خراسان/ آشنايي با معروفترين زناني که در حوزههاي فيزيک، شيمي، مکانيک، نجوم، کامپيوتر و ... دستاوردهاي قابلتوجهي به يادگار گذاشتند به مناسبت سالروز درگذشت «ماري کوري»
علم، بيجنسيت است. اين جمله را قبول داريد؟ «نه! چون همه دانشمندان و مخترعهاي مهم و تأثيرگذار در طول تاريخ مرد بودند، حالا به جز ماري کوري»؛ يا «بله! چون دانشمندان زن زيادي ميشناسم که علم و زندگي امروزمون مديون اونهاست؛ ازجمله ماري کوري» احتمالا تعداد کساني که نظرشان به جواب دوم نزديک است، از گروه اول به مراتب کمتر باشد؛ به دلايلش کاري نداريم ولي به اصلاح و تغييرش، چرا. به کي بهتر، قدرتمندتر و تأثيرگذارتر است هم کاري نداريم چون اساسا اين خط کشي منطقي و بالغانه نيست ولي به زنان قدرتمند و تأثيرگذار، چرا. چرا؟ چون لازم است که چهره واقعي علم را بيسانسور و روتوش ببينيم و درک درستي از تواناييهاي بشر فارغ از جنسيت، داشته باشيم و دخترها، «چند تا دانشمند زن ميشناسي که ميخواي بري سراغ فلان رشته؟» را کمتر بشنوند يا اصلا نشنوند. از آن جايي که «ماري کوري» از معدود زنان دانشمندي است که ميشناسيمش، سالروز درگذشت او بهانهاي شد براي معرفي چند دانشمندزن تأثيرگذار جهان. البته در اين پرونده جا داشت از رياضي دان بزرگ کشورمان مرحوم مريم ميرزاخاني هم ياد کنيم که چون چند روز ديگر پرونده اي درباره ايشان داريم به آن روز موکول شد. خب برويم سراغ زنان دانشمند و ببينيم شما چندتا از اين اسمها را شنيدهايد؟
آدا لاوليس اولين برنامهنويس
در چه حوزهاي؟ کدنويسي
در سال ۱۸۴۲، «چارلز بابيج» براي سخنراني درباره «ماشين تحليلي» به دانشگاه تورين دعوت شد. «بابيجِ» انگليسي که حالا او را «پدر کامپيوتر» ميدانيم، کسي است که براي اولين بار طرح مفهومي يک کامپيوتر قابل برنامهريزي را ارائه کرد. متن سخنراني چارلز را يک رياضيدان ايتاليايي به زبان فرانسوي نوشته بود. او شخصي را مأمور کرد که اين يادداشتها را از زبان فرانسوي به انگليسي ترجمه کند. اين مترجم کسي نبود جز «آدا لاوليس» که براي اين کار ۹ ماه زمان صرف کرد، چون نميتوانست به ترجمه اکتفا کند و لازم ديد چيزهايي هم بر آن نوشتهها اضافه شود. متني که آدا به بابيج تحويل داد، شش قسمت داشت که از A تا G علامتگذاري شده بود. قسمت G که شامل نوشتههاي اضافه بر ترجمه بود، طولانيترين قسمت متن را تشکيل ميداد. آدا در اين قسمت، الگوريتمي براي به کارگيري در «ماشين تحليلي» نوشته بود که با آن ميشد «اعداد برنولي» را محاسبه کرد. ماشين بابيج، توانايي انجام محاسبات پيچيده رياضي را داشت و اين گام بزرگي درحوزه علوم کامپيوتر به شمار ميرفت اما مقاله آدا بود که دري تازه به اين علم بازکرد. او با اضافه کردن مفهومي جديد به ماشينهاي اوليه، نشان داد آنها ظرفيتي بيشتر از محاسبات رياضي دارند و اين اولين قدم در مسير درک کامپيوترهاي مدرن، فراتر از ماشين حساب بود. آدا لاوليس با نوشتن آن الگوريتم که قابليت به کارگيري در يک رايانه مکانيکي اوليه را داشت، اولين برنامهنويس کامپيوتري به شمار ميرود. او معتقد بود هرچيزي که قابليت تبديل شدن به اعداد داشته باشد مانند موسيقي، الفبا و تصاوير، توانايي محاسبه شدن و تغييرکردن توسط کامپيوترها را دارد و ما امروز ميدانيم که حق با آدا بود. وزارت دفاع آمريکا به پاس قدرداني از لاوليس، يکي از زبانهاي برنامهنويسياش را به اسم او نام گذاري کرده است و جامعه کامپيوتر انگليس، سالهاست جايزهاي به نام آدا، به متخصصان اين حوزه اهدا ميکند.
روزاليند فرانکلين کاشف ساختار دياناي
در چه حوزهاي؟ زيستشناسي
در سال ۱۹۵۲ ميلادي، دانشمندي با اشعه ايکس از يک مولکول عکاسي کرد و نشان داد که دياناي، دو رشته بافته شده است در محفظهاي مارپيچي؛ همان تصوير نردبان به هم پيچيدهاي که امروز ما به عنوان دياناي ميشناسيم و تحول علم ژنتيک مديون آن است. آن دانشمند، «روزاليند فرانکلين» شيميدان انگليسي بود اما همه چيز به خوبي شروع کار، پيش نرفت. فرانکلين سعي کرد از مارپيچ دوگانه دياناي سردرآورد ولي موفق نشد. همکارش «موريس ويلکينز» عکسهاي او ازجمله شفافترينشان را که بعدها به عکس 51 معروف شد، بدون اجازه به دانشمندي آمريکايي، به نام «جيمز واتسون» نشان داد. همچنين خلاصهاي از تحقيقات منتشر نشده روزاليند را که به شوراي تحقيقات پزشکي داده بود، در اختيار او گذاشت. واتسون و همکارش «فرانسيس کريک» که سعي داشتند يک مدل دياناي بسازند، از اين عکسها به ساختار مارپيچي دياناي پي بردند و موفق شدند مدلشان را کامل کنند. همان سال واتسون و کريک، مقاله ساختار دياناي را در نشريه نيچر چاپ کردند و به فرانکلين هم نگفتند که عکس51 را ديدهاند. کريک و واتسون و ويلکينز، در سال ۱۹۶۲ جايزه نوبل پزشکي را گرفتند؛ زماني که چهار سال از مرگ فرانکلين بر اثر بيماري گذشته بود. در مراسم اهداي جايزه اسمي از فرانکلين برده نشد اما کريک بعدها اعتراف کرد که فرانکلين تا دو قدمي حل معماي دياناي رفته بود. نقش موثر روزاليند فرانکلين در کشف دياناي سالها بعد از مرگش به اثبات رسيد.
ورا روبين اثبات کننده ماده تاريک
در چه حوزهاي؟ نجوم
در سال 1960، رصدهاي نجومي وجود نوعي چسب کيهاني را ثابت کرد که درغياب آن ساختار کهکشانها از هم ميپاشد؛ چيزي که امروز به نام «ماده تاريک» شناخته ميشود. ماده تاريک، مفهومي است که کيهان شناسان براي توضيح رابطه ميان ميزان اجرام پديدههاي نجومي از آن استفاده ميکنند. اين ماده که حدود ۲۷درصد کل جرم انرژي موجود در جهان را تشکيل ميدهد، نسبت به نور واکنش نشان نمي دهد و به طور مستقيم با تلسکوپ قابل ديدن نيست. اخترشناسان پيش از اثبات اين کشف مهم، تصور ميکردند که سرعتهاي چرخشي کهکشانها از مرکز آنها نشأت ميگيرد و مطالعه «ورا روبينِ» آمريکايي و همکارش بود که اين تصور را اصلاح کرد. روبين، دنبال پاسخي براي سوال «ستارهها چطور به دور مرکز کهکشان ميگردند؟» بود. او با مطالعه کهکشان «آندرومدا M31 »، نزديکترين کهکشان مارپيچي نزديک به ما، نشان داد که سرعت حرکتي ستارهها و گاز در داخل کهکشان برخلاف انتظاري که از ديناميک نيوتني داريم -که در فاصلههاي دورتر از مرکز گرانشي بايد سرعت اجرام کم شود- با افزايش فاصله ثابت باقي ميماند. اين رصد، تأييدي بود بر وجود ماده تاريک در مقياس کهکشاني. علاوه بر اين کشف مهم جامعه نجوم و کيهان شناسي، «ورا روبين» را به عنوان يک الگوي الهام بخش براي جامعه نجوم و به ويژه براي دختران ميشناسد. ورا عضو آکادمي علوم آمريکا، برنده جايزه بين المللي «گروبر» و برنده جايزه انجمن سلطنتي نجوم بريتانيا بود؛ جايزه اي که پس از «کارولين هرشل» براي دومين بار به يک منجم خانم رسيد.
ريتا لوي مونتالچيني کاشف فاکتور رشد عصبي
در چه حوزهاي؟ پزشکي
در سال 1986 «فاکتور رشد عصبي» کشف شد؛ پروتئيني که با تحريک بافت عصبي اطراف سلولهاي درحال نمو، رشد آنها را تشديد ميکند يعني در رشد و متابوليسم سلولها دخيل است. اين کشف، راه شناخت بيماريهايي مثل دمانس و سرطان و آلزايمر را هموار و به درمان آسيبهاي نخاعي و درک بهتر بيماريهاي قلبي-عروقي کمک کرد. پشت چنين موفقيت ارزشمندي، دختري ايتاليايي بود به نام «ريتا لوي مونتالچيني». ريتا وقتي هنوز سن وسالي نداشت، آرزوي نويسنده شدن در سر ميپروراند اما وقتي با مرگ يکي از بستگانش مواجه شد، مسير زندگياش و البته مسير علم پزشکي را تغيير داد. آشناي ريتا براثر سرطان معده از دنيا رفته بود و او تحت تأثير اين اتفاق و به پيشنهاد مادرش، رشته پزشکي را براي تحصيل انتخاب کرد. تصميمي که با موانع بسياري مواجه شد. پدر ريتا با تحصيل او مخالف بود و اعتقاد داشت درس خواندن مانع از انجام وظايف همسري و مادرياش خواهد شد. او به هرترتيبي بود وارد دانشکده پزشکي شد و بعد از دانش آموختگي اش با مانع جديدي برخورد کرد. سياستهاي بازدارنده موسوليني که «نژادهاي درجه دوم» را از تحصيل آکادميک و اشتغال در موقعيتهاي حرفهاي باز ميداشت، آداي يهودي را متوقف کرد. او اما تسليم نشد و در بحبوحه جنگ، در اتاق خوابش آزمايشگاهي راه انداخت و شروع به مطالعه روي رشد رشتههاي عصبي در جنين جوجهها کرد. پس از جنگ، دعوت دانشگاه واشنگتن را براي تحقيق پذيرفت و به مطالعه روي عوامل رشد عصب ادامه داد. در سال 2001 به دليل مطالعات و فعاليتها و دفاعش از حقوق مدني، «نماينده زندگي» لقب گرفت. مونتالچيني، در سال 2005 وقتي 96 ساله بود، موسسه تحقيقات مغز اروپا را پايه گذاريکرد.
ماري کوري کاشف راديوم
در چه حوزهاي؟ فيزيک و شيمي
در سال 1902 يک زوج دانشمند فرانسوي–لهستاني موفق به جداسازي عنصر راديوم شدند. راديوم به شکل خالص در طبيعت وجود ندارد و اين زن و شوهر با تجزيه چند تن کاني معدني «اورانينيت» توانستند يک دهم گرم «کلريد راديوم» را از آن به دست بياورند. زن پس از مرگ همسرش، به تجزيه و خالصسازي راديوم ادامه داد تا سرانجام موفق به استخراج فلز خالص اين عنصر راديواکتيو شد. راديوم مقدمهاي براي شناخت انرژي اتمي و کاربرد آن در زندگي امروز ما بود. همچنين درنتيجه شناخت اين عنصر بود که پزشکان دريافتند به وسيله پرتوهاي راديوم ميتوانند غدهها و بافتهاي بدخيم را که در سرطان و بيماريهاي پوستي و غددترشحي بروز ميکنند، از بين ببرند. همه ميدانيم که آن زن، «ماري کوري» بود؛ اولين زني که جايزه نوبل برد و اولين دانشمندي که در دو رشته متفاوت (فيزيک و شيمي) اين جايزه را به دست آورد اگرچه در زمان حياتش اين دستاوردها چندان بزرگ جلوه نميکرد و به اندازه کافي قدر نديد. بعد از دريافت نوبل، دانشگاه پاريس کرسي جديدي در اين رشته به «پي ير کوري» اختصاص داد. پي ير همچنين به عضويت آکادمي علوم فرانسه درآمد و ماري ازسوي دانشگاه و آکادمي علوم فرانسه ناديده گرفته شد. فقط بعد از مرگ پيير بود که کرسي استادي فيزيک به ماري محول شد. با اين حال، با آغاز جنگ جهاني اول ماري نخستين مرکز راديولوژي نظامي را در فرانسه راهاندازي کرد که در آن از اشعه ايکس براي تشخيص محل گلوله و استخوانهاي شکسته سربازان استفاده ميشد.
هيپاتيا نخستين رياضي دان زن
در چه حوزهاي؟ رياضي
در قرن چهاردهم در يونان دانشمندي زندگي ميکرد که براي مسائل جبر و هندسه، راه حلهاي جديدي ارائه کرد که تا سه قرن بعد از او هيچ کس توانايي فراتر رفتن از آنها را نداشت. اين رياضي دان بزرگ، مخترع غلظت سنج هم بود؛ وسيله اي که براي تعيين غلظت مواد حل شده در مايعات به کار ميرفت. همچنين از نخستين کساني بود که به وسيله اي براي راه يابي دريانوردان انديشيد و قطب نماي اختراعي او تا قرن هجدهم مورد استفاده دريانوردان بود. احتمالا همه اسم هايي که تا الان به ذهن تان رسيده، اشتباه است. او «هيپاتيا» بود نه هيچ کدام از رياضي دانان مردي که شهرت جهاني دارند. هيپاتيا که نبوغ و پشتکارش را ثابت کرده بود، به تدريس در دانشگاه اسکندريه در رشته فلسفه و رياضيات دعوت شد؛ مقامي که تا آن زمان فقط به مردان تعلق داشت. خيلي زود علاوه بر تسلطش بر علوم، به عنوان يک معلم محبوب هم شهره شد. به دليل تبحرش در فن سخنوري، سخنرانيهايش طرفداران بسياري پيداکرد، آن هم زماني که صرف حضور يک زن رياضيدان غيرقابل تحمل بود. آنقدر غيرقابل تحمل که يک روز هنگام برگشت از کتابخانه مرکزي اسکندريه، گروهي خشمگين و متعصب به هيپاتيا حمله کردند و او را به قتل رساندند. او مقالههاي فراواني در زمينه رياضيات نوشته بود که بسياري از آنها در زمان يورش مردم به معبد سراپيس اسکندريه ازبين رفت. هيپاتيا غير از تأثير مهمش روي علم رياضي، در زمانه اي سراسر جهل وتعصب براي دختراني که طالب و شيفته علمآموزي بودند، سخن ميگفت و آنها را به تحمل سختيهاي اين راه تشويق ميکرد. امروز، جايزه اي در علم رياضي به اسم هيپاتياست.
برتا بنز مخترع لنت ترمز
در چه حوزهاي؟ مکانيک

در سال ۱۸۸۸، «برتا بنز» آلماني بدون آن که به همسرش، «کارل» چيزي بگويد و از مقامات اجازه بگيرد، همراه دو پسرش سوار خودروي ساخت کارل شد. او اولين کسي بود که با خودرو مسافتي طولاني را ميپيمود. قبل از اين سفر تاريخي، رانندگان براي آزمودن خودروها در مسيرهاي کوتاهي رانندگي ميکردند. هدف ظاهري برتا از اين سفر ديدار مادرش بود اما درواقع قصد داشت به شوهرش که در بازاريابي اختراعش شکست خورده بود، ثابت کند که خودرويي که هردويشان رويش سرمايهگذاري کردهاند، به موفقيت مالي خواهد رسيد درصورتي که مفيد بودنش ثابت شود. برتا صبح زود خانه را ترک کرد. در آن زمان، جايگاه سوختگيري وجود نداشت و فقط از داروخانهها ميشد سوخت تهيه کرد اما اين، همه مشکل نبود. دهانه سوخت خودرو دچار مشکل شده بود. برتا آن را با کلاه و سنجاق سرش تميز و از بند جورابش براي ايزوله کردن مواد استفاده کرد. ترمز چوبي دوام چنداني نداشت و بعد از طي مسافتي، شکست. برتا بنز از يک پينه دوز خواست برايش چرم بدوزد و به اين ترتيب اولين لنت ترمز جهان ساخته شد. به هرحال اولين سفر خودرويي بعد از سختيهاي فراوان تمام شد. برتا موفقيتاش را ازطريق تلگراف به شوهرش خبرداد و چندروز بعد به خانه برگشت. داستان سفر همان طور که برتا ميخواست، تبليغات زيادي به پاکرد. او هر چيزي را که در طول سفر اتفاق افتاده بود، به «کارل بنز» گزارش داد و پيشنهادهاي مهمي ازجمله دنده اضافه براي بالارفتن از تپهها و لنتهاي ترمز براي بهبود قدرت ترمز مطرح کرد. در سال ۲۰۰۸، يادبود «مسير برتا بنز» به عنوان يک مسير از ميراث صنعتي به جامانده از بشر ثبت شد.
هدي لامار مخترع ارتباطات بيسيم
در چه حوزهاي؟ کامپيوتر
در خلال جنگجهانيدوم، دانشمندي تلاش کرد خطر نظامي بزرگي را خنثي کند. او براي اينکه مانع ازکارافتادگي اژدرهاي کنترل از راه دور شود، نوعي نسخه اوليه از ارتباطات طيف گسترده را ابداع کرد. «اژدر» يکي از کليديترين سلاحهاي جنگجهاني دوم بود که به راحتي رديابي ميشد و به واسطه امواج ازکار ميافتاد و فناوري ابداعي آن مانع ازکارافتادنش ميشد؛ به طوري که به گيرنده و فرستنده امواج راديويي يک رديف تصادفي از کانالهاي فرکانسي اختصاص داده ميشد، بعد براساس همين رديف، امواج به تناوب در فرکانسهاي معرفي شده ارسال ميشدند. اين فناوري، بعدها پايه فناوريهاي وايرلس مانند بلوتوث و وايفاي شد. «هدي لامار» هنرپيشه و مخترع اتريشي، کسي بود که اين سيستم ارتباطي را اختراع کرد و ما امروز بدون دانستن نامش، مديون او هستيم. نسخههايي از فناوري طيف گسترده ارتباطي بعدها براي توسعه GPS استفاده شد و اگر نبود، گوشيهاي تلفن همراه نميتوانستند بدون تداخل فرکانسي با دکلهاي مخابراتي ارتباط برقرار کنند. هدي، زن زيبايي بود که اطرافيانش ترجيح ميدادند او را با اين مشخصه و با حرفه ديگرش يعني بازيگري بشناسند؛ به همين دليل است که در زمان حياتش چندان جدي گرفته نميشد و تنها يک بار در ۸۳ سالگي يعني دوسال پيش از درگذشت اش، جايزه بنياد آزادي پيشگامان ارتباط به او اهدا شد.
منابع اين پرونده: ديجياتو، يک پزشک، زوميت، انجمن فيزيک ايران، دويچهوله، خبرآنلاين
بازار