برترين ها/ زنان بيوه در جوامع مختلف شرايط خوبي ندارند، در همين ايران، وفور نگاه جنسيتزده به زنان بيوه، کار را براي ادامه زندگي آنها دشوار کرده، اين مطلب در اين باره است.
ليلا ۴۳ساله بود که همسرش را در يک تصادف رانندگي مرگبار از دست داد و ناگهان با دختري ۶ساله بيوه شد. همسرش بيمار نبود، جوان بود، سالم بود و مثل بيشتر آدمها هيچيک از آنها به مرگي چنين زودهنگام اصلاً فکر هم نکرده بودند و براي هزار و يک مسئلهي حقوقي و غيرحقوقي زندگي بعد از مرگ ديگري، برنامهاي نريخته بودند. مرگ، بهنظر از آنها خيلي دور بود.
هنوز چهلمين روز بعد از مرگ همسرش هم نرسيده بود که دردسرهاي ليلا شروع شد. پدر همسرش که از ابتدا با ازدواج آنها مخالف بود، شروع به سنگاندازي کرد. ليلا هنوز در شوک مرگ همسر بود که فهميد سهم او از ارث و داراييهاي همسر، تنها يک هشتم است و حضانت فرزندش که به سن قانوني نرسيده، با پدر همسرش. پدربزرگي که نه تنها چشم ديدن ليلا را ندارد و از هيچ فرصتي براي آزار او نميگذرد، که باورها و عقايدش هم زمين تا آسمان با عقايد پسر و عروس متفاوت است و ليلا و همسر از دسترفتهاش هرگز تمايلي نداشتند که فرزند آنها با چنين نگاهي بزرگ شود و چنين فردي براي او تصميمهاي حياتي بگيرد.
در مراسم اولين سالگرد فوت همسر، پدربزرگ به سمت ليلا آمد و او را تهديد کرد که يک وقت دور برندارد که ميتواند در سالهاي بعد ازدواج کند، چون به محض اينکه چنين کاري کند، وليّ قهري که او باشد، فرزند ليلا را از او ميگيرد و «حسرت زندگي با فرزند» را به دل ليلا ميگذارد. ليلا يکي از ميليونها زن در سراسر جهان است که با از دست دادن همسر و بيوه شدن، با لايههاي ديگري از قوانين، سنت و عرف مردسالار مواجه ميشوند که زندگي آنها را با دهها چالش و سختي تازه روبرو ميکند.
در تقويم سازمان ملل متحد، روزي به نام «روز جهاني بيوهها» نام گرفته است. روزي براي آگاهيرساني بيشتر و دقيق دربارهي دهها تبعيض، ستم، ظلم و نابرابري که صرف از دست دادن همسر، سر زنان آوار ميشود. سازمان ملل متحد خود به صراحت ميگويد که اين تبعيضهاي ناشي از بيوه شدن را زناناند که تجربه ميکنند و از دست دادن همسر، مردان را با ظلم و تبعيض روبرو نميکند.
تخصيص روز ويژهي جهاني به اين موضوع که تا سالها کمتر توجهي جلب ميکرد، به همت بنياد «لومبا» انجام شد. بنياد «لومبا» به همت راجيندار پل لومبا، عضو مجلس اعيان بريتانيا شکل گرفت. لومبا که هنديتبار است، اين بنياد را به ياد و خاطرهي مادرش تأسيس کرد که وقتي در سن ۳۷ سالگي شوهرش را از دست داد و بيوه شد، با دهها تبعيض مالي، قانوني و عرفي مواجه شد و ناگهان تک تک حرکاتش زير ذرهبين نگاه قضاوتگر و انگزنيِ مردم جامعه رفت. نگاه غالبي که انگار زن بيوه را به شکل بالفطره «مجرم و گناهکار» ميدانست و چهار چشمي مراقب بود تا چنين زني دست از پا خطا نکند!
بنياد «لومبا» در هند براي هزاران کودکِ زنان بيوهاي که استطاعت مالي ندارند، مدرسهي رايگان راه انداخته و سعي ميکند با توانمندسازي زنان بيوه و آموزش مهارتهاي شغلي به آنها، کمک کند تا اين زنان استقلال مالي داشته باشند و بتوانند ادارهي امور زندگي را در دست گرفته و جلوي قلدريهاي مردان خانوادهي شوهرِ خود بايستند. اين بنياد در يک دههي اخير فعاليتهاي خود را در بعضي کشورهاي آسياي جنوب شرق و آفريقا نيز گسترش داده است. بنياد «لومبا» بعد از چندين سال تلاش و مذاکره توانست سازمان ملل متحد را متقاعد کند که «روز جهاني بيوهها» را به تقويم جهاني مناسبتها اضافه کند.
سازمان ملل متحد ميگويد بيوه شدن براي زنان در بسياري از کشورها، به معناي «ناديده گرفته شدن» است، در نتيجه مشکلات پيچيده و متعددي هم که بر سر آنها آوار ميشود، اغلب از چشم ديگران پنهان است. زنان بيوه فقر بيشتري را تجربه ميکنند، خشونت فيزيکي و جنسي و کلامي بيشتري بر سر آنها ميآيد، سلامت جسميشان آسيب بيشتري ميبيند و اگر در کشوري بحرانزده و در ميانهي جنگ بيوه شوند، بهمراتب از ديگر زنان آسيبپذيرترند.
آمار جهاني در سال ۲۰۱۷ حاکي از آن بود که از هر ۱۰ زن در سراسر جهان، ۱ نفر از آنها بيوه شده است. اين رقم در کشورهايي مثل افغانستان يا اوکراين به ۱ زن در ميان هر ۵ زن ميرسد. در مجموع يک سوم زنان بيوهي جهان در هند يا چين زندگي ميکنند. در همين سال که آمار جهاني شمار زنان بيوه اعلام شد، دفتر آسيبهاي اجتماعي وزارت رفاه اعلام کرد که در ايران شمار زنان بيوه بيش از يک ميليون نفر است و ايران در بين ۴۰ کشوري قرار دارد که بالاترين شمار زنان بيوه را دارد.
سازمان ملل متحد ميگويد يکي از رايجترين تبعيضهايي که زنان بيوه در سراسر جهان تجربه ميکنند، از دست دادن خانه و زمين و اموال غيرمنقول است. در بسياري از کشورها قوانين ارث هنوز به شکلي است که زن بيوه حداقل ارث را از اموال غيرمنقول ميبرد يا در مواردي هيچ حقي ندارد و به آساني ممکن است بيخانمان شود. در بسياري از کشورها زنان براي تأمين حداقل مايحتاج و گذران زندگي، وابسته به کمک مالي خانوادهي همسر از دسترفته ميشوند و اغلب مردان خانوادهي همسر، بابت اين چندرغاز کمک، به زن بيوه زور ميگويند، براي او تعيينِ تکليف ميکنند و يا با او به خشونت رفتار ميکنند.
سازمان ملل تأکيد ميکند که بهويژه در سراسر قارهي آسيا و آفريقا، زنان بيوه به دليل طلب سهم و حق از خانه، زمين و ارث با انواع خشونتهاي فيزيکي و رواني از سوي خانوادهي همسر، بزرگان باهمستان، و جامعه مواجه ميشوند و اين يکي از اصليترين مسائل عليه زنان بيوه است.
زيمبابوه يکي از کشورهايي است که در آن زنان بيوهي بسياري با اين وضعيت بغرنج مواجهاند. اين گزارش همچنين تأکيد ميکند که زنان مسنتر نه تنها با تبعيض به دليل بيوه شدن مواجهاند، بلکه لايههاي پيچيدهتري از تبعيض ناشي از سنگرايي هم نصيب آنها ميشود. از جمله اينکه اعضاي خانواده با اين تصور که اين زنان مسن ديگر «هوش و حواس درستي ندارند»، به دنبال سوءاستفاده از آنها ميروند تا سهم اندک اموال آنها را هم غصب کنند.
در برخي کشورهاي صحراي بزرگ آفريقا، هنوز رسم هولناکي به اسم «غسل زن بيوه» رايج است. در اين رسم زن بيوه را مجبور ميکنند که همان آبي را که با آن جنازهي شوهرش را شستند، جلوي همه سر بکشد تا «پاک» شود يا زن مجبور ميشود که با يکي از مردان خانوادهي شوهرش همخوابگي داشته باشد تا «پاک» شود. در اين کشورها باور دارند که فقط به اين شکل است که «روح مرد متوفي» از بدن زنش خارج ميشود و زن ديگر «عامل انتشار بيماريها» در جامعه نخواهد بود! در اين کشورها باور بيپايه و اساس خطرناکي هم وجود دارد که زن بيوه را عامل انتقال ايدز ميدانند و اگر همسر زن از بيماري ايدز بميرد، همه زن را مقصر ميدانند و او را تنبيه و طرد خواهند کرد.
آمارها نشان ميدهد بيوه شدن براي زنان در اکثر موارد مترادف با فقر است. از هر ۷ زني که بيوه ميشود، ۱ نفر از آنها در فقر شديد به سر خواهد برد و بنا به آمار سال ۲۰۱۷ شمار اين دست از زنان در جهان، بيش از ۳۸ ميليون نفر است. در برخي جوامع بسياري از زنان بيوه هرگز کاري پيدا نميکنند، چون جامعه با انگ و پيشداوري به آنها نگاه ميکنند و کاري به آنها نميدهند يا تنها مشاغل موجود براي زن بيوه، کارگري و کارهاي خدماتي با حداقل دستمزد است. ترکيب اين مسئله با از دست دادن خانه و زمين، زنان بيوه را به بدترين وضعيت فقر پرتاب ميکند.
برخي تحقيقات ديگر نشان ميدهد که وضعيت سلامت عمومي زناني که بيوه ميشوند، از ديگر زنان آسيبپذيرتر است. سازمان ملل متحد نيز ميگويد فقري که بر زنان بيوه تحميل ميشود، در کنار از دست دادن سرپناه مناسب، بيمه و امکان دسترسي به خدمات درماني و فشار رواني و کنترلي که از سوي اقوام شوهر و جامعه بر آنها تحميل ميشود، سلامت جسمي و رواني زنان بيوه را به مراتب آسيبپذيرتر از زنان ديگر ميکند.
نتيجهي يک تحقيق مفصل مؤسسهي بينالمللي «افکار عمومي جهاني» در ۱۸ کشور جهان نشان داد که زنان بيوه در اين کشورها تبعيضهاي متعدد و بيشتري را نسبت به ديگر زنان تجربه ميکنند. اين تحقيق در ميان ۱۸ کشور ايالات متحده آمريکا، مکزيک، بريتانيا، آرژانتين، فرانسه، روسيه، اوکراين، مصر، ترکيه، ايران، فلسطين، آذربايجان، نيجريه، چين، کره جنوبي، هند، تايلند و اندونزي انجام شد.
بنا بر اين تحقيق در ميان اين ۱۸ کشورِ مورد بررسي، در مجموع تنها ۲۹ درصد مردم ميگويند که تبعيضي عليه زنان بيوه وجود ندارد. يکي از يافتههاي مهم اين تحقيق همين نکته است که سازمان ملل متحد بر آن تأکيد ميکند: «زنان بيوه، انگار زنان پنهاناند و مشکلات و تبعيضي که از سر ميگذرانند هم پنهان است و بسياري از مردم حواسشان به اين تبعيضها نيست.» يک مصداق از اين وضعيت را ميتوان در پاسخهاي شهروندان ايران به پرسشهاي اين نظرسنجي دانست: تنها ۱۴ درصد از پاسخدهندگان در ايران گفتند که زنان بيوه، نابرابريهاي آشکاري را تجربه کرده و رفتار قانون و جامعه با آنها بدتر است. واقعيت اما اينجاست که ايران يکي از کشورهايي است که مشکلاتي براي زن بيوه دارد. در ميان بسياري از ايرانيان نيز کماکان نگاه عرفي جامعه به زنان بيوه، با بدبيني و قضاوت همراه است و مردان خانواده، بهخصوص پدر همسر که ولي قهري کودکان است، از قدرتهاي خود استفاده کرده و زن بيوه را با سختيهاي بيشتري مواجه ميکند.
بازار