نماد آخرین خبر

گفتگو با زنی که نانش از بیابان است

منبع
شهرآرا آنلاين
بروزرسانی
گفتگو با زنی که نانش از بیابان است
شهرآرا آنلاين/ گفت و گو با سيده فاطمه حسيني زنبوردار نمونه مشهدي که از حياط خانه به 60شعبه فعال در کشور رسيد «و پروردگار تو به زنبور عسل وحي کرد: از پاره‌اي کوه‌ها و از برخي درختان و از آنچه داربست مي‌کنند، خانه‌هايي براي خود درست کن. سپس از همه ميوه‌ها بخور و راه‌هاي پروردگارت را فرمانبردارانه بپوي. از درون [شکم] آن، شهدي که به رنگ‌هاي گوناگون است بيرون مي‌آيد. در آن، براي مردم، درماني است. راستي در اين، براي مردمي که تفکر مي‌کنند نشانه است.» (سوره نحل آيات 68 و 69، ترجمه محمدمهدي فولادوند) زندگي با زنبور عسل، از کودکي در زندگي سيده فاطمه حسيني جريان داشته است. 40 سال پيش، با يک کندو در حياط خانه، کار را شروع مي‌کند و اين يک کندو به ۲۰۰۰ عدد مي‌رسد. کندوها براي توانمندسازي روستاييان به آن‌ها‌ واگذار و زمينه‌اي مي‌شود براي گسترش صنعت زنبورداري در استان خراسان. بيش از ۲ دهه است رياست هيئت مديره و مديرعاملي يک شرکت تعاوني توليدي زنبورداري را برعهده دارد. 60 شعبه فعال در کشور و صادرات عسل به حوزه خليج فارس و افتخاراتي همچون کارآفريني، پژوهشگري، زنبوردار و صادرکننده نمونه کشور، بخش کوچکي از دستاوردهاي اجتماعي و اقتصادي‌اش است. به مناسبت روز جهاد کشاورزي به گفت‌وگو با اين بانوي کارآفرين پرداختيم. خانم حسيني از ما مي‌خواهد از نزديک زنبورستانش را که اين روزها در منطقه‌اي نزديک به کوه‌هاي بينالود برپاست ببينيم. او مي‌گويد: عسل شيرين است اما شيرين‌تر از آن، پيام زنبور عسل است: نظم، تلاش و تعاون. مثل جعبه کمک هاي اوليه مي ماند به هر سو نگاه کني کوه است، توي چشم ما و چشم زنبورهايي که روزانه بال مي زنند و از گون هاي پاي کوه هاي بينالود، شهد مي نوشند و آن ها را به کندو مي آورند تا عسل بسازند. تمام زندگي شگفت انگيزشان داخل اين جعبه هاي چوبي رنگارنگ مي گذرد. خانم حسيني با پوشش هميشگي اش که چه در زنبورستان باشد چه در کارخانه و حتي در سفرهاي خارجي، مقنعه اي بلند و چانه دار است، در راهروي خاکي بين کندوها راه مي رود. او عسل به دست آمده از گياه گون را بهترين نوع عسل براي درمان عفونت کليه، آسم، زخم و بريدگي و سرماخوردگي معرفي مي کند، گياهي که در استان خراسان و در کوه هاي هزارمسجد، بينالود و شاه جهان، به وفور پيدا مي شود و مطلوب زنبورداران است. او مي گويد: عسل گون کتيرا بايد در منزل همه باشد. مثل جعبه کمک هاي اوليه مي ماند. روزي 100 گرم خوردنش براي بدن لازم است. او قاب هاي چوبي داخل کلوني ها را که هزاران زنبور نر و کارگر به آن چسبيده اند، بلند مي کند. هيچ نگراني اي از گزش نيش زنبورها ندارد و به قول خودش، اگر زنبور او را نيش نزند، عجيب است. براي ما از زندگي خاص اين موجودات کوچک مي گويد، از نظم عجيب و غريبشان و از مسئوليت پذيري بي نظيرشان که روي زندگي او و تجارتش هم اثر گذاشته است. مي گويد: سال هاست درآمدمان از بيابان است، از کوه و دشت. نان من در بيابان خداست، از خار و خاشاک. حتي اگر از آسمان سنگ ببارد، کسي نمي تواند مانع فعاليتمان شود چون خودکفا هستيم و حامي طبيعت و توليد عسل طبيعي. درست مثل همين زنبورهاي عسل که نگهبانان محيط زيست هستند و با هر پرواز و گرده افشاني، برکت و باروري را به زمين هاي کشاورزي و باغ ها مي آورند. ژل رويال و درمان نازايي در زنبورستان خانم حسيني، فقط صداي ويژويژ زنبورهاست، صداي زنگ داري که توي گوش صاحبانش مي پيچد و دوستش دارند و برايشان بازتاب نشانه هاي طبيعت است. او دکتراي افتخاري طب سنتي از دانشگاه تهران دارد و در اين زمينه فعاليت هاي درخور تاملي داشته است، فعاليت هايي که هميشه عسل و فراورده هاي آن تجويزش بوده است. مجموعه او هم زمان با توليد و عرضه عسل، به معرفي خواص غذايي و دارويي اين ماده شگفت انگيز هم پرداخته است. به ويژه در دهه ۷۰ به جداسازي عسل هاي تک گل ايران از جمله اسطوخودوس، گون، خارشتر، يونجه و ... مي پردازند که با استقبال بسيار خوب مصرف کنندگان رو به رو مي شوند. او در اين باره مي گويد: ما تجربه چندين دهه زنبورداري خانوادگي داشتيم. از تحقيقات به روز زنبورداري هم استفاده کرديم و توانستيم عسل هاي تک گل را جداسازي کنيم و در کنار آن، ژل رويال هم توليد کرديم. به گفته او ژل رويال خواص بي نظيري دارد و در درمان نازايي هم بسيار مؤثر است. او در ادامه صحبت هايش به اين موضوع اشاره مي کند: ما در زمينه بهره بردن از خواص ژل رويال، با گروهي از پزشکان بخش نازايي بيمارستان منتصريه مشهد همکاري کرديم و توانستيم خواص معجزه آساي اين فراورده عسل را در درمان نازايي اثبات کنيم و در ادامه، چندين زوج نابارور مشهدي که سال ها از نداشتن فرزند رنج مي بردند، درمان کرديم. آوازه اين اتفاق خوش در ايران مي پيچد. اما اين روند، به دلايلي که خانم حسيني از گفتنش خودداري مي کند، ادامه پيدا نمي کند. عسلمان فروش نداشت سال 1377، اولين محموله عسل را به امارات متحده عربي صادر مي کنند. آن ها هيچ وقت تصور هم نمي کردند که روزي کارشان به صادرات هم بکشد. «در سال هاي اول شروع کارمان، مردم هنوز خيلي عسل و خواصش را نمي شناختند. توليدمان زياد بود اما خريدار نداشتيم. شايد باورتان نشود که عسل ها روي دستمان مي ماند و نمي توانستيم به فروش برسانيم و حتي زندگي مان سخت مي چرخيد. تازه انقلاب شده بود و کشور در محاصره اقتصادي بود. اما دولتمردان به دنبال افزايش توليد بودند و واقعا هم مردم را تشويق و حمايت مي کردند. تاسيس بسياري از کارخانه هاي قديمي و مهم ايران به اوايل انقلاب برمي گردد. آن ها به من زنبوردار مي گفتند اگر توليدت را به اين سقف برساني، به تو وانت مي دهيم، تراکتور مي دهيم، و ما به عشق گرفتن اين امتيازها، کار مي کرديم و به نتيجه هم رسيديم. اما الان اگر بگوييم توليد زياد است، شعار داده ايم. امروز من و فرزندانم با چه عشقي مي توانيم توليد کنيم وقتي عسل تقلبي، تمام بازار را گرفته است؟ مگر طبيعت مفت به دست مي آيد که گاه عسل را با قيمت هاي بسيار نامتعارف در بازار مي بينيم؟ او نفسي تازه مي کند و اضافه مي کند: چند سالي است به دليل افزايش هزينه هاي حمل ونقل و گراني بنزين، توليدکننده ها در کوچاندن کندوهاي خود به مشکل خورده اند. خودمان قبلا ۷ کوچ کندو در مشهد و ۷ کوچ در بندرعباس داشتيم ولي ما هم مجبوريم از کوچمان بزنيم و ديگر تنوع گذشته را نداريم. ولي دلمان به اعتبارمان خوش است و باز هم کيفيتمان را حفظ کرديم، طوري که در دوران کرونا هم که شعبه هايمان بسته بود، به درخواست مشتريان، عسل را با پيک به دستشان مي رسانديم. با همه مشکلات پيش رو، سال هاست صادرکننده عسل و فراورده هاي آن به ديگر کشورهاي حوزه خليج فارس همچون کويت، قطر، بحرين و ترکيه هستند. گرچه با وجود تحريم ها مدت هاست صادرات کم شده است، همچنان ادامه دارد. او مي گويد: عرب ها مشتري هاي پروپاقرص عسل هاي ايراني هستند. بعد مي خندد و ادامه مي دهد: حيف است عسلمان را در مقدار بالا براي آن ها بفرستيم.ما سعي مي کنيم کمتر صادر کنيم ولي دلار زيادي در ازاي آن به مملکت برگردانديم! کار سخت کوچاندن کندوها کسب و کار او به تجارتي شيرين اما دشوار با 40 سال سابقه رسيده است، زني که زاده روستايي ييلاقي در دل دامنه بينالود است، سال 1344، روستاي فريزي و در خانه اي که در آن، دستان پدر، نيش ونوش دار کندوهاي عسل بوده است. دختر با گذشت زمان و زير نظر پدر، در زمينه زنبورداري آموزش مي بيند و بالنده مي شود اما ورود جدي اش به عرصه زنبورداري، بعد از ازدواج و با همراهي همسرش در سال 1359 شکل مي گيرد. اکنون اين بانوي زنبوردار فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي را در کنار هم دارد. رئيس اتحاديه تعاوني هاي زنبورداران، عضو هيئت رئيسه اتاق تعاون خراسان، عضو هيئت رئيسه کانون زنان بازرگان، عضو هيئت مديره گياهان دارويي و رئيس اتحاديه تعاوني بانوان استان است، زني که از همراهي همسر، فرزندان و گروهي جوان بهره مي برد. همسرش، آقاي علي پور، نگهداري و رسيدگي به کندوهاي عسل را انتخاب کرده و بودن در فضاي آرام زنبورستان را به انجام کارهاي اداري و پيگيري هاي دفتري کارخانه ترجيح داده است. او بالاي سر يکي از کندوها نشسته، آتشدان فلزي کوچکي روي کندو گذاشته است و تکه چوب کوچکي هم درونش مي سوزد تا زنبورها کمي از قاب هاي چوبي فاصله بگيرند. مي گويد: ما با اين دود در برابرشان قدرت نمايي مي کنيم. او هرروز کنار کندوها مي نشيند و عملکرد ملکه هاي تک تک کندوها را بررسي مي کند. ملکه اي را نشانمان مي دهد. زنبور پررنگ تري است که انگار در بندبند تنش عسل غليظي جريان دارد. ملکه کندو توانايي اين را دارد که روزي 2500 تخم بريزد، ۵/۲ برابر وزن خودش. براي همين، زير نظر گرفتن رفتارش براي زنبورداران اهميت دارد. آقاي عليپورمي گويد: اين عسل شيرين و خوش خوراکي که به راحتي همه جا پيدا مي شود به راحتي به دست نمي آيد. سختي کار ما در زمان کوچاندن کندوها به مناطق کوهستاني، براي به دست آوردن عسل بهتر و متنوع تر است. خيلي ها مي گويند عسل گران است ولي مگر مي شود قيمت عسلي در دامنه هزارمسجد با عسل حاشيه مشهد يکسان باشد؟ خانم حسيني هم حرف همسرش را تاييد مي کند و قاطعانه مي گويد: کوچاندن کندوهاي عسل کاري سخت و مردانه است و براي خانم ها سنگين است. انجام آن، هميشه با همسرم بوده است. پسرم را در هزارمسجد گم کردم خانم حسيني براي ما از روزهاي سخت کوچاندن کندوهايشان به دامنه کوه هاي هزارمسجد تعريف مي کند. او از روزي مي گويد که در دامنه همين کوه ها و در حين کار، پسر کوچکش را گم مي کند. براي زني که نزديک به ۴ دهه در بازارهاي ايران و جهان چرخيده و با شيريني عسل تجارت کرده است، تلخ ترين خاطره زندگي اش به اين کوچ و آن حس مادرانه در لحظه اي که فرزندش را گم مي کند برمي گردد. مي گويد: خيلي دنبالش گشتيم و خيلي ترسيديم اما بالاخره در جاده پيدايش کرديم. صبح زود بود و ما براي سنجيدن نتيجه يک آزمايش روي زنبورهاي عسل، در دامنه کوه بالا رفته بوديم و پسرها را که خواب بودند، در چادري پشت نيسان گذاشتيم. زود برگشتيم ولي پسر کوچک تر از خواب بيدار شده و وحشت کرده بود و به هر سختي اي بوده از ماشين پياده شده و همين طور توي جاده پايين آمده بود.» فراورده هاي عسل دلار است «با پرورش و نگهداري 50 کلوني زنبور عسل، زندگي يک خانواده قانع مي چرخد.» خانم حسيني اين را مي گويد اما داشتن سرمايه را هم براي شروع کار زنبورداري لازم مي داند. «معمولا بسياري از افرادي که وارد اين حوزه مي شوند، بايد وام هاي مربوط را بگيرند. چون الان مثل قديم نيست که با چک و قسطي، ادوات زنبورداري را بخري بلکه بايد درجا هزينه اش را بپردازي و اين کار را سخت مي کند.» او به اين هم اشاره مي کند که خانم ها هم به اين تجارت ورود پيدا کرده اند و يکي از مشتري هاي پروپاقرص آن ها در خريد ادوات زنبورداري هستند. از طرفي، آن ها عسل را براي فروش به صورت خانگي در اختيار تعداد زيادي از خانم هايي که در زمينه زنبورداري هيچ مهارتي نداشته و به درآمد نياز داشته اند قرار داده اند و اين کار اثر مطلوبي در زندگي شان داشته است. او اين را هم اضافه مي کند که کار کردن روي هر کدام از فراورده هاي عسل، دلار است و سودآور، به ويژه ژل رويال که مدتي است خانم هاي روستايي در تربت حيدريه و تربت جام به توليد آن پرداخته و با توجه به آشنايي شان با طبيعت، موفق هم عمل کرده اند. شرط استخدام، ادامه تحصيل خانم حسيني کارشناسي رشته مديريت تبليغات تجاري و کارشناسي ارشد مديريت بازرگاني دارد. او ادامه تحصيل را جزو جدانشدني کارش مي داند و يکي از شروط استخدام نيروهايش که بيشتر هم خانم ها هستند ادامه تحصيل است. در اين باره معتقد است کار کردن نبايد مانعي براي ادامه تحصيل و به روز کردن اطلاعات شود، به ويژه درباره خانم ها. تحقيق و پژوهش هم جزو جدانشدني مجموعه اوست و در کنار توليد و تجارت عسل، واحدهايي را براي اين موضوع در نظر گرفته است، گروهي جوان و خلاق که آن ها را بال و پر پروازش مي داند. مي گويد: هرچه در کار تحقيقاتي هزينه کنيم، براي صنعتي سرمايه گذاري کرده ايم که خودمان هم جزوي از آن هستيم. من اعتقاد دارم اگر زنبوردار آگاه و به روز داشته باشيم، توليد عسل باکيفيت خواهد بود و ما هم سود خواهيم کرد. آن ها سال گذشته کتابي را با موضوع معرفي گياهان شهدزاي ايران نوشته اند که به معرفي تمام مناطق مساعد زنبورداري در ايران پرداخته است. در واقع با معرفي 850 گونه گياه ايراني و ۱۱۰۰ تصوير، دانشنامه اي درباره زنبورداري و گياه شناسي ايران فراهم کرده اند که به معرفي کامل گونه هاي گياهي ايران به لحاظ داشتن شهد، توليد عسل و بره موم و ... مي پردازد. حسيني مي گويد: زکات علم، بخشيدن آن به ديگران است. ما عاشق زنبورداري هستيم و تمايل داريم تجربه و علممان را نه فقط به فرزندانمان که به نسل هاي بعدي هم منتقل کنيم. از طرفي، بايد به روز باشيم و با دنيا هماهنگ.کتاب بعدي آن ها که در دست چاپ است، به 200 سؤال مهم زنبورداران پاسخ مي دهد. لوح هاي تقديرم را دور ريخته بود از سال 2000 ميلادي، شرکت در نمايشگاه هاي مختلف، برگزاري همايش و ارائه تجربيات و مقالاتشان را در برنامه کاري خود و تيمش قرار داده است. مي گويد: در اولين نمايشگاهي که شرکت کردم، هيچ تخصصي نداشتم و به من مي گفتند قطعا شکست مي خورم، اما نااميد نشدم. ما در نمايشگاه ها و همايش ها، آخرين اطلاعاتمان را درباره خواص عسل و فراورده هاي آن ارائه مي کنيم. مثلا درچهل پنجمين کنگره جهاني زنبور عسل بود که درباره عسل خراسان، مقاله اي ارائه کرديم. در اين مقاله، به ويژگي خواص ژل رويال در تنظيم فشار خون پرداختيم. خيلي ها برايشان سؤال پيش آمد که چطور مي شود اين ماده هم فشار خون بالا را پايين بياورد و هم فشار پايين را متعادل کند، ماده اي که از مغز سر زنبورهاي کارگر ترشح مي شود و غذاي ملکه است. او از روز هاي شرکت در اين همايش ها خاطره اي فراموش نشدني در ياد دارد: اولين بار که در نمايشگاهي شرکت کردم، لوح هاي تقديرم را هم برده بودم. يک روز که درِ غرفه را باز کردم، هيچ کدام از لوح ها نبود. ناراحت شدم و با پيگيري، متوجه شدم يک نفر همه لوح ها را در دستشويي ريخته است. دنبال اين بودم که ببينم چه کسي اين قدر از من آزرده شده که اين کار را انجام داده است. بالاخره آن يک نفر پيدا شد. مي گفت خيلي زورش مي آمده يک خانم اين همه کار انجام داده و از او تقدير شده باشد. مي دانيد جواب من به اين طور مسائل چيست؟ هرچه درباره عسل تبليغ کنيم، به نفع صنعت ماست زن و مرد هم ندارد و باعث معرفي اين محصول به مردم مي شود و همان طور که مي بينيم، امروز همه با خواص عسل آشنا هستند. در زنبورستان آن ها زنبورها آرام اند و در حال شهد آوردن به سلول ها. آن ها به اين وضعيت مي گويند: صحرا خوب است. کوچ بعدي شان براي استفاده از پوشش گياهي متنوع و تازه، به کوه هاي هزارمسجد است.حسيني مي گويد هيچ فضايي را مانند بودن در زنبورستان دوست ندارد: «صداي پرواز زنبورها به آدم آرامش مي دهد. بودن در کنار آن ها يعني بودن در طبيعت.»
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره