ايرنا/ يک روانشناس درباره علت مادري بودن پسرها و پدري بودن دخترها توضيحاتي داد.
نرگس مومني جو درباره چرايي پدري بودن دختران و مادري بودن پسران، اظهار کرد: چه خوب و مهم است بدانيم که مي‌توان با بررسي برخي الگوهاي در دسترس و عاديِ ارتباط بين افراد و تحليل آن‌ها، براي پيشگيري از ايجاد و تداوم اشتباهات رفتاري در روابط بين فردي، بسيار کارآمد عمل کرد، مثلا بررسي اينکه چرا "دختران بابايي‌تر و پسران ماماني تر هستند؟
اين روانشناس بيان کرد: بارها گفته شده و شنيده‌ايم "دخترها بابايي هستند و پسرها ماماني!" چرا اين جمله‌ها با تولد فرزندان و نسل‌هاي جديد همچنان پر مفهوم و قابل پذيرش هستند؟ پسران و دختران از همان بدو تولد، با قرار گرفتن در موقعيتي عالي و بکر، براي مواجهه و کنار آمدن با فرد ناهمجنس،‌ البته به صورت آموزشي و تمريني در کنار والد ناهمجنس خود، براي کسب مهارت جهت ايجاد يک ارتباط موثر با غير همجنس و تطبيق الگوهاي فردي نگرانه به الگوهاي تعاملي زوجي با اين موقعيت متفاوت از خويش، به صورت آهسته و پيوسته تلاش مي‌کنند.

وي ادامه داد: کودک دختر در تعامل با پدرش که تعاملي بسيار غني و غريزي است، با کشف موارد جديدي از ويژگي‌هاي مذکر بودن، به جمع‌بندي‌هاي کلي و ارزشمندي از مردان دست مي‌يابد که اين تجربه‌ها و اطلاعات نهايتا، منجر به ايجاد رابطه‌اي مستحکم و مزين به درک از دنياي مردها و نيازها و خصوصيات خاص جنس مذکر، با همسر آينده‌اش خواهد شد.

مومني‌ جو افزود: اين دلبستگي پدر دختري، سبب مي‌شود که دختران پيش فرض‌هايي در خصوص تطابق و سازگاري نقش، با انتظارات اجتماعي از زنانگي را در خود پرورش دهند و از بروز بسياري از اختلافات زوجي پيشگيري کنند.

اين روانشناس گفت: حتي گاهي اين وابستگي و تمايل خاص دختر به پدرش، بعد از درک تفاوت‌هاي جنسيتي از طرف کودک و در نظر گرفتن پدر به عنوان منبع قدرت در تمام امور، در سنين کودکي اوليه يعني سن ۳ تا ۶ سالگي چنان عميق خواهد شد که احتمال بروز مثلث عشقي ِپدر دختر و مادر را رقم مي‌زند و سرانجام دختر در حين بالندگي ميان چنين تعاملاتي در خانواده اوليه اش به شناخت‌ها و مهارت‌هاي بنياديني در مورد ارتباط با مرد آينده‌اش دست خواهد يافت.
وي بيان کرد: در خصوص پسران و ارتباط خاصشان با مادر که آناليز اين رابطه راهگشاي بسياري از گره‌ها و اختلافات زوجي خواهد بود، به علاوه تمام آنچه درباره شکل گيري درک‌ها و شناخت از جنس زن و همچنين ايجاد آمادگي در فرزند پسر در خصوص پذيرش نقش و فهم توقعات جامعه از مردانگي برشمرده شد، اتفاق جالب‌تري نيز در جريان است؛ اينکه پسران در سن بين ۳-۵ سالگي با برگزيدن مادر خويش به عنوان موضوع عشق، خود را در جدال نابرابري با رقيب عشقي خويش که همان پدرشان است، گرفتار مي‌بينند و حتي گاهي اين جاه طلبي مردانه (با الگو برداري از رفتار پدر) براي تصاحب زن مورد علاقه، در رفتارهاي کودک نمود پيدا مي‌کند که خود زير بناي رواني پسر براي توانمندي در حفظ قلمرو خانواده خواهد شد.

مومني‌جو اضافه کرد: همين رفتارهاي کنجکاوانه در مسائل جنسيتي و حس نزديکي و الفتي که پسر با مادرش به عنوان ناهمجنس احساس مي‌کند، زيربناي تعاملات سازنده حسي و رواني پسر با فرد مونث آينده‌اش خواهد بود. خصوصا اگر اين تمايل به مادر بعد از مدتي، به واسطه همانندسازي پسر با پدرش متعادل شود و به سمت وابستگي‌هاي مرضي که جولانگاه انواع اختلافات زوجي در آينده است، پيش نرود.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar