نماد آخرین خبر

فراغت بی فراغت زنان در نظام مردسالار

منبع
تابناک با تو
بروزرسانی
فراغت بی فراغت زنان در نظام مردسالار
تابناک با تو/ آيا زني را ديده‌ايد که به عنوان «زنگ تفريح» براي دکور خانه پرده يا گوبلن بدوزد؟ يا زني که به عنوان تفريح فرزند خود را به پارک بازي ببرد و تمام مدت شش‌ دُنگ حواسش به فرزندش باشد؟ چند بار زنان را در حال فعاليت‌هايي ديده‌ايد که نه فقط اسمشان تفريح باشد، بلکه حقيقتا با فراغ خاطر همراه باشند و در خدمت خانه داري و فرزند داري نباشد؟ تفريح و فراغت در شهر هم سويه جنسيتي دارد؛ وقتي زني بچه‌اش را به پارک مي‌برد فکر مي‌کنيم مشغول تفريح است، اما در واقع او دارد بچه‌داري مي‌کند. مجموعه جنسيت و شهر آيا زني را ديده‌ايد که به عنوان «زنگ تفريح» براي دکور خانه پرده يا گوبلن بدوزد؟ يا زني که به عنوان تفريح فرزند خود را به پارک بازي ببرد و تمام مدت شش‌ دُنگ حواسش به فرزندش باشد؟ چند بار زنان را در حال فعاليت‌هايي ديده‌ايد که نه فقط اسمشان تفريح باشد، بلکه حقيقتا با فراغ خاطر همراه باشند و در خدمت خانه داري و فرزند داري نباشد؟ از اوايل دهه هشتاد ميلادي محققان جنسيت متوجه شدند که بايد به شکل گذران «اوقات فراغت» (leisure) به عنوان فعاليتي اجتماعي با بعد ويژه جنسيت نگاه کنند. منظور از اوقات فراغت زمان‌هايي است که در آن فرد هيچ وظيفه کاري ندارد و فارغ از هر وظيفه‌اي آزاد است فعاليتش را طبق تمايل شخصي خود و در جهت لذت و تفريح خود تنظيم کند. محققان هنگام کنکاش درباره فراغت به نسبت تغييرات در جامعه متوجه شدند آنچه زنان و مردان فراغت مي‌نامند از يکديگر متفاوت است و به بيان ديگر مقوله تفريح سويه جنسيتي دارد: زمان و ميزان مشارکت زنان و مردان در فعاليت تفريحي و همينطور نگاهي که جامعه به تفريح زن و مرد دارد نيز متفاوت است. جنسيت شخص موضوعي مجرد و ايستا نيست و همواره در مناسبات با ديگران و انتظارات و آراء جامعه شکل مي‌گيرد و تغيير مي‌يابد. بدين ترتيب فراغت نيز به عنوان عواملي مهم در فهم شخص از خود و رابطه‌اش با ديگران انتخاب مي‌شود و از اين بابت بايد در تعامل با هويت جنسيتي تحليل شود. در تحليل جنسيتي تفريح، سه شاخه يا مضمون اصلي وجود دارد. چگونگي گذران اوقات فراغت هم مي‌تواند نقش‌هاي سنتي جنسيتي را بازتوليد کند و هم فضايي براي چالش آن‌ها بيافريند. سهم کوچک زنان از فراغت و تفريح يکي از مضامين اصلي در حوزه مطالعه فراغت، بحث مشارکت در فعاليت (activity participation) است. سوال اين است که فعاليتي که فرد به عنوان تفريح برمي‌گزيند (يا سراغش نمي‌رود) تا چه حد با کليشه‌هاي جنسيتي جاري در جامعه در ارتباط است و تفاوت امکانات، تجربيات و زمان لازم براي تفريح به نسبت جنسيت افراد چيست. زنان متاهل اوقات فراغت بسيار کم‌تري در مقايسه با مردان متاهل دارند. همينطور تحقيقات در زمينه کمبود وقت و استرس مربوط به آن نشان مي‌دهد که زنان خيلي بيشتر با ضيق وقت سروکله مي‌زنند و آن را حس مي‌کنند. زنان بچه‌دار، مخصوصا اگر شاغل‌ هم باشند، وضع‌شان از نظر حس کمبود وقت از همه بدتر است. بار منفي تفريح زنان در بستر سنت مضمون اصلي ديگر در تحليل فراغت در هر جامعه اي عرف و انتظارات فرهنگي است و اينکه چگونه ايدئولوژي‌هاي رايج جنسيتي، نوع فراغت و ميزان مشارکت افراد در فعاليت‌هاي تفريحي را رقم مي‌زند. تحقيقات نشان مي‌دهد که نقش جنسيتي که عرف به فرد مي‌دهد، چه بسا بيش‌تر از جنسيت فرد در گذران اوقات فراغت او برايش تعيين تکليف مي‌کند. در اين ميان، فعاليت‌هاي ورزشي نمونه‌اي شاخص‌اند؛ در بيش‌تر جوامع فهمي جنسيتي از ورزش وجود دارد که در آن يک سري از ورزش‌ها «مردانه» و گروهي ديگر از ورزش‌ها «زنانه‌» محسوب مي‌شوند و اينکه فرد براي پر کردن اوقات فراغتش سراغ چه ورزشي برود، عميقا تحت تاثير اين نگاه است. تفاوت هنگفت فراغت زنان و مردان جنسيت بر نوع تفريح يا سرگرمي در اوقات فراغت تاثير مي‌گذارد و به عبارت ديگر نحوه استفاده از اوقات فراغت را شکل مي‌دهد و محدود مي‌کند اخلاقيات دروني‌شده مراقبت که طبق آن زن خود را همواره موظف به تروخشک کردن ديگران مي‌داند، يکي از محدوديت‌هاي اصلي در ايجاد فرصت فراغت در ميان زنان است. به بياني ديگر، مسئوليت‌هاي دروني شده باعث مي‌شود زنان خودشان را از داشتن اوقات فراغت محروم کنند. موضوع ديگر تصوير فرد از بدن خود (body image) است که باعث‌ مي‌شود زنان در برخي فعاليت‌ها مثلا شنا به خاطر فشار جامعه روي زيبايي هيکل و بدن شرکت نکنند يا شرکت آن‌ها به اندازه مردان لذت‌بخش نباشد. اعتماد به نفس پايين و وزن همگي در انتخاب فعاليت‌هاي فراغتي زنان نقش عمده دارند. باز توليد جنسيت در بستر فراغت رابطه جنسيت و فراغت دوسويه است: نه تنها کليشه‌ها، نقش‌ها و عرف‌هاي مربوط به جنسيت فراغت را شکل مي‌دهند، بلکه فراغت نيز به نوبه خود مفاهيم و نقش‌هاي جنسيتي را بازتوليد مي‌کند.مثلا اگر به دختري که مايل است فوتبال بازي کند مرتب بگويند فوتبال پسرانه است و در طول بازي هم مرتب با تمسخر مواجه شود، تجربه جنسيت‌زده‌اي از فوتبال پيدا مي‌کند که در رابطه‌ دروني‌اش با جنسيت تاثير دارد.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره