشونت آميز انجام شود، تفاوتي با تفکر متعصبانه حاضر ندارد؛ بنابراين لازم است که زن و مرد قبل از شروع زندگي مشترک، اين مسائل را باهم مطرح کرده و بعد از ازدواج نيز به طور مسالمت آميز براي سلامت خانواده تلاش نمايند.
1. تعريف دقيق نقش ها
زن و مرد بايد با کمک يک روانشناس، نقشهاي خود را در زندگي بشناسند. حضور زن در اجتماع از نظر روحي براي زندگي بهتر به آنان کمک ميکند. داشتن درآمد توسط زنان و کمک به تامين مخارج زندگي و همچنين حضور مرد در کارهاي خانه، همه ميتواند اتحاد و همراهي زن و مرد را در زندگي به بار بياورد.
2. پايين آوردن توقعات دو طرف
هم زنان و هم مردان نبايد از يکديگر توقع بيجا داشته باشند. مرد در شرايط کنوني، فشار اقتصادي زيادي را تحمل ميکند و نبايد انتظار از مردان از طرف هر دو جنس بالا باشد. زماني که توقع از مرد بالا باشد، تفکر مرد سالاري در او تقويت ميشود.
3. حمايت خانواده ها
مهمترين قسمت مقابله با تفکر مردسالارانه، تربيت درست خانواده هاست. تفکيک جنسيتي بين دختر و پسر در خانه، انجام کارهاي سنگين براي پسر و کارهاي خانه براي زن و توقع زياد از پسران خانواده، باعث ايجاد تفکر تبعيض جنسيتي و مردسالاري ميشود. براي کسب اطلاعات بيشتر در زمينه تبعيض جنسيتي کليک کنيد.
خانوادهها بايد عدالت و برابري، محبت کردن، همياري و همراهي را به فرزندان خود فارغ از جنسيت آنها آموزش دهند. بدين صورت در دوران بزرگسالي هم اين برابري را براي ازدواج فرزندان و در زندگي مشترکشان اعمال کنيد.
سخن آخر
مردسلاري تفکري است که ريشه در باورهاي عميق افراد دارد و ممکن است فشارهاي زيادي را هم به زنان و هم به مردان وارد کند. اگر مرد سالاري شکل افراطي به خود گيرد، در زندگي زناشويي مشکلات زيادي را ايجاد ميکند. در صورتي که با همسر خود چنين مشکلي داريد، ميتوانيد با يک روانشناس و مشاور خانواده صحبت کرده و براي حل آن از او راهنمايي بگيريد.
بازار